رفتن به مطلب
انجمن نودهشتیا

_MAHSA_

کاربر خاص✨
  • ارسال ها

    128
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    11

تمامی موارد ارسال شده توسط _MAHSA_

  1. _MAHSA_

    عدد نویسی در رمان

    درس اول عددنویسی بیست بنویسیم یا ۲۰؟ در متن‌هایمان، اعداد را باید با حروف بنویسیم یا با رقم؟ قانون: اعداد یک‌تکه (بی‌واو) به‌حرف: هشت، یازده، بیست، هفتاد، سیصد. اعداد چندتکه (واودار) به‌رقم: ۲۱، ۳۵، ۹۴، ۳۸۶ این قانون کلی چند نکتهٔ جزئی و استثنا هم دارد که خواهیم گفت. درس دوم عددنویسی مرور: اعداد یک‌تکه (بی‌واو) را باید به‌حروف نوشت: شش، شانزده، شصت، ششصد. این یعنی اعداد کمتر از بیست، دهگان‌ها، صدگان‌ها. برای نُه و دَه همیشه ُ و َ بگذار تا با «خیر» و «روستا» اشتباه نشود! البته گاهی وقت‌ها بافت متن به‌قدری گویاست که محال است کسی این‌ها را اشتباه بخواند. در آن ‌صورت نیازی به حرکت‌گذاری نیست. اعداد چند تکه (واودار) را باید به‌رقم نوشت: ۲۱، ۴۹، ۸۸، ۴۴۸ این «و» باید «واو عطف» باشد. یک‌وقت نگویی «دوازده» را باید «۱۲» نوشت؛ چون وسطش «و» دارد! خب، دو قاعدهٔ کلی را گفتیم. می‌ماند نکته‌های جزئی و استثناها. اعداد «ترتیبی» را همیشه به‌حرف بنویس. ترتیبی یعنی «ـــُم ـــُمین» دارد: ششم، بیست‌ویکم، سی‌وششمین، هفتادوهشتم، صدوبیست‌ونهمین. پس، دیگر مهم نیست یک‌تکه‌‌ای باشد یا چندتکه‌ای. «هر» عددی اگر ترتیبی باشد، باید به‌حروف بیاید، نه به‌رقم. خنده‌دار است بنویسی: ۲۶ام، ۶۵مین، ۵۵مُ، ۱۲۵اُمین. البته در متن‌های خلاق، مانند متن پوستر و تیترها و روی جلد، اجازه داری قواعد را بشکنی و بنویسی مثلاً ۷۴مین؛ اما در متن‌های غیرخلاق، مانند مقاله و کتاب و پایان‌نامه و خبر، حق نداری از قاعده گذر کنی. درس سوم عددنویسی مرور: اعداد یک‌تکه: با حرف اعداد چندتکه: با رقم اعداد ترتیبی (ــُم ــُمین): با حرف اگر جمله‌ات با عدد شروع می‌شود، آن عدد را به‌حرف بنویس. فرقی نمی‌کند که عددِ یک‌تکه باشد یا عددِ چندتکه. کلاً جمله نباید با عدد شروع بشود. غلط: ۱۶۰ نفر از این مرحله گذر کردند. ۲۱ کیلو برنج خراب شد. درست: صدوشصت نفر از این مرحله گذر کردند. بیست‌ویک کیلو برنج خراب شد. اگر احساس می‌کنی این‌جوری عجیب است و «صدوشصت» طولانی است، خب قاعده را نشکن؛ بلکه آن را دور بزن! یعنی کاری کن که همین جمله‌ها با کلمه شروع شود، نه عدد: از این مرحله، ۱۶۰ نفر گذر کردند. پس ۲۱ کیلو برنج خراب شد.
  2. رنگ جدید مبارک🐢🥰

    1. morganit

      morganit

      عزیزمی که 🥹

  3. _MAHSA_

    دیالوگ نویسی

    مثال غلط: صدای رِیچل از هندزفری بلوتوثی روی گوشم، نغمه ی گوشم شد: - بله صدای خونسرد و آرامش، همان لحن جدی همیشگی اش هنگام مأموریت‌ها بود. ریچل گویا دو قطبی باشد! هنگام مأموریت جدی و خشک و سرد می‌شود، اما خارج از محدوده ی کاری، برعکس. یک بار چشمانم را باز و بسته کردم تا از این فکرها خارج ‌شوم. - در چه حالید - کوچه‌ی اِی، بی، سی پاکسازی شده اما قاتل یافت نشده! وضعیت تو چیه درحالی که اسلحه به دست، دوان دوان از کوچه‌ی اِچ خارج می‌شدم، نفس نفس زنان گفتم: - کوچه‌ی جی و اِچ پاکسازی شد سر کوچه ایستادم و نفس عمیقی کشیدم. __________ صدای رِیچل از هندزفری بلوتوثی روی گوشم، نغمه ی گوشم شد: - بله؟ صدای خونسرد و آرامش، همان لحن جدی همیشگی اش هنگام مأموریت‌ها بود. ریچل گویا دو قطبی باشد! هنگام مأموریت جدی و خشک و سرد می‌شود، اما خارج از محدوده ی کاری، برعکس. یک بار چشمانم را باز و بسته کردم تا از این فکرها خارج ‌شوم. - در چه حالید؟! - کوچه‌ی اِی، بی، سی پاکسازی شده اما قاتل یافت نشده! وضعیت تو چیه؟! درحالی که اسلحه به دست، دوان دوان از کوچه‌ی اِچ خارج می‌شدم، نفس نفس زنان گفتم: - کوچه‌ی جی و اِچ پاکسازی شد. سر کوچه ایستادم و نفس عمیقی کشیدم. ✓✓
  4. _MAHSA_

    دیالوگ نویسی

    مثال غلط: سرم را به سمتش چرخاندم و گفتم: - نه نه نه! مکسول قرارمون این نشد، قرار بود بارها رو جا‌به جا کنی. - و گفتیم چه اتفاقی میوفته اگه به‌پیچونی؟ آب دهانش را قورت داد. کمی مکث کرد و گفت: - ولی من بالای سر بارها بودم. هوفی کشیدم و گفتم: _ هیچ کدومتون ارضه‌ش رو ندارید. تأسف و ناامیدی درون صدایم متعجبش کرد. چشمانم را یک بار باز و بسته کردم و دوباره گفتم: - بازم حرفم رو تکرار می‌کنم و بهتره که راستش رو بگی. 🤍✨ ___________ 🤍✨ توجه کنید که بعد از گفت و گفتم‌ حتماً : میگذاریم و بعد یک خط به پایین میرویم و دیالوگ را مینویسیم! پس صحیح جمله بالا اینطوری هست. سرم را به سمتش چرخاندم وگفتم: - نه نه نه! مکسول قرارمون این نشد، قرار بود بارها رو جابه جا کنی نه اینکه اینجا ول به‌چرخی. آب دهانش را قورت داد. کمی مکث کرد، و بعد با مِن‌مِن به سمتم آمد؛ اما مشخص بود دروغ می‌گوید: - ولی من تا زمانی که هینا بیاد بالای سر بارها بودم. هوفی کشیدم و به سمت دیگر اتاق رفتم تا چهره‌اش رو کمتر ببینم، نفس عمیقی کشیدم و گفتم: _ هیچ کدومتون ارضه انجام هیچ کاری رو ندارید. تأسف و ناامیدی درون صدایم متعجبش کرد. چشمانم را یک بار باز و بسته کردم و دوباره گفتم: - باز هم حرفم رو تکرار می‌کنم و بهتره که راستش رو بگی؛ درضمن من از همه چیز خبر دارم و نمی‌تونی بهم دروغ بگی. ✓✓
  5. _MAHSA_

    دیالوگ نویسی

    مثال‌های صحیح: ۱: - سلام رفیق، چطوری؟ ✓ 🤍✨ ۲: دایان: سلام داداش. خوبی؟ داشتم از این‌جا رد می‌شدم، گفتم یه سر بهت بزنم. امیرحسین: به سلام داداش کم‌ پیدا، آفتاب از کدوم طرف غروب کرده؟ ارسلان: امیر گند زدی توی ضرب‌المثل، درستش این هست، آفتاب از کدوم طرف در اومده! سلام دایان جان خوبی؟ دایان: ممنون ارسلان جان. (برای سه الی بیشتر که خواننده ‌گیج نشود استفاده می‌شود)
  6. _MAHSA_

    دیالوگ نویسی

    دیالوگ نویسی: دیالوگ‌نویسی همان گفت و گو شخصیت‌ها است. بیشتر مواقع نویسنده‌ها دیالوگ‌ها را تماماً اشتباه می‌نویسن و یک ویراستار باید همه‌اش را درست کند. 🤍✨ مثال‌های اشتباه: _... -... _ ... :... مثال‌های صحیح: - ... : .. دقت کنید که این - را می‌گذاریم، بعدش فاصله و دیالوگ‌مان را می‌نویسیم و فقط وقتی از این : استفاده می‌‌کنیم که چند نفر در حال حرف زدن باشند و نخواهیم خواننده گیج بشود، اول اسم شخصیت رو می‌نویسم و بعد از آن : را می‌گذاریم و یک فاصله و دیالوگ‌مان را می‌نویسیم. مثال: آیدا: سلام. هانیه: سلام. خوبید؟ امیر: ممنون. حسین: ماهم خوب هستم. 🤍✨ ویراستاران گرامی دقت کنید بعضی از نویسندگان در حال نوشتن دیالوگ وسطِ آن یک‌دفعه ول می‌کنند و در خط بعدی ادامه می‌دهند این کار اشتباه است و تا دیدید ویرایش بزنید. البته خود نویسندگانی که این موضوع رو می‌بینید دیگه می‌بایست فهمیده باشید که این کار اشتباه هست و از انجام اون بپرهیزید! 🤍✨ توجه! بدونید اگر دیالوگ تمام شد و نویسنده برای دیالوگ بعدی خط از دو به بالا گذاشته غلطه و باید فقط یک خط پایین بروند. 🤍✨ نکته مهم: حتماً باید در پایان دیالوگ و منولوگ یکی از علائم نگارشی قرار بگیرد.
  7. این فقط یک متن در فضای آنلاین است وقتی نوشته‌هایم را در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنم و هر وقت که بخواهم می‌توانم به آن‌ها برگردم و دوباره ویرایش کنم. بله. درست است اما علاوه بر اینکه هر باز بازنویسی و ویرایش و آپلود مطلب زمان زیادی می‌گیرد، انتشار یک متن با حداقل اشتباه احترام به مخاطب است.
  8. نمی‌توانم برای ویرایش هزینه کنم شاید نوشته‌ای که ویرایش نشده و با خطاهای فراوان گرامری و املایی منتشر می‌شود هزینۀ بیشتری را به ما تحمیل کند. بهتر است مهارت‌های خودمان را بررسی کنیم و ببینیم واگذاری کدام‌یک از کارها در مسیر انتشار نوشته یا کتاب به دیگران به‌صرفه‌تر و اقتصادی‌تر است. وقت ما ارزش زیادی دارد و باید برای بهتر استفاده کردن از آن بهترین تصمیم را بگیریم. خیلی وقت‌ها اشتباهات پیامدهای مالی بیشتری دارند. ویراستاران نوشته‌ها را برای بهتر شدن بررسی می‌کنند. می‌توان با استخدام یا کمک گرفتن از یک ویراستار کار سخت و انرژی‌برِ ویرایش را به او سپرد و روی بازاریابی نوشته‌ها، بهینه‌سازی وب‌سایت یا شروع کتاب بعدی تمرکز کرد. این صرفه‌جویی در زمان را تنها با حضور یک ویراستار می‌توان حس کرد.
  9. نوشتۀ من کامل است اینکه برای نوشته‌هایمان وقت می‌گذاریم تا کامل و بی‌نقص باشند واضح است. باید هم همین‌طور باشد. اما به‌عنوان یک انسان، به‌خصوص در کارهای بزرگ همیشه امکان اشتباه وجود دارد. مگر نه اینکه ممکن است در راه بالا رفتن از کوه گم شویم؟ یا به بیراهه برویم؟ هیچ نوشته‌ای نمی‌تواند کامل باشد. ویراستار هم از این قاعده مستثنا نیست و او هم می‌تواند دچار خطا و اشتباه شود. استاندارد کار ویراستاران حدود ۹۰ درصد است و اگر ویراستار بتواند نیمی از این درصد خطاها را از بین ببرد یعنی کار خودش را خوب و درست انجام داده. یعنی چه؟ یعنی اگر نوشته‌ای را به ۱۰ خطا به او تحویل دادیم و ۹ تای آن را اصلاح کرد و متن را با یک خطا برگرداند کارش موردقبول است. پس در همین مقیاس می‌توانیم انتظار داشته باشیم نوشته‌ای را که به ویراستار می‌دهیم تمیز و درست و زیبا شود. ویراستار به کلمات نظم می‌دهد و متن را منسجم می‌کند.
  10. خودم ویرایش می‌کنم اینکه خود نویسنده باید ویرایش متن را بلد باشد کاملاً ضروری است. ما می‌توانیم بر اساس کتاب‌هایی که خوانده‌ایم، بر مبنای بازخوردی که از دیگر نویسندگان می‌گیریم، یا با توجه به آنچه در مدرسه یاد گرفته‌ایم نسخۀ اولیۀ نوشته‌مان را ویرایش کنیم. معمولاً این کار را بعد از چند هفته دوری از متن انجام می‌دهیم. این کار مطمئناً یکی از سازنده‌ترین کارهایی است که باید حتماً به آن توجه کنیم. اما درنهایت نیاز است که از یک ویراستار کمک بگیریم. یک نگاه بیرونی می‌تواند آنچه را از نگاه ما پنهان مانده آشکار کند و شکاف‌هایی را که ندیده‌ایم پر کند. لزوم بررسی متن توسط یک ویراستار در متن‌هایی که قرار است منتشر شوند بیشتر است چراکه اینجا نفر سومی هم به نام مخاطب وجود دارد که باید مفهوم را دقیق و درست دریافت کند.
  11. دوست ندارم نوشته‌ام ویرایش شود «من روی نوشته‌ام ماه‌ها کار کرده‌ام، خون من در صفحه جریان دارد، کلمه‌ها تک‌تک و با زحمت زیاد متولد شده‌اند و ویراستاری نمی‌تواند این را درک کند…» وقتی با خودمان صادق باشیم متوجه می‌شویم که ویراستار معلم کلاس اول ما نیست که زیر غلط‌ها خط قرمز بکشد و نیم نمره از هر کدام کم کند. ویراستار پلی است بین خواننده و نویسنده که یک ارتباط معقول و منطقی بین آن‌ها ایجاد می‌کند. خیلی وقت‌ها نویسنده‌ها به ویراستارها اعتراض داشته‌اند برای تغییراتی که در متن اعمال کرده بودند؛ اما مهم‌تر از هر چیزی نقطه‌ای است که نویسنده خودش را توسعه‌دهندۀ محصول می‌داند. نویسنده و ویراستار یک تیم هستند برای تولید بهترین محصول ممکن. طوری که مخاطب با آغوش باز پذیرای آن باشد. ویراستار دوست نویسنده و در کنار اوست نه نقطۀ مقابلش. اگر فکر می‌کنید مادر یک مقاله هستید و آن را متولد کرده‌اید کمک گرفتن از ویراستار به‌مثابۀ بردن فرزندتان به مدرسه است.
  12. نوشتن مانند بالا رفتن از کوه است. وقتی از کوره‌راه‌ها عبور می‌کنیم و سنگ و صخره‌ها را پشت سر می‌گذاریم؛ وقتی از دره‌های عمیق به سلامتی می‌گذریم و به قله می‌رسیم، پرچم را می‌کوبیم و یک نفس راحت می‌کشیم. خیال می‌کنیم کارمان تمام شده اما اینجا تازه آغاز کار ماست. زمانی که از کوه بالا می‌رویم تمام تمرکز ما روی این است که زودتر به قله برسیم اما در راه برگشت است که جزئیات مسیر را می‌بینیم. دقت می‌کنیم به سنگ‌ها و علف‌ها، به بالا و پایین‌ها و شکاف‌ها و سنگلاخ‌ها. اینجا همان مرحلۀ بازنویسی و ویرایش است که نیاز به آرامش و فکر آرام‌تری دارد. اما گاهی نویسنده وقتی بالای به بالای کوه می‌رسد آن‌قدر شوق‌وذوق دارد و قطره‌قطره عرق‌هایی را که ریخته می‌شمارد که به برگشت فکر نمی‌کند. مدام دلیل می‌تراشد برای اینکه بگوید نوشته‌اش نیازی به ویرایش ندارد.
  13. _MAHSA_

    اهمیت ویرایش متن

    8- تصحیح خطاهای انسانینوشتن، کاری است انسانی و به همین دلیل می‌تواند دچار خطاهای انسانی شود. بیشتر نویسندگان عادت‌های شخصی در نوشتن دارند. برای مثال، در به‌ کار بردن علائم نگارشی افراط می‌کنند و یا مطالب را در پاراگراف‌های طولانی و خسته‌کننده می‌نویسند. ویرایش می‌تواند بسیاری از این عادت‌های شخصی را اصلاح کند و در نهایت متنی را برای چاپ و نشر آماده کند که از همه نظر پاکیزه و مطابق اصول زبان فارسی است. 9- جلوگیری از آسیب بر پیکره زبان و ادب فارسیزندگی و اصالت هر زبانی به میزان دقت‌ نظر سخنورانش بستگی دارد. اگر بخواهیم به عنوان نویسنده، محقق، پژوهشگر و یا خبرنگار یا فردی که قلم در دست می‌گیرد، اصول و اسلوب زبان فارسی را رعایت نکنیم؛ ممکن است مخاطبان ما شکل نادرست کلمات، جملات و اصطاحات را از متن ما بیاموزند و آن را در صحبت‌ها و یا نوشته‌های خود به کار ببرند. این امر سبب می‌شود که به مرور زمان، آسیب جدی بر پیکره زبان و ادبیات فارسی وارد شود.
  14. _MAHSA_

    اهمیت ویرایش متن

    4- انتقال بهتر مطلبویرایش یک متن باعث می‌شود که پیام مطلب برای مخاطب روشن‌تر شود. جملات کوتاه و دقیق باعث می‌شود ذهن خواننده فرصت کافی برای حلاجی مطلب پیدا کند. علائم نگارشی هم از ایجاد سوءبرداشت جلوگیری می‌کند و خواننده بهتر می‌تواند با نویسنده و سبک نوشتاری او ارتباط برقرار کند. متن‌های در هم‌پیچیده و نامرتب به‌راحتی می‌توانند ذهن مخاطب را دچار چالش کنند. 5- انسجام مطالبپاکیزگی متن، ترتیب منطقی رویداد‌ها، شماره‌گذاری‌های صحیح، فاصله‌گذاری‌های مناسب، پاراگراف‌بندی‌های درست و نکاتی که در ویراستاری متن باید رعایت شود، باعث می‌شود که ذهن مخاطب نظمی را در حین خواندن احساس کند. ممکن است در میان نوشتن مطالبی را فراموش کرده باشید و یا جایی از داستان از منطق خودش خارج شده باشد. ویراستار می‌تواند به شما کمک کند که حفره‌های متن خود را بیابید و آنها را اصلاح کنید. 6- یکسان‌سازی لحندر ویراستاری باید دقت کرد که لحن یک متن منعکس‌کننده شخصیت واقعی نویسنده و متناسب با موضوع آن باشد. مثلاً ممکن است یک نویسنده در نوشتن مقاله علمی یا گزارش خبری از لحن خودمانی و دوستانه استفاده کند. روزنامه‌نگاری را تصور کنید که در حین نوشتن یک گزارش، نتواند احساسات خودش را کنترل کند و الفاظی را به کار بندد که صحیح نباشد. جملات دوپهلو ممکن است باعث شود که آنچه را دقیقا مدنظر نویسنده است به‌درستی به مخاطب منتقل نشود. کار ویراستار این است که از چنین اتفاقاتی جلوگیری کند. 7- صرفه‌جویی در زمان مخاطبنوشته‌های نادرست و ناسازگار با زبان معیار، وقت خواننده را برای خواندن یک متن تلف می‌کند. زیرا متن ویرایش‌شده، خواناتر است و مخاطب می‌تواند پیام آن به سرعت درک کند. بنابراین زمان کمتری را برای مطالعه صرف خواهد کرد. این موضوع می‌تواند در بهره‌وری افراد تأثیر به‌سزایی داشته باشد. مزیت درک مناسب پیام متن این است که خواننده می‌تواند به‌راحتی و بدون هیچ دخل و تصرفی پیام مطلب را به دیگران نیز انتقال بدهد.
  15. _MAHSA_

    اهمیت ویرایش متن

    2- افزایش اعتبار متنویرایش زبانی، فنی، محتوایی و علمی یک متن می‌تواند به اعتبار متن شما بیفزاید. وقتی فردی متخصص، مقاله یا پایان‌نامه شما را بررسی کند می‌تواند نکاتی را به شما گوشرد کند که به آن توجه نکرده‌اید. برای مثال ممکن است ادعایی را مطرح کرده‌ باشید و دلایل کافی برای اثبات آن را فراموش کرده باشید. با نظرات یک منتقد، بهتر می‌توانید مطالب را روشن کنید. این کار به شما کمک می‌کند که داوران بهتر بتوانند درباره مطلب شما قضاوت کنند. 3- افزایش کیفیت متنبرخی از افراد فکر می‌کنند که ویرایش یک متن کاری فرمالیته و اضافه است و حتی اگر هم لازم باشد، فقط به مقالات علمی و یا کتب تخصصی مربوط است. پس شاید بد نباشد که کمی به اهمیت این موضوع در ادبیات داستانی و شعر هم اشاره کنیم. بیایید سری به تاریخ ادبیات ایران و جهان بزنیم؛ برای مثال، محمدرضا جعفری داستان ثریا در اغما اثر اسماعیل فصیح را ویراستاری کرده است. این اثر نمونه بارزی است که نشان می‌دهد، رابطه نویسنده و ویراستار، تا چه اندازه می‌تواند رابطه‌ای سازنده باشد؛ زیرا ویراستار این کتاب به نویسنده پیشنهادهایی داد که اسماعیل فصیح آن را پذیرفت و توانست با تغییر پایان‌بندی، آن را به رمانی خوش‌ساخت تبدیل کند. یکی دیگر از مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد، گزارشی است که به قلم الکس کلارک (Alex Clark)، روزنامه نگار و سردبیر انگلیسی با عنوان هنر گمشده ویرایش در گاردین به چاپ رسیده است. کلارک ادعا کرده است که یک روز جاناتان فرانزن، نویسنده آمریکایی، در حین مصاحبه فهمید که کتاب آزادی او که به تازگی در بریتانیا به چاپ رسیده، پر از اشتباهات فاحش است و این موضوع وقتی رسانه‌ای شد ضربه مهلکی به ناشر و نویسنده وارد کرد. علت این اشتباه توجه نکردن به ویرایش پیش از چاپ یک متن بود. همین دو مثال به قدر کافی نشان می‌دهد که حتی ویرایش متون ادبی را که شامل سبک و سیاق مشخص و خاص یک نویسنده هست، نباید نادیده گرفت
  16. _MAHSA_

    اهمیت ویرایش متن

    اهمیت ویرایش متن چیست؟شاید برای شما هم پیش آمده که در حال خواندن یک مقاله یا داستانی باشید و کمی که از خواندن گذشته، احساس کرده‌اید که نثر نویسنده یکدست‌ نیست؛ یا نبودن علائم نگارشی، درک مطلب را برای شما دشوار کرده است. این موضوع ممکن است شما را به کل از خواندن ادامه متن منصرف کند. احتمالاً تا همین‌جای این مقاله هم متوجه شده‌اید که اهمیت ویرایش متن چیست. اما ما قصد داریم در این مقاله این موضوع را بیشتر بررسی کنیم. 1- ارزیابی سریع مخاطب در اولین برداشتشما چطور یک کتاب یا مقاله‌ای را برای خواندن انتخاب می‌کنید؟ بسیاری از ما در اولین مواجهه با یک متن، تلاش می‌کنیم با بررسی سریع و تندخوانی بعضی از پاراگراف‌ها، بسنجیم که آیا به مطالعه این کتاب علاقمندیم یا خیر. تصور کنید که مخاطب با متنی مواجه شود که غلط‌های املایی فاحش یا جمله‌بندی‌های طولانی آن، درک مطلب را برای مخاطب سخت کرده باشد. بعید است که مخاطب در نگاه اول چنین کتابی را برگزیند. این امر حتی درباره پایان‌نامه و یا مقالات علمی که برای کسب پذیرش از مجله‌های معتبر نوشته شده‌اند، نیز صادق است. هم‌چنین قالب‌بندی نامناسب، ارجاع‌های نادرست، شکل‌ها و نمودارهای غیراستاندارد و غیرقابل فهم، یا شماره‌گذاری و فصل‌بندی و به‌هم‌ریختگی عناوین از اشتباهاتی تلقی می‌شود که داور را در همان ابتدای امر دچار تردید می‌کند.
  17. اشکالات چاپ: کتاب باید با کیفیت خوبی چاپ شده باشد. مشکلاتی مانند اشکال در چاپ و پرینت کتاب، رنگ و کیفیت نامناسب کاغذ، یا جلد نامناسب کتاب از کیفیت کتاب و اثرگذاری آن می‌کاهد. مشکلات فونت و اندازه‌های آن: تمامی فونت‌ها، اندازه‌ها و علائم نگارشی باید دقیق، یکسان و زیبا باشد. نقد کتاب به لحاظ ویراستاری به اصلاح و بهبود نقص‌ها و اشکالات فنی، زبانی، ساختاری، محتوایی، و علمی کتاب کمک می‌کند تا کتاب به یک شکل بهتر و قابل قبول‌تر به خوانندگان ارائه شود. این نقد به نویسنده و ویراستاران کتاب همچنین به ناشر اطلاعات مفیدی برای اصلاح و بهبود آثار ارائه می‌دهد. سوالات زیر در تشخیص اشکالات ویرایشی یک کتاب، بسیار مفید است: آیا قواعد دستور زبان و نگارش در متن کتاب، شامل املای کلمات، نحوه کاربرد واژگان، قواعد جمله‌نویسی و انسجام متن، رعایت شده است؟ مواردی که رعایت نشده است را لیست کنید؟ آیا یکدستی سبک نگارش در سراسر متن دیده می‌شود؟ آیا استفاده از اصطلاحات علمی و تخصصی به صورت دقیق و صحیح بوده است؟ آیا هماهنگی میان متن، جداول، اَشکال و تصاویر از نظر محتوایی وجود دارد؟ آیا مشخصات، تاریخ‌ها، اسامی، آمار و ارقام ذکر شده صحیح است؟ آیا منابع و مآخذ استفاده شده به لحاظ ویراستاری و نگارشی، صحیح و دقیق است؟ همچنین آیا یکدستی در نحوه ارجاع‌دهی به منابع و کتب مورد استفاده دیده می‌شود؟ آیا اصول و قواعد صفحه‌آرایی مانند حاشیه‌بندی، فاصله‌گذاری، شماره‌گذاری صفحات و غیره، رعایت شده است؟ آیا در نگارش و ویرایش فهرست مطالب، فهرست منابع، نمایه واژگان و غیره، دقت کافی وجود دارد؟ طور کلی هر نوع ایراد و اشکال ویرایشی که باعث اخلال در اعتبار نگارشی و علمی، دقت محتوا و خوانایی کتاب شود، می‌تواند مورد نقد قرار گیرد. در پایان ذکر این کته ضروری است که ویراستاری یک علم است و باید به آن به عنوان «یک مسئله مهم و حیاتی در نگارش» نگاه شود. اگر نویسنده کتاب «علم ویراستاری» را می‌داند و به آن تسلط دارد؛ کتاب را خود ویراستاری کند. اگر نمی‌داند حتما کتاب را به یک ویراستاری متبحر برای ویراستاری بسپارد. همچنین ناقد کتاب اگر به «علم ویراستاری» آشنا است خود بر اساس علم ویراستاری‌اش به نقد کتاب از جنبه ویراستاری بپردازد؛ اما اگر به این «علم» آشنایی ندارد؛ نقد این بخش را به یک ویراستار متبحر بسپارد؛ بی‌شک ناقد، (از مجموع نقدهای خود و نقد ویراستار متبحر) نقدهای بسیار قوی و غنی‌ای ارائه خواهد داد.
  18. _MAHSA_

    نقد کتاب به لحاظ ویراستاری

    اگر نویسنده کتاب «علم ویراستاری» را می‌داند و به آن تسلط دارد؛ کتاب را خود ویراستاری کند. اگر نمی‌داند حتما کتاب را به یک ویراستاری متبحر برای ویراستاری بسپارد. همچنین ناقد کتاب اگر به «علم ویراستاری» آشنا است خود بر اساس علم ویراستاری‌اش به نقد کتاب از جنبه ویراستاری بپردازد؛ اما اگر به این «علم» آشنایی ندارد؛ نقد این بخش را به یک ویراستار متبحر بسپارد. ناقد در نقد کتاب به لحاظ ویراستاری به بررسی و تحلیل عناصر مختلف ویراستاری کتاب می‌پردازد تا هر نوع اشکالات و نقص‌های فنی، زبانی، ساختاری، محتوایی و غیره کتاب، شناسایی و ارزیابی شود. ویراستاری «یک علم» و یکی از مراحل بسیار مهم در فرآیند نشر کتاب است و اشتباهات در این مرحله می‌تواند تأثیر مخربی بر خواننده و کیفیت کتاب داشته باشد. در نقد کتاب به لحاظ ویراستاری، موارد زیر باید به طور دقیق، مورد بررسی قرار گیرند: استفاده از اصطلاحات نادرست یا غلط: باید بررسی شود که آیا نویسنده از اصطلاحات زبانی به درستی استفاده کرده یا نه. اشتباهات در نگارش: باید اشکالات گرامری، نوشتاری و تایپی توسط ناقد، تشخیص داده سپس لیست و ارائه شود. به طور کلی برخی اشتباه‌های زبانی عبارتند از: استفاده از کلمات اشتباه، غلط املایی کلمات، اشتباهات در استفاده از زمان‌ها، افعال، ضمایر، اشتباهات در استفاده از ویرگول، نقطه‌ویرگول و...
  19. شنا کردن در مورد قتل خانوادت سلام گربه
  20. _MAHSA_

    املای کلمات متشابه

    مطبوع (خوشایند طبع) متبوع (مورد اطاعت) شَبَح (موجود سیاهی) شَبَه (شبیه و مانند) عمل (کار)امل (آرزو) لوت (کویر) لوط (پیامبر) اثاث (لوازم خانه) اساس (پایه و بنیاد) پرتقال (میوه) پرتغال (کشور) ثواب (پاداش کار) صواب (درست و صحیح) مأمور (آنکه از طرف دیگری کاری انجام دهد) معمور (آباد) امارت (فرمانروایی) عمارت (آباد کردن) تألم (رنج بردن) تعلم (آموزش دادن) آجل (آینده) عاجل (فوری) ذکی (تیزهوش) زکی (پاک) انتصاب (گماشتن به کاری) انتساب (نسبت داشتن با کسی) تحلیل (تجزیه و حل کردن) تهلیل (لا إله إلَّا الله گفتن)
  21. _MAHSA_

    املای کلمات متشابه

    هیچکدام از صورت‌های کلماتی که در ادامه می‌آیند غلط نیستند، بلکه در املای این کلمات باید به معنای آنها دقت کنید و با توجه به معنایی که در نظر دارید، املای صحیح را انتخاب کنید. عاج (دندان فیل) آج (برجستگی منظم تایر و…) سفر (رفتن به محلی دور) صفر (ماه قمری) مَتاع (کالا، مال) مُطاع (فرمانروا) زجر (سختی ، آزار) ضجر (دلتنگی، بی قراری) زرع (کاشتن) ذرع (واحد طول) شصت (عدد)شست (انگشت) فراق (جدایی – دوری) فراغ (آسودگی)طی (پیمودن) تی (وسیله نظافت) زلت (خطا کردن) ذلت (خوار شدن)
  22. ✍️ املای «نشئه» (حالتِ سرخوشی یا م*س*ت*ی که براثر استعمالِ موادِ مخدّر یا مشر*وباتِ الکلی دست می‌دهد) به همین صورت درست است. نعشه* و نشعه* و نئشه* سه املای نادرستِ «نشئه» است.
  23. چنان‌که بنویسیم یا چنان‌چه؟ ✍️ حرفِ ربطِ چنان‌که بیش‌تر به‌معنای «به‌طوری‌که»، «آن‌گونه‌که»، و گاهی به‌معنای «به‌حدی‌که» است و چنان‌چه به‌معنای «اگر» و «درصورتی‌که». مثال: 1) چنان‌که اشاره شد (= به‌طوری‌که اشاره شد)، امضای ضامن‌ الزامی است. 2) چنان‌چه قرارداد امضا شود (= اگر قرارداد امضا شود)، همکاری آغاز خواهد شد. کاربردِ «اگر چنان‌چه»، به‌منظورِ تأکید و تقویتِ‌ معنای شرط، اشکالی ندارد و سابقه‌مند است. (بسامدِ «اگر چنان‌که» در متونِ کهن بیش‌تر است.) در گذشته، «چنان‌‌چه» را به‌ جا و معنای «چنان‌که» نیز به‌کار می‌برده‌اند. امروز بهتر است چنین نکنیم و میانِ این دو تفاوت قائل شویم. پسندیده‌تر است که چنان‌که و چنان‌چه با همین رسم‌الخط و یک‌دست نوشته شود (= نیم‌فاصله)، نه پیوسته.
×
×
  • ایجاد مورد جدید...