رفتن به مطلب
انجمن نودهشتیا

m_ah_ba_no

کاربر نودهشتیا
  • ارسال ها

    3
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

1 دنبال کننده

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

144 بازدید پروفایل

دستاوردهای m_ah_ba_no

Newbie

Newbie (1/14)

  • One Month Later
  • Week One Done
  • Conversation Starter
  • First Post

نشان های اخیر

3

امتیاز

  1. نام شعر: دردِ اسارت نام نویسنده: هانیه فتحی(ماه بانو) ژانر شعر: عاشقانه 『ثبت شده در کتاب به رنگ رخسار تو』 برف و باران با ترانه، هوا شد عاشقانه. هوا سرد و مه‌آلود، خسته از مکرِ زمانه. خاطرات خوب و شیرین، غصه‌های تلخ و دیرین. بوی نابِ سبزه و گِل، به چه دلکش، عطر سنبل! قطره‌های با طراوت، عاری از دردِ اسارت. روی دوش آدمیت، نعمتی نغز و غنیمت. چه خوش باشد پس این عشق، چه خوش باشد پس این شعر.
  2. نام دلنوشته: رویای وصال نام نویسنده: هانیه فتحی(ماه بانو) ژانر دلنوشته: عاشقانه/غمگین 『ثبت شده در کتاب به رنگ رخسار تو』 سخت است در بند دوست داشتن کسی بودن که دوست نداشتن تو برایش ساده‌ترین کار جهان خاکی است. تمام فکرش، رهایی از تو باشد و هیچ طلب نکند و هیچ نخواهد. چشمانش مشق عشق را برایت نخواند و هیچ رنگی از دلبستگی و دلدادگی بر خود نداشته باشد. ساعت‌ها در فکر او غرق و چشم انتظار نوشتن "دوست دارم" کوتاه و روز و شب دل‌دل کردن برای شنیدن طنین صدایش. روانه هر کوی و برزن شدن به امید دیدار و ذوق و شوقی که ته دل را خالی می‌کند. امان از چشم‌هایی که به هر سویی نظاره‌گر هستند جز منی که چون پروانه می‌سوزم. امیدهای واهی خوش نگاری که هیچگاه بر کرسی ننشستند و قول‌هایی که همچنان ناتمام باقی ماندند. سختی‌های مسیر گرچه دشوار، ولی دلچسب است. نگاه‌های شیرین دزدکی و قلبی که بی‌تابانه با هر نگاه و نظری بر تنِ سینه می‌کوبد، زیباترین ریتمِ جهان کوچک من است. چشمانی که چون تاریکی شب، گیرایی عجیبی در دل خود دارد و نفس در سینه حکم حبس شدن را صادر می‌کند. شنیدن نامت از زبان شیرینش و غرق شدن در رویای وصال. به راستی این عشق با تمام تلخی‌هایش، طعم دلچسب آب نبات‌های کودکی را می‌دهد و مرا هر دم بی‌قرار چشیدن می‌کند.
×
×
  • ایجاد مورد جدید...