رفتن به مطلب
دانلود رمان کاریزما (کلیک کنید) ×
انجمن نودهشتیا
مسابقه رمان نویسی نودهشتیا(چاپ رایگان رمان نفر اول)
دانلود رمان کاریزما (کلیک کنید)

Navazesh

کاربر عادی
 نمایش نمایه  مشاهده فعالیت های این کاربر

  • تعداد ارسال ها

    90

  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در سایت

506 Excellent😃😃😃😃

درباره Navazesh

  • درجه
    💚💚💚
  • تاریخ تولد 21 اردیبهشت 1383

آخرین بازدید کنندگان نمایه

1,646 بازدید کننده نمایه
  1. نرگس شریف شروع به دنبال کردن Navazesh کرد
  2. Zahra_banu

     

  3. Zahra_banu شروع به دنبال کردن Navazesh کرد
  4. Navazesh

    ستایش بانو

    ستایش خانوم

    خوشگلم به داد رمان مائم برس:)

    1. Sety2007

      Sety2007

      سلام نوازش جانم، ستایشم😂

      عشقم چشم، سرم خیلی شلوغ شده تو این چند وقته واقعا وقت نکردم دوشنبه حتما مال شما رو چک می کنم. دوشنبه یاد من بنداز، که مال شمارو تا جایی که می تونم ویرایش کنم، خوبه؟ 

    2. Navazesh

      Navazesh

      بخدا که می‌دونستم، نمی‌دونم چرا نوشتم ستاره، الان خودم دیدم😂💔

      باشه خانومم، مرسی❤

    3. Sety2007

      Sety2007

      اشکال نداره بچه ها بیشتری ها بهم گفتن ستاره😂

      مرسی درک می کنی. 😘

  5. Navazesh

    اهم اهم..

    میگم دیشب لایکات رو دیدم.. واقعا خوندی رمان رو؟

  6. Navazesh

    اسیرِ بی‌الف...

    هدفت از اسم گذاریش چی بود؟

    1. flare

      flare

      توضیح دادم برات-•

  7. ته یان

    سلام جانا شما جلد داری؟ اگر نداری و دوست داری درخواست بده😉

    "رمان سونات مهتاب"

     

    بدرخشی😊

     

     

    1. نمایش دیدگاه های قبلی  بیشتر 2
    2. Hany Pary

      Hany Pary

      سلام عزیزکم.

      1. دستت رو روی جلدی که طراح برات ارسال کرده نگه‌دار؛ یه گزینه‌هایی برات باز می‌شه، بین اون‌ها "کپی نشانی پیوند" رو می‌زنی. بعد وارد صفحه‌ی رمانت می‌شی، پستِ اول رو ویرایش می‌زنی و آدرسی که کپی کرده بودی رو Paste/جای‌گذاری می‌کنی. کمی صبر می‌کنی تا آدرس به‌شکل عکس دربیاد... 
      2. روش دوم، باید جلدت رو ذخیره کنی توی گوشیت. بعد واردِ سایت یوآپلود به آدرسِ https://uupload.ir/  بشی خانومم، "انتخاب فایل" رو لمس کنید و جلدت رو انتخاب کنی. بعد دکمه‌ی شروع آپلود رو لمس کرده پس از آپلود، لینکِ کنار عکس رو با گزینه‌ی "کپی" که کنارش هست کپی و جایی که می‌خوای بذاری paste/جای‌گذاری کنی.

      سوالی بود بفرما وروجک @Navazesh

    3. Navazesh

      Navazesh

      ممنووون، درستش کردم^-^

    4. ته یان

      ته یان

      ممنونم دخترا ^_^

      @Navazesh @Hany Pary @_Hadiseh_

  8. Navazesh
    پارت‌بیست‌و‌هشتم *********** موومانِ دُوُم پَروازِ قاصِدَک "بازگشت" روی زمین چمباتمه زده و سرم را روی دو زانو خم کرده بودم. پدر نبود‌. بازهم نبود. نبود؛ هیچوقت نبود. از عصر که از مدرسه بازگشته بودم گوشه اتاق کز کرده و به صدای خنده‌های نورا و غزاله گوش سپرده بودم. نورا.. آنقدر ازش بدم می‌آمد که گمان می‌کردم اگر یک روز هم در زندگی‌ام باقی مانده باشد، او را خواهم کشت. دختره‌‌ی لوس با آن چشم‌هاش! من و نورا، انگار سیبی بودیم که از وسط نصفش کرده باشند. تنها فرقمان در این بود که چشم‌، موها، و رنگ صورت او به غزاله رفته بود و مالِ من، به قول پدر به خودش شباهت داشت. یکی دیگر از
  9. Navazesh
    ممنونم گلکم، خوشحالم از رمان خوشت اومده و امیدوارم در آینده هم رمان رو دنبال کنی و خوشت بیاد🌿
  10. Navazesh
    ممنونم گلم🌿
  11. Navazesh

    لینک رمانت رو بده لطفا عزیز

    1. ف افتخاری

      ف افتخاری

      بفرمایید

      @Navazesh

  12. Navazesh

    یه روز یه دوستی بهم گفت، چرا از این علامت ":)" استفاده می‌کنی؟

    گفتم چون لبخنده، نمیدونم چرا؛ به دلم میشینه.

    گفت آخه یعنی چی؟ دو نقطه " : " رو وقتی می‌ذاریم که بخوایم حرفی رو بزنیم، بغلش که پرانتز بسته می‌ذاری یعنی حرفایی هست که نمی‌خوای بزنیشون، یا نمیگی، یا نمی‌تونی. چرا؟

    هیچی نگفتم. نمی‌دونستم.

    ":)"

  13. Navazesh

    مهتاب:

    -گاهی هم خب اینجور می‌شود. برای من، وقتی زورم به دنیا نرسد، با خودم لج می‌کنم. مثلا از غذایی که ازش متنفرم سه بشقاب می‌خورم. مثلا دیگر کارهای مورد علاقه‌ام را انجام نمی‌دهم؛ مثلا اموری را انجام می‌دهم که ازشان بدم می‌آید؛ ازشان متنفر هستم!

    "من صدام را که کسی نشنود، سر خودم فریاد می‌زنم." !

  14. Navazesh
    حتما گلکم، منتظر نقدم باش❤
  15. Navazesh
    سلام گلم؛ ممنونم که وقت گذاشتی، باعث افتخاره که رمان رو دوست داری. چشم حتما❤
  16. Navazesh

    یچیز دیگه‌ای هم فکر کنم اگر بگم بهتر باشه.

    من خودم از رمانای کلیشه‌ای خوشم نمیاد دوستان، موضوع سونات مهتاب کاملا متفاوت از انچه هست که احتمالا راجبش فکر میکنید.

    میدونم که با خوندن این سه چهار پارت یه حدسایی راجب آینده رمان خواهید زد؛ اما آخر رمان کاملا متفاوته:)

    ممنون که وقت میذارید❤

    1. نمایش دیدگاه های قبلی  بیشتر 2
    2. ..Raha..

      ..Raha..

      جذابیت رمان به اتفاقات پیش بینی نشده و در عین حال تاثیر گذاره

      هر چقدر رمان زیبا و عالی باشه، مخاطب رو باید با پارت های ابتدایی جذب کنی:)

      تمام تلاشت رو بکن که تا حدودی (انقدری که مخاطب گیج و بیخیال نشه) رمان رو مبهم کنی و جذابیتش رو ببری بالا

      البته من رمان شما رو مطالعه نداشتم و نمیتونم اظهار نظری داشته باشم قطعا. ولی کلی گفتم توی ذهنت باشه این موارد...

      موفق باشی گلی;)

    3. flare

      flare

      حقیقتش رو بخوای من کلیشه بودن یا نبودن رو در پرداخت رمان می‌بینم؛ البته بیشتر اوقات...!
      اما رک بخوام بگم، آدم حس می‌کنه تا به این پارت زردنویسیه؛یعنی "ادم" حس می‌کنه نه من. تا به اینجا، پرداختت به عنوان اولین رمان حیرت انگیزه.

    4. Navazesh

      Navazesh

      مرسی از همه❤

  17. Navazesh

    بچه‌ها حدودا چهارتا پارت جدید گذاشتم.

    موومان اول رمان تموم شد و بعد از این وارد موومان دوم می‌شیم. از اونجایی که این چندپارتی که گذاشتم یجورایی توی روند رمان مهم بودن، واقعا نیاز به نقد دارم..

    منتظر نقداتون توی صفحه نقد رمان هستم.

    🌿

×
×
  • اضافه کردن...