-
تعداد ارسال ها
37 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
اعتبار در سایت
81 Excellent😃😃😃😃درباره GH. Rezaii
-
درجه
💚💚
- تاریخ تولد 24 مهر 1384
کاربر عادی
-
کاربر
Array
آخرین بازدید کنندگان نمایه
-
Narges.85 شروع به دنبال کردن GH. Rezaii کرد
-
پلیسی، عاشقانه، اجتماعی رمان هروئین | Gh. Rezaii کاربر نودهشتادیا
GH. Rezaii پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در تایپ رمان
پارت 8 هدف رو دورتر برد. تازه دو جلسه گذشته بود، ولی میخواست به من ثابت کنه که چیزی بلد نیستم. دستم رو بالا بردم و نفسم رو حبس کردم که دستم نلزره، نشونه گیری کردم کردم... شلیک! و درست وسط هدف، برگشتم سمتش گفت: - عالی بود! نگاهی به سر تا پام انداخت و گفت: - واقعا عالی بود! هدفون رو دستش دادم و روی صندلی کنار باشگاه نشستم. آرنجم رو روی زانوم گذاشتم و مشغول نگاه کردن به بچه های در حال تمرین شدم. حسین اومد کنارم نشست، گفت: - هنوز کار پیدا نکردی؟ درست منتظر همین سوال بودم! گفتم: - نه. - خب چرا نمیای اینجا مثل من آموزش بدی؟ کارت که خوبه تق- 9 پاسخ
-
- 2
-
-
-
- پلیسی،عاشقانه
- عاشقانه
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلام
تا حالا به منتقد شدن فکر کردی؟
میدونی چقدر به قلمت کمک میکنه؟
رنگشم که خدای جذابیته
اگر مایلی وارد تیم منتقدای انجمن بشی و با منتقدای شیرین همکاری کنی فقط بگو آره یا نه!
:)) درخشیدن آروزی ماست.
-
پلیسی، عاشقانه، اجتماعی رمان هروئین | Gh. Rezaii کاربر نودهشتادیا
GH. Rezaii پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در تایپ رمان
پارت 7 حسین: - اسمت چیه؟ - رهام... رهام فروزان هستم. - خب؟ قبلا کار کردی؟ - بله. - خب من رو از کجا پیدا کردی؟ ای بابا انگار نمیخواد بیخیال شه! - من از آشنا های قدیمی دوستتون هستم. اخم هاش بیشتر توی هم فرو رفت: - کدوم دوستم؟ - ام... پیمان مجیدی. با شنیدن اسم پیمان چهرهاش رو غم گرفت. سرش رو زیر انداخت، جلو اومد و آروم گفت: - تو چیکاره پیمانی؟ - ام... قبل از این که از ایران برم باهم آشنا شدیم، حدودن دو ماه پیش که با هم تلفنی حرف زدیم گفتم که میخوام برگردم ایران و دوباره تیر اندازی رو شروع کنم. اون هم شما رو به من معرفی کرد. زیر- 9 پاسخ
-
- 3
-
-
-
- پلیسی،عاشقانه
- عاشقانه
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
masoo شروع به دنبال کردن GH. Rezaii کرد
-
پلیسی، عاشقانه، اجتماعی رمان هروئین | Gh. Rezaii کاربر نودهشتادیا
GH. Rezaii پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در تایپ رمان
پارت 6 سرهنگ اتمام جلسه رو اعلام کرد و همه باهم بلند شدیم. اعصابم خورد بود، نمیخواستم که وارد این جریان بشم، ولی سرهنگ نقطه ضعفم رو خوب میدونه، مدیون بودن! با نظارت سرهنگ و فرزاد همه کار ها طی دو هفته تقریبا اوکی شد. شناسنامه و مدارک جدید به اسم رهام فروزان. دکتر از روی صندلی بلند شد و گفت: - تمومه! قیافهام از درد توی هم جمع شد. - فقط مواظب باش زیاد باهاش چیز نخوری، چون ممکنه چسبش شل بشه و هم دندون خودت عفونت کنه، هم ردیاب از کار بیوفته! ردیاب رو زیر روکش دندونم جاساز کرده بودن. تحملاش واقعا سخت بود ولی خب باید عادت میکردم. طبق نقشه و گفته های مجیدی، اونها نیاز به- 9 پاسخ
-
- 4
-
-
-
- پلیسی،عاشقانه
- عاشقانه
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
پلیسی، عاشقانه، اجتماعی رمان هروئین | Gh. Rezaii کاربر نودهشتادیا
GH. Rezaii پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در تایپ رمان
پارت 5 صدای ظریف زنی توی فضای آسانسور پیچید:«طبقه هشتم» خارج شدم و کلید واحد رو از جیبم در آوردم. بعد از چرخوندن کلید توی قفل، وارد شدم. آباژور رو روشن کردم. نور کم و بنفش آباژور، با دیزاین طوسی سفید خونه، بهم آرامش رو تزریق میکرد! خونهام، تنها جایی بود که بدون هیچ فکری توش میتونستم آروم بگیرم. قهوه جوش رو روشن کردم و سمت اتاقم رفتم. بعد عوض کردن لباسهام، تو آشپزخانه رفتم و قهوه تلخ و توی فنجون ریختم. روی کاناپه نشستم و تلوزیون رو روشن کردم. طبق معمول شبکه خبر و اخبار! غرق تو اخبار شبکه خبر بودم که یه پی ام اومد، بازش کردم. جلسه فردا ساعت شیش صبح بود. ساعت هم حدودن یازده شب بود.- 9 پاسخ
-
- 5
-
-
-
-
- پلیسی،عاشقانه
- عاشقانه
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
منتقد نقش مهمی توی روند بهتر رمان داره... من دوست دارم اتنقاد ها کامل باشه و کاملا انتقاد پذریرم https://forum.98ia2.ir/topic/24484-رمان-هروئین-gh-rezaii-کاربر-نودهشتادیا/?t
-
ممنونم از نقد های عالی و قشنگت همیشه بدرخشی❤ @VIOLET.17
- 139 پاسخ
-
- 2
-
-
-
ممنونم از نقد های عالی و قشنگت همیشه بدرخشی❤ @VIOLET.17
- 139 پاسخ
-
- 2
-
-
-
غزال...
-
احساسی_مغرور_باهوش_باخدا_باهوش
-
رمانی که نفر قبلی میگه خوندی؟😍 رمانی که نفر قبلی میگه خوندی!؟
آب پرتقال پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در سرگرمی
اره حیفا؟- 1,851 پاسخ
-
- پایه باشین دیگه
- رمان
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
فعال ترین کاربر سایت 🏆فعالیت کن، جاییزه بگیر🏅
M@hta پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در متفرقه
23- 121 پاسخ
-
- جاییزه
- کاربر فعال
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
پلیسی، عاشقانه، اجتماعی رمان هروئین | Gh. Rezaii کاربر نودهشتادیا
GH. Rezaii پاسخی برای موضوع ارسال کرد برای یک GH. Rezaii در تایپ رمان
پارت 4 پرونده و اعترافات رو فرستادم دفتر سرهنگ حمیدی. قرار شد جلسهای رو ترتیب بده؛ برای اینکه مشخص بشه چیکار باید کرد. کارم تقریبا تموم شده بود. وسایلم رو جمع کردم و از اتاقم بیرون رفتم. حسن آقا، آبدارچی اداره رو دیدم که با اون قد کوتاه و هیکل تپلش؛ داشت راه پلهها رو جارو میکرد. تا منرو دید گفت: - به! جناب سرگرد دارین میرین؟ - بله با اجازتون. - اجازه ماهم دست شماس پسرم بفرمایید. خندیدم و به سمت پارکینگ قدم برداشتم. تو پارکینگ فرزاد رو دیدم که اونهم داشت میرفت. گفتم: - چه سریه که ما همش با هم کارمون تموم میشه؟ - چه سریه که همه ماموریت خفنها رو به تو میدن- 9 پاسخ
-
- 4
-
-
-
- پلیسی،عاشقانه
- عاشقانه
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
اگه پرنده بودم¿ پر میزدم تو آسمون تا بینهایت میرفتم
-
من یه کارت دارم که با هر خرید بجای کم شدن وجه اضافه میشه🥴😂