-
ارسال ها
128 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
11
نوع محتوا
پروفایل ها
تالارهای گفتگو
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
دانلودها
گالری
تمامی موارد ارسال شده توسط _MAHSA_
-
«کارتن» یا «کارتون»؟ کارتن (در فرانسوی): به جلد یا جعبۀ مقوایی گفته میشود که اشیا را در آن نگهداری میکنند. (کارتنکار، کارتنساز، کارتنخواب) کارتون (در انگلیسی: به نقاشیِ متحرکی گفته میشود که در قالبِ برنامۀ تلویزیونی برای کودکان پخش میشود. (کارتونِ عروسکی، کارتونِ سینمایی، کارتونِ فارسی) ◽️ گاهی اشتباهاً این دو را جابهجا مینویسند.
-
پیشِ غازی و مُعَلّقبازی؟! ✍️ واژهٔ «غازی» بهمعنیِ معرکهگیر و بندباز است. در گذشته، به کسی که جلوِ دیگران شیرینکاری و حرکاتِ خارقالعاده میکرد، ازجمله معلّق زدن، غازی میگفتند. امروز این مَثَل در جایی بهکار میرود که کسی بخواهد نزد شخصِ همهفنحریف و باتجربه ادعای زرنگی و زیرکی کند و او را بفریبد. بنابراین غازی درست است، نه قاضی*.
-
نکته مهم و کاربردی: نقطه (.)، دونقطه (:)، سهنقطه (...)، ویرگول (،)، نقطهویرگول (؛)، نشانۀ سؤال (؟)، و نشانۀ تعجب (!) با ماقبلشان بیفاصله و با مابعدشان بافاصله تایپ میشوند.
-
هر اسمی بهعلاوهٔ پسوندِ «مند» صفت میسازد و نیمفاصله نوشته میشود: ارادتمند، ثروتمند، شکوهمند، سالمند. در این ترکیبها، «ها»ی غیرملفوظ از انتهای اسم حذف نمیشود و بنابراین مثلاً علاقهمند و بهرهمند درست است، نه علاقمند* و بهرمند*.
-
✍️ ترکیبِ «غیرِقابلِ»، بهمعنای نشدنی و نپذیرفتنی، با کلمۀ بعداز خودش یک کلمۀ مرکب میسازد و نیمفاصله میشود: غیرِقابلِاجرا، غیرِقابلِپیشبینی، غیرِقابلِتعویض، غیرِقابلِفروش، غیرِقابلِقبول، غیرِقابلِقسمت، غیرِقابلِنفوذ، غیرِقابلِوصف، ... .
-
✍️ کلمۀ «غیر» (جزءِ پیشینِ برخی از کلماتِ مرکب) + کسرۀ خفیف، با کلمۀ بعداز خودش یک صفتِ مرکب میسازد و بیفاصله نوشته میشود: غیرِاختیاری، غیرِارادی، غیرِانتفاعی، غیرِانسانی، غیرِبهداشتی، غیرِحرفهای، غیرِرسمی، غیرِشرعی، غیرِضروری، غیرِطبیعی، غیرِعادی، غیرِعلنی، غیرِفلز، غیرِقانونی، غیرِمادّی، غیرِمترقبه، غیرِمتعارف، غیرِمُتّعِظ، غیرِمتناسب، غیرِمتناهی، غیرِمجاز، غیرِمرئی، غیرِمساوی، غیرِمستقیم، غیرِمسکونی، غیرِمسلح، غیرِمسئول، غیرِمطمئن، غیرِمعقول، غیرِمعمول، غیرِمقدور، غیرِممکن، غیرِمنتظره، غیرِمنطقی، غیرِموجّه، غیرِنظامی، ... .
-
✍️ حرفِ نفیِ «نه» + «فقط» یا «تنها» یا «همان» یا «چندان»، یک کلمۀ مرکب و واژگانی میسازد و نیمفاصله میشود: نهفقط... بلکه...؛ نهتنها... بلکه...؛ نههمان... بلکه...؛ نهچندان. «نهچندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نهچندان نرمی که بر تو دلیر شوند»
-
✍️ پیشوندِ «می» جزءِ پیشینِ فعل است که برای استمراری کردن یا التزامی کردنِ فعل بهکار میرود. حرفِ «ی» در «می» مستقل است و در فعلهایی که اولین حرفشان با «ی» آغاز میشود ادغام نمیشود. بنابراین، «مییافت» و «مییابد» درست است نه «میافت*» و «میابد*». بسیار دیده میشود که اشتباهاً «ی» را از «می» حذف میکنند.
-
✍️ «آن» و «این» در ترکیباتِ زیر همواره نیمفاصله نوشته میشوند. هرکدام از اینها یک واحدِ واژگانی هستند و در فرهنگها مَدخل میشوند: «آن ــ» آنجا، آنجایی، آنجور، آنجوری، آنچنان، آنچنانی، آنچه، آندگر، آندیگر، آندیگری، آنسان، آنطور، آنطورها، آنقدر، آنقدرها، آنکاره، آنکه، آنگاه، آنوقت، آنها، آنهم، آنهمه، آنیکی. «این ــ» اینجا، اینجا و آنجا، اینجانب، اینجور، اینجوری، اینچنین، اینچنینی، اینسان، اینطور، اینطوری، اینقدر، اینقدری، اینقدرها، اینکاره، اینکه، اینگونه، اینها، اینهمه، اینیکی.
-
✍️ فاصلهگذاریِ «صفتهای شمارشی» ۱ــ صفتِ شمارشی + اسم + «ـ ی» بیفاصله تایپ میشود: دوجلدی، سهجلدی، یکجلدی، چندجلدی، یکپایی، یکدستی، دودستی. ۲ــ صفتِ شمارشی + اسم + «ـ ه» بیفاصله تایپ میشود: پنجساله، چندماهه، دوطرفه، دونفره، دوجداره، یکطرفه، یککاره. ۳ــ عدد (صفتِ شمارشی) + عدد (صفتِ شمارشی) بیفاصله تایپ میشود: یکیدو نفر، دهدوازدهتا، چهارپنج روز بعد، هفتهشت سال قبل، هشتادنود سال قبل، سیچهل نفری بودند.
-
نکات ریز معنایی: ✍️ «خورش» درستتر و رسمیتر از «خورشت» است. در نوشتار، بهتر است که بنویسیم «خورش». از این قبیل است: سبزیِ خورشی، ظرفِ خورشخوری، چلوخورش، چلوخورشی، خورشِ قرمهسبزی.
-
✍️ قواعد رسمالخطِ مجموعۀ «اَم، ای، است، ایم، اید، اَند»: الف) کلمات مختوم به صامتِ منفصل و متّصل ۱ــ صامت منفصل (مانند «د»): شادم، شادی، شاد است، شادیم، شادید، شادند ۲ــ صامت متّصل (مانند «ب»): خوبم، خوبی، خوب است، خوبیم، خوبید، خوباَند / خوبند ب) کلمات مختوم به «اِیْ» و «ای» ۱ــ «اِیْ»: راستپِیاَم، راستپِیای، راستپِی است، راستپِیایم، راستپِیاید، راستپِیاَند ۲ــ «ای»: ناجیاَم، ناجیای، ناجی است / ناجیست، ناجیایم، ناجیاید، ناجیاَند ج) کلمات مختوم به «واو» ۱ــ با صدای «اُ»: پیشرواَم، پیشروای / پیشروئی، پیشرو است، پیشروایم، پیشرواید / پیشروئید، پیشرواَند ۲ــ با صدای «او»: سخنگویم / سخنگواَم، سخنگویی، سخنگوست، سخنگوییم، سخنگویید، سخنگویند د) کلمات مختوم به مصوّتِ بلندِ «آ»: بینایم، بینایی / بینائی، بیناست، بیناییم / بینائیم، بینایید / بینائید، بینایند هـ) کلمات مختوم به «ها»ی غیرملفوظ: سادهاَم، سادهای، ساده است / سادهست، سادهایم، سادهاید، سادهاَند
-
✍️ قاعدۀ رسمالخطِ کلماتِ مختوم به «ها»ی ملفوظ («ه» / «ـه»): ۱ــ در پایانِ کلمه، از قاعدۀ حروفِ متصل پیروی میکند و پیوسته نوشته میشود: گرهی (اسم + «یا»ی وحدت)، توجّهی (اسم + «یا»ی نکره)، بازدهی (صفت + «یا»ی مصدری)، فرماندهان / گروهها (صفت / اسم + نشانۀ جمعِ «ــ ان» / «ــ ها») ۲ــ در حالتِ اضافه به کلمۀ بعد از خود، «یا»ی میانجی یا سریای کوچک (ـــٔ) نمیگیرد: فرماندهِ ارتش (ترکیبِ اضافی)، نگاهِ زیبا (ترکیبِ وصفی)
-
✍️ قواعد رسمالخطِ کلماتِ مختوم به «ها»ی غیرملفوظ («ه» / «ـه»): الف) حالتِ اضافه: ۱ــ در حالتِ اضافه، پس از «ـه»، «یا»ی میانجی میآید: خانهی من، شیشهی تمیز، کوچهی نهم (این حالت، به پیشنهادِ فرهنگستان، با سَریای کوچک (ـــٔ) و روی «ـه»، بدین صورت نوشته میشود: خانۀ من، شیشۀ تمیز، کوچۀ نهم) ۲ــ در اضافه به پسوندهای صفتساز نیمفاصله میشود نه حذف: علاقهمند، دیدهبان، صرفهجو («علاقمند»* و «دیدبان»* و «صرفجو»* نادرست است) ب) حالتِ اسمی: ۱ــ هنگامِ اضافهشدنِ «یا»ی اسمساز صورتِ «ـه» حذف و صامتِ «گ» اضافه میشود: زنده ← زندگی، چگونه ← چگونگی، شیفته ← شیفتگی ۲ــ «یا»ی نکره / وحدت بهصورتِ «ای» و نیمفاصله نوشته میشود: دستهای، شانهای، نامهای (صورتِ قدیمِ «یی» / «ئی» نیز درست اما نامرسوم است) ج) حالتِ جمع: ۱ــ در حالتِ جمع با «ــ ان»، صورتِ «ـه» حذف و صامتِ «گ» اضافه میشود: بنده ← بندگان، آزاده ← آزادگان، تشنه ← تشنگان ۲ــ در حالتِ جمع با «ــ ها»، صورتِ «ـه» با «ها» نیمفاصله میشود: شاخهها، گونهها، رشتهها
-
✍️ کاربرد و فاصلهگذاریِ ممیز (خط کج): 1ــ جداسازیِ تاریخهای معادل: ۱۳۹۶ش / ۲۰۱۷م؛ 2ــ نشان دادنِ گونههای یک کلمه: قدغن / غدغن / غدقن، اتاق / اطاق؛ 3ــ میان دو مصراع که در پیِ هم میآیند: «بهنام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد» (میانِ ابیات از «ممیزِ زوج» استفاده میشود)؛ 4ــ گونههای آواییِ یک مصوت 5ــ جدا کردنِ واجها: «گ/ی/ا/» 6ــ نمایش یک صامت (همخوان): «/»، «/ت/» 7ــ نشان دادنِ الگوی آوایی 8ــ میانِ روز و ماه و سال (تاریخ): ۱۳۹۶/۰۴/۲۲، ۲۸/صفر/۱۴۳۰ 9ــ جلد و صفحه در پانوشت یا ارجاعاتِ درونمتنی: فرهنگ معین: ۲۳۶/۲، (مقدسی، ۱۴۳۰: ۷۵/۴) 10ــ میان عدد صحیح و عدد اعشاری: ۱۲/۵۶ 11ــ جدا کردنِ ارقامِ سایر واحدها: ۱/۳۵ (یک دلار و سی و پنج سِنت (1.35$))، ۱۰/۰۶ (ده متر و شش سانت) 12ــ بهجای خطِ کسری در متن: ⅜1 (یک و سههشتم)، ½ (یکدوم)، km/h (کیلومتر بر ساعت) 13ــ نزدیک کردن و جدا نگه داشتنِ دو مفهوم در متنهای فشرده (برای «واو»، «یا»، و «و یا» با هم) بهصورت همزمان: «داستان عشقی، ترجمه / اقتباس از آلمانی» 14ــ نشان دادنِ آپوستروف در واژهها و نامهای بیگانه: شارل د/ اورلئان
-
کلمۀ «تیره» از فرانسوی که انواعی دارد: - __ ــ . یا باید گفت «تیره» یا «خط فاصله». عبارت «خط تیره» حشوآمیز است. تیرۀ کوتاه باید روی خط کرسی (ــ) درج شود. *** روش فاصلهگذاریِ خطِ فاصله یا تیرۀ کوتاه در حالتهای مختلف که باید روی «خط کرسی» (ــ) باشد: ۱ـ در ابتدای عنوان یا فصل یا جمله یا گفتوگوی داستانی یا اعداد ترتیبی، با قبلش بیفاصله و با بعدش با یک فاصله میآید. ۲ـ میان دو اسم، بیفاصله: ملیــمذهبی، قمــتهران، ژانــپل سارتر. ۳ـ میان دو عدد، بیفاصله: آیۀ ۳۲ــ۵۴، بیهقی (۳۷۰ــ۴۵۶ق)، ص۴ــ۱۱. (عدد از راست به چپ نوشته میشود.) ۴ـ میان یک اسم/حرف و یک عدد، بیفاصله: اِفــ۱۴، ژــ۳، سوخوــ۴۷، اِک.سباکســ۳۶۰. ۵ـ در جملۀ معترضه یا عبارات توضیحی و دعایی از دو طرف بافاصله: «علی و حسین ــ که هر دو برادر هستند ــ در امتحان قبول شدند»؛ «امام حسین ــ علیهالسلام ــ پنجمین معصوم است». ۶ـ میان کدهای عددی و شمارشی از دو طرف بیفاصله: ۱ــ۱ ، ۱ــ۱ــ۲ ، ۱ــ۱ــ۲ــ۱. ۷ـ میان برخی پیشوندها و کلماتِ انگلیسی، بیفاصله ۸ـ گزینۀ پیشنهادی و اختیاری: میان دو کلمۀ معطوف به واو و دشوارخوان، از دو طرف بیفاصله: دورـوـدراز، بَرـوـرو.
-
✍️ پیشوندِ بِلا (از عربی: بِـ + لا) و بهمعنای «بدونِ»، «فاقدِ» و «بی» است. بِلا + اسم، صفت / قید میسازد و بیفاصله نوشته میشود: بلااثر، بلااجر، بلااستثنا، بلااستفاده، بلااشتباه، بلاتردید، بلاتشبیه، بلاتکلیف، بلاثمر، بلاجهت، بلادرنگ*، بلاشبهه، بلاشرط، بلاشک، بلاعوض، بلافاصله، بلافایده، بلافصل، بلامانع، بلامحل، بلامنازع، بلانسبت، بلاواسطه. ____________________________________________________________________
-
✍️ قاعدۀ فاصلهگذاریِ عبارتِ فعلی: جزءِ پیشین (حرف اضافه + اسم / ضمیر) نیمفاصله میشود و جزءِ پسین از ماقبلش با یک فاصله میآید: بهدست آوردن، بهکار گرفتن، بهنظر آمدن، بهسر بردن، ازسر گرفتن، درسر داشتن، برسر گرفتن، بهبار آوردن، بهوجود آوردن، ازبین بردن، بههم خوردن، بههم زدن، بهخود گرفتن، باهم آمدن، درهم کوبیدن، … . عناصری که میان جزءِ پیشین و پسینِ عبارتِ فعلی حائل میشود از دو طرف بافاصله درج میشوند: دربر "خواهد" گرفت، بهدست "میتوان" آورد، بههم "باید" زد. _____________________________________________________________________
-
نکات ریز نگارشی: ✍️ نام اشخاص، بهجز استثنائاتی که در اسناد هویتی پیوسته نوشته شدهاند، بیفاصله نوشته میشوند: علیاکبر، علیحسین، محمدامین، فاطمهزهرا، محمدکریمخان، غلامعلی، اللهوِردی، آمنهبیگم، حسنبیگ، مهتاببانو، بیبیشطیطه، سکینهخاتون، آسیهخانم، معینالدوله، حشمتالله، قربانعلی، افخمسادات، بیبیجانبانو، اُمالبنین، میرمُهنّا، میرحسین، ننهبلقیس، خانبابا، طغرلخان، شیرفرهاد، نازنینزهرا، امیرمحمدمهدی، مهدییار، علیمراد، علینقی، ایراندخت، جهانبخش، گلآذین، مهسیما، نوشآفرین، دوستعلی، حسنقلی. ______________________________________________________________________ قاعدۀ فاصلهگذاریِ اسم مرکب: اسم + (بنِ مضارع + وند) نیمفاصله نوشته میشود. مثال: روان + (شناس + ی) = روانشناسی. چند نمونۀ دیگر: رفاهطلبی، جامعهشناختی، سیاستگذاری، کتابخوانی، گرهچینی، زیادهخواهی، نکتهگویی، سلطهجویی، ظلمستیزی، نظریهپردازی، وصفپذیری، دانشجویی، مقالهنویسی، نامهنگاری، بُنَکداری، اتومبیلرانی، داستانسَرایی، فلسفهدانی، علمگریزی، عملگرایی، حافظپژوهی، درختکاری، شبنشینی، کاسهلیسی، حجگزاری، پولشویی، مردهشوری، گلابگیری، کتابسازی، ش*ر..ابخواری. _____________________________________________________________________
-
نکات ریز معنایی: «الزاماً» یا «لزوماً»؟ الزاماً یعنی اجباراً، بهاجبار، بهناچار. لزوماً یعنی ضرورتاً، بهضرورت. در فارسی، لزوماً به معنای «همیشه» هم به کار میرود. مثال: «پایین بودن تیراژ کتابها لزوماً [=همیشه] عیب نیست». اما گاهی الزاماً اشتباهی به جای لزوماً و به معنای «همیشه» به کار میرود. مثال: «روشنفکری الزاماً(!) بد نیست» یا: «سیستم ترمز اضطراری الزاماً(!) مطمئن نیست». پس الزاماً را نباید به جای لزوماً(=همیشه) به کار برد. برای رفع این مشکل میتوان به جای لزوماً از قید «همیشه» و نظایر آن استفاده کرد. ______________________________________________________________________ ✍️ «قایمباشک» تغییریافتۀ «غایبباشک» (غایب + باش + َ ک) است. نحوۀ بازی و معادلِ انگلیسیِ آن، یعنی، نشان میدهند که مسئلۀ پنهان شدن مطرح است و ربطی به «موش» ندارد. «قایمموشک» تعبیرِ گفتاری و عامیانۀ این بازی است.
-
سرگرمی تاپیک سرگرمی | یه کلمه میگم ادامشو کیبوردت تایپ کنه!
_MAHSA_✨ پاسخی برای morganit ارسال کرد در موضوع : بحث و گفتگو
یوتوب در این لایه باید به کلمات فارسی آشنا باشد زن -
ون ون یکی دیگر از پسوندهای جمع عربی است که وارد زبان فارسی شده است اما به نسبت دیگر پسوندها کاربرد کمتری در فارسی پیدا کرده است. مثل؛ روحانیون، رواقیون، حواریون ین کلماتی نظیر مخترعین، معلمین، مأمورین کلماتی هستند که با ین جمع بسته شدهاند ولی کاربرد آنها با ان فارسی نیز جایز است و حتی بهتر است از ان برای جمع بستن آنها استفاده کرد و به صورت مخترعان، معلمان و مأموران نوشته شود. جمع مکسر برخی کلمات عربی که وارد زبان فارسی نیز شده اند را میتوان بدون استفاده از نشانههای جمع و به صورت جمع مکسر جمع بست؛ مانند: آداب (جمع ادب)، اصول (جمع اصل)، سوانح (جمع سانحه)، کتب (جمع کتاب). به عنوان یک قاعده کلی، در هنگام نوشتن به فارسی، بهتر است تا جایی که شدنی است، کلمهها را به شکل فارسی و به کمک علامت «ها» جمع ببندید و استفاده از جمعهای مکسر عربی را کمتر کنیم. اشتباه رایج: جمع مکسر واژگان فارسی جمع مکسر مربوط به زبان عربی است و در زبان فارسی معیار، جمع بستن کلمات فارسی با این قاعده نادرست است. اما برخی از این کلمات چنان رواج دارند که باور نادرست بودن آنها مشکل است. برخی از این کلمات عبارتند از: بنادر، خوانین، اساتید، دراویش اشتباه رایج: جمع بستن کلمات جمع مکسر یکی از نکتههایی که درباره استفاده از علامتهای جمع باید مورد توجه قرار گیرد، به کار نبردن آنها در کنار کلماتی است که خودشان جمع مکسر هستند. کلمهای که خود جمع مکسر است را نباید دوباره با نشانههای جمع استفاده کنیم. برخی از غلطهای رایج در این زمینه عبارتند از: طلابها (طلاب جمع طلبه)، اسلحهها (اسلحه جمع سلاح)، حقوقها (جمع حق)، فتوحات (جمع فتح)، لوازمات (جمع لوازم)، اسبابها (اسباب جمع سبب)، حروفها (حروف جمع حرف)، کسورات (جمع کسر)، وجوهات (جمع وجه)، شئونات (جمع شئون)، عملیاتها (عملیات جمع عمل)، امورات (امور جمع امر)، جواهرات (جمع جوهر) نادرست: مدارکهایم را تحویل بانک دادم. درست: مدارکم را تحویل بانک دادم. نادرست: این روزها اخبارهای بدی به گوشم رسیده است. درست: این روزها اخبار بدی به گوشیم رسیده است.
-
البته تنها برخی از ادبا این استثناها را مطرح کرده اند و اگر شما همیشه نشانه جمع ها را با نیمفاصله جدا کنید، کسی خردهای بر شما نخواهد گرفت. حتی شاید از نظر وحدت رویه و سادهسازی قواعد، همین رویکرد بهتر هم باشد. ان یکی دیگر از نشانههای جمع فارسی، ان است که برای جمع بستن اسامی جانداران به پایان کلمه اضافه میشود. مانند؛ زنان، مردان، درختان - باید توجه داشت که ان در همه کلمات نشانه جمع نیست و ممکن است مربوط به ساختار کلمه باشد. مانند؛ داستان، کوهان، سوهان گاهی ان پایان به معنای زمان و مکان میباشد مثلا بهاران یعنی هنگام بهار یا گیلان یعنی محل سکونت مردم گیل. - برای سهولت در تلفظ و زیبایی بیشتر کلمه، بهتر است کلماتی که مختوم به ه هستند با ان جمع بسته شوند. مانند؛ گناهان به جای گناهها و پادشاهان به جای پادشاهها - دقت داشته باشید که از این پسوند برای جمع بستن اسامی معنی مانند هوش و جمادات مانند کتاب استفاده نمیشود. همچنین بسیاری از کلماتی که با ان جمع بسته میشود، با ها هم میتواند تبدیل به جمع شود. مانند؛ مردان، زنان، آهوان که به صورت مردها، زنها، آهوها هم نوشته شده نشانههای جمع عربی ات معیار سنجش کلمه برای استفاده از ات به جهت جمع بستن کلمات، توجه به ریشه کلمه است. از آنجایی که ات نشانه جمع عربی است؛ پس نباید کلمات فارسی را با آن جمع ببندیم و این کار خطای فاحش در نگارش محسوب میشود. به مثال زیر دقت کنید؛ جمله غلط: با تایپ دهانگشتی توانستم خیلی سریع گزارشات را برای ارائه به مدیر تایپ کنم. جمله صحیح: با تایپ دهانگشتی توانستم خیلی سریع گزارشها را برای ارائه به مدیر تایپ کنم.
-
نشانههای جمع در زبان فارسی به دو دسته تقسیم میشوند: نشانههای جمع فارسی و نشانههای جمع عربی. نشانههای فارسی تنها به ها و ان محدود میشود؛ اما نشانههای جمعی که از زبان عربی به فارسی راه پیدا کردهاند؛ شامل ات، ون و ین است. علاوه بر نشانههای جمع، برخی کلمات عربی را به صورت جمع مکسر نیز میتوان جمع بست. نشانههای جمع فارسی ها یکی از رایجترین نشانههای جمع در زبان فارسی، ها است و اغلب برای جمع بستن اجزای رستنی، فراوردههای حیوانی، اعضای بدن و عناصر طبیعت به کار میرود. از نظر املایی بهتر است این نشانه به کلمه قبل از خودش نچسبد و با یک نیمفاصله از آن قرار بگیرد. مانند: کتابها، آسمانها، صورتها باید توجه داشت که درباره سرهمنویسی یا جدانویسی کلماتی که با ها جمع بسته شدهاند، برخی از ادبا استثنائاتی نیز مطرح کردهاند. برخی معتقدند که کلمات آنها و اینها بایستی به صورت سرهم نوشته شود. برخی معتقدند کلمات کوتاه اگر با ها جمع بسته شود؛ سر هم نوشته میشود. مانند: زنها، شبها، کوهها
-
سرگرمی تاپیک سرگرمی | با آخرین حرف ادامه بده
_MAHSA_✨ پاسخی برای Nasim.M ارسال کرد در موضوع : بحث و گفتگو
دینا