- موضوع نویسنده
- #1
- نام رمان
- بدلکاران «جلد اول- ریسمان سیاه و سفید»
- سطح رمان
-
A (حرفهای)
- نام نویسنده
- مبینا حاج سعید
- ژانر اصلی
- پلیسی
- ژانر های مکمل
- عاشقانه، جنایی، مافیایی
مشاهده فایلپیوست 4
«به نام خداوندی که مرگ را پایان و شروعی دوباره قرار داد!»
خلاصه:
زمانی که ریسمان سیاه و سفید فرقهی انتقام به دور بدلکاران گروه ایاس (Eastern Star) میپیچد، رازهای زیادی برملا میشود؛ اولین رازی که شفاف میشود، وجود برادر کوچک ساتیِ علوی در فرقهی انتقام است!
ساتی، یکی از بهترین بدلکاران گروه، به جاسوس بودن فرقه محکوم میشود. نیروی پلیسهای مخفی، برای این که به او اعتماد کنند، شرطهایی روی میز میگذارند.
آیا ساتی موفق به نجات خودش و برادرش از آن مهلکه میشود؟
مقدمه:
میگویند مارْ گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد اما من آن مار گزیدهای میشوم که همانند ریسمانی از جنس فولاد، به دور گلویت میپیچد و حلقهاش را تنگ و تنگتر میکند!
انتقام همانند خون در بدن جریان پیدا میکند و آتشش دامن همگان را خواهد گرفت. دیر یا زود، نعرهی خشمگینم تنهایتان را خواهد لرزاند.
آدمهای زیادی برای متوقف کردنم جلو میآیند ولی برندهی میدان کسی است که بتواند مرا نابود کند؛ همانند اسکلتی که به زندگی برنخواهد گشت و باید مرگ را بپذیرد!
«رئیس فرقهی انتقام یا همان ریسمان سیاه و سفید، تِروِر آلدن»
توجه:
جلدهای بدلکاران هیچکدام به یکدیگر مربوط نیستند و فقط داستانهای بدلکاران مختلف را نشان میدهند!
«به نام خداوندی که مرگ را پایان و شروعی دوباره قرار داد!»
خلاصه:
زمانی که ریسمان سیاه و سفید فرقهی انتقام به دور بدلکاران گروه ایاس (Eastern Star) میپیچد، رازهای زیادی برملا میشود؛ اولین رازی که شفاف میشود، وجود برادر کوچک ساتیِ علوی در فرقهی انتقام است!
ساتی، یکی از بهترین بدلکاران گروه، به جاسوس بودن فرقه محکوم میشود. نیروی پلیسهای مخفی، برای این که به او اعتماد کنند، شرطهایی روی میز میگذارند.
آیا ساتی موفق به نجات خودش و برادرش از آن مهلکه میشود؟
مقدمه:
میگویند مارْ گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد اما من آن مار گزیدهای میشوم که همانند ریسمانی از جنس فولاد، به دور گلویت میپیچد و حلقهاش را تنگ و تنگتر میکند!
انتقام همانند خون در بدن جریان پیدا میکند و آتشش دامن همگان را خواهد گرفت. دیر یا زود، نعرهی خشمگینم تنهایتان را خواهد لرزاند.
آدمهای زیادی برای متوقف کردنم جلو میآیند ولی برندهی میدان کسی است که بتواند مرا نابود کند؛ همانند اسکلتی که به زندگی برنخواهد گشت و باید مرگ را بپذیرد!
«رئیس فرقهی انتقام یا همان ریسمان سیاه و سفید، تِروِر آلدن»
توجه:
جلدهای بدلکاران هیچکدام به یکدیگر مربوط نیستند و فقط داستانهای بدلکاران مختلف را نشان میدهند!
آخرین ویرایش: