با ثبت نام میتونید آثار خودتون رو به اشتراک بذارید. همین حالا ثبت نام کنید.
همین حالا ثبت نام کن!لینک رمانتونو ارسال کنید.وقت بخیر خسته نباشید درخواست رصد و ویراستاری دارم برای رمان مهرتو،قلب تپنده من
لطفا پارتهای رمانت رو شمارهگذاری کن.موضوع 'مهرتو ،قلب تپنده من | فاطمه هاشمی کاربر انجمن نودهشتیا' در حال تایپ - مهرتو ،قلب تپنده من | فاطمه هاشمی کاربر انجمن نودهشتیا
درود جانمرصد و ویراستار تگ بشن @مدیر رصد @مدیر ویراستار
حتما ،باتشکر🙏لطفا پارتهای رمانت رو شمارهگذاری کن.
پارت آخر صفحهی اول رو هم حذف کن چون دوبار نوشتیش.
چشم ولی خدایی ،صادق هدایت نویسنده ب اون بزرگی کتاباش ب یه چیزایی اشاره مستقیم داره ک + ۳۰ رو هم گذشتهممنوعههایی که رصد کنندهها براتون ارسال میکنن رو به زودی ویرایش کنید جانم @fatemeh
عزیزدلم دست خود ما نیست.چشم ولی خدایی ،صادق هدایت نویسنده ب اون بزرگی کتاباش ب یه چیزایی اشاره مستقیم داره ک + ۳۰ رو هم گذشته
چاپی هم هست دست خواننده س ،سانسور نمیشه ،ولی شما عوامل سایت خیلی سخت گیرید
،واقعا تغییر یه کلمه هایی کل جمله رو عوض میکنه ،داستان به ی جای دیگه کشیده میشه
ولی من متشکرم که وقت میزارید میخونید ،ویراستاری میکنید بخاطر زحمات شما ممنوعه ها سانسور میکنم
عزیزم شما که نمیخوایید چاپ کنید؟!چشم ولی خدایی ،صادق هدایت نویسنده ب اون بزرگی کتاباش ب یه چیزایی اشاره مستقیم داره ک + ۳۰ رو هم گذشته
چاپی هم هست دست خواننده س ،سانسور نمیشه ،ولی شما عوامل سایت خیلی سخت گیرید
،واقعا تغییر یه کلمه هایی کل جمله رو عوض میکنه ،داستان به ی جای دیگه کشیده میشه
ولی من متشکرم که وقت میزارید میخونید ،ویراستاری میکنید بخاطر زحمات شما ممنوعه ها سانسور میکنم
نه ولی امیدوارم مورد تایید قرار بگیره و به صورت پی دی اف به دست علاقه منداش برسهعزیزم شما که نمیخوایید چاپ کنید؟!
چشم ،خسته نباشیداتمام رصد صفه شش تا آخر
فرزاد+
🔞 مست و خراب عطر گیسوی توام🔞
عاشق تاب و گره موی توام
رفتی و یک روز دلم بند نشد
بعد تو این بغض که لبخند نشد
از اتاق خارج شدم و مستقیم حیاط
نفس عمیقی کشیدم
🔞 چطور باید تماشا میکردم نگاه پر لذت این آدمارو روی تنش
اون مال منه اما یه بارم اجازه نداده لمسش کنم🔞
حالا من اجازه میدادم بیاد با اون لباس قر بده
پــــوفــــ🔞تغییر جملات و اصلاح ممنوعه های تحریک آمیز)
بدون🔞 نسبت گلو گردنشو اونطوری کردی
دختر بیچاره از خجالت اب میشد تو خجالت نمیکشی
... نه؟ از روی هوا هوس نبوده ،🔞
دختر بیچاره از خجالت اب میشد تو خجالت نمیکشی
.🔞.. نه؟ از روی هوا هوس نبوده🔞 ، مجبور شدم تا شالو سرش کنه
🔞خوش هیکله ، چی بگم اخه
رومو کردم یه طرف دیگه و گفتم:
انداماش درشته
دقیق میره تو چشم گرگ
_ دختره جونه ،زبیاست، خوش اندامه ،چیکار کنه؟
الان لباسشو عوض کردی فردا چی ،فکر میکنی
بی خیال علایقش میشه و مدام بلند و گشاد لباس میپوشه تاتو دلخور نشی
... وقتی ازدواج کردیم باید بپوشه
ماهگل باید اون لباسای جلف🔞( اشاره به عریانی و نگاه بد مردان داره)
و کنار بزاره باید سنگین باشه من نمیتونم تحمل کنم،🔞 با اون لباسش کل یقه ش بیرون بود ، اون🔞
🔞خاستگاریم داشت من تحملشو ندارم با لذت نگاهش کنن و آب دهنشون جاری شه
خم بشه جایی نمیمونه کسی ندیده باشه
مامان_ اخه با این غیرتی شدنات که بیشتر
جلوشو باز گذاشتم
کلاهمو سرم کردم و خواستم بیخیال گلو گردنم شم اما نتونستم بیشعور کاری کرده کارستون🔞
د🔞 ستمو گرفت و بوسید زود دستمو کشیدم
_ عاشقتم ماهگ🔞ل
زدم رو سینش
🔞 دستمو گرفت و کشید تو بغلش لباشو روی لبام جا داد و بوسید بدون هیچ مانعی از طرف من
اختیار نداشتم انگار منم دلم میخواست
نمیفهمیدم چرا منم همراهیش میکنم چرا وجودم وجودشو میخواد قلبم از قفسه سینم
خودشو به رخ میکشید
تالاپ تالاپ
دستاشو دور کمرم سفت کرد منم به دستور دل دستامو دور گردنش انداختم
چند دقیقه ایی
بعدش من ازش جدا شدم و خجالت زده عقب گرد کردم
فرزاد_ نرو ، نرو عزیز دلم
گونه هام داغ بود
فرزاد دست انداخت زیر پاهامو بلندم کرد
روی پتو گذاشت و خودشم کنارم دراز کشید
خیره نگاهم میکرد🔞 ( تمام جملات اصلاح بشن همشون تحریک آمیزن)
فرزاد_ خیلی منتظر موندم خیلی!
... سکوت
🔞 خودمو بالا کشیدم و بغلش کردم اون بغلم کرد
فرزاد_ الهی فدات شم گلم ، ماه تابانم بهت قول میدم ،اصلا قسم میخورم هیچوقت ناراحتت نمیکنم ،سرت داد نمیزنم به هیچی مجبورت نمیکنم🔞
ا🔞ونشب وقتی تورو تو اون لباس دیدم اختیارمو از دست دادم ،خب اون لباس قرمز خیلی بهت میومد و تنگم بود
بعد یکمم یقه ش اینا دکلته بود
پوفی کشید و :
_ فقط برای من باش ،طاقت🔞
اجازه ندی🔞 دستتم لمس 🔞نمیکنم
🔞بغلش جابه جا شدم
_ ماهگل دوسم داری
سکوت
_ باشه بهت زمان میدم
پیشونیمو بوسید
بغلشو دوست داشتم خیلی بی جنبه آنه وا دادم🔞
... پسر، امم فرزاد یادت رفتیم شهر بازی بعد انقدر دستتو فشار داده بودم جای ناخونم روی دستت کبود شده بود
فرزاد_ آره فقط ده سالت بود اما بعد برام چیپس
🔞اعتراف کرد دوسم داره بعدشم بوسم کرد
تا الانم تو بغلم نوازشش میکردم
_ پس میگم بوسیدمت و اون گردنتم نشونش میدم
تا فک کنه خیلی پیش رفتیم و زود تر تورو بهم بده🔞
... بریم دیره
🔞میخواستم برم تو بغلش و برای همیشه بمونم
بعد از حموم کردن موهامو خشک کردم و از
فرزاد در اتاق بست و دست انداخت زیر زانوهام
تو بغلش گرفت و گذاشت رو تخت
کنام دراز کشید و نمه نمه لباشو به لبام چسبو🔞 ( همشون اصلاح بشن ) د
.............
🔞 سرشو برد زیر گردنم
... عع نکن ،جاش میمونه
_ بمونه مگه چیه ؟
مال خودمی ،کسی حق نداره چیزی بگه
... دفعه قبل عمه دید خیلی خجالت
کردم و تو بغلم گرفتمش چند دور چرخوندمش
عمیق بوسیدمش ،ازش که سیر نمیشدم
بغض داشتم بلند شدم و رفتم تو حیاط اونم دنبالم اومد
ماهگل_ فرزاد چی شد؟
بغلم کرد و گونمو بوسید
ماهگل_ فرزاد
اشکمو پاک کرد و چشمامو بوسید
_ فرزاد بابت همه ی کارایی🔞 ( تماما اصلاح بشه)
🔞نزاشتم ادامه بده و بوسیدمش🔞
****
🔞نداره
زندایی_ روشان ماهگل داشت لباس عوض میکرد گردنشو دیدم جای سالم نداشت نخواستم🔞
🔞وقتی گلو گردن کبودشو دیدم🔞
سرم و انداختم پایین و زیر لب استغفرللهی گفتم
🔞کاش میشد بغلش کنم فشارش بدم و تو خودم حلش کنم اما خب پیش عمو اینا معذب🔞
چیکار میکنی! پهلوم سوراخ شد
آرش🔞_ مرتیکه دختررو خوردی🔞
🔞وارد اتاقش شدیم و در و بستم
ماهگل خودشو تو بغلم رها کرد
ماهگل_ فرزاد هنوز باورم نشده
... خیلی دوست دارم نفسم
گونشو بوسیدم
دستامو گرفت و رو تخت نشوند
... هر شرطی بزاری قبول میکنم
_ انقدر عجله ایی شد وقت نکردم اصلا
به شرطام فک کنم
... الان فک کن🔞
_ اومم، اول ، ازت میخوام بهم گیر ندی و اذیتم نکنی منم قول میدم ناراحتت نکنم
... چشم
_ قول بده سر هرچیزی عصبانی نشی و دعوا نکنی
... قول
_ میدونم از بغضی دوستام خوشت نمیاد اما ازت میخوام مانع رفت و امدم باهاشون نشی .
... هر طور تو بخوای
... 🔞هروز باید بغلم کنی و هزاران بار منو ببوسی
تا صبح باید تو بغلم باشی و تا شب منتظرم
_ باشه اشکال نداره ساعت کاریتو کم میکنیم🔞
... دوسم داشته باشی کافیه
ب🔞 بغلم فشردمش
... خیلی دوست
یشونیشو بوسیدم
... همه
میومد فرزاد منو میبوسید و یه لحظه رو هم از دست نمیداد🔞
🔞 وصفش کنم
فقط بگم اینو بدون ،تو نباشی میمیرم
یواشکی گونشو بوسیدم🔞
اومد داخل بغلم کرد .
فرزاد_ خدایا این فرشته مال منه؟🔞
... بله آقامون
🔞لبامو بوسید و تو چشمام خیره شد🔞
_ فرزاد تا ابد عاشقت
🔞_ اصلا بشین نگا کن
پشتشو کرد بهم و لباسشو در آورد
خب از اونجایی که بنده هم خیلی سربه زیرم
و حس و هوسی ندارم🔞
پشتمو کردم بهش
🔞خب نباید جلوم لباسشو در میاورد
بی جنبه ،بی ظرفیت خوبه پشتشو بهم کرد
خوبه خودمو کنترل کردم وگرنه خدا میدونست چه خبرایی میشد( در اینجا جملاتتو عوض کن🔞)
🔞ماهگل یه لقمت میکنما!🔞
_ نمیتونی که
🔞... خیلی خب منو تحریک نکن بیا بریم
_ باشه🔞
پ🔞یشونیشو بوسیدم
... انقدر دوست دارم که اجازه ندی دستتم نمیگیرم🔞
🔞از من اجازه میگیری حتی پوشیدن لباس
یعنی اگه اجازه ندم باید برهنه بمونی🔞
ر🔞فتم جلو و گونشو بوسیدم
لبخندی زدو بهم گفت که ماهگل و تنها نزارم🔞
دید🔞مشون همو بغل کرده بودن
حالم خراب شد🔞
ماه من اینجا پیش این ادم تو خونش چیکار داره
🔞زن من برای چی اونو بغل کرده
حس خیانت ،حس ترس ،حس از دست دادن وج🔞
ف🔞رزاد پتو رو از روی دختره کشید روی خودشو دختره زود لباسشو جلوش گرفت🔞
... م .. م .. من .. ببخشید مزاحم خوابتون شد
بغض خفم میکرد هیچوقت به اون اندازه
🔞منو یه ادم هوس باز
اونو انتخاب کردی ،حتما باید🔞
🔞با او دختره خیلی وقته باهمن ، اولین شبشون نیست🔞
م🔞ثل سگ پشیمونم که بهش اعتماد کردم ، رفتم دیدم بهم خیانت کرده🔞
🔞میپرستیدینش
با یه زن شبش و صبح کرده🔞
ایستاد
🔞من ،نیلی کنار هم سرمون روی یه بالشت
دنیا دورم سرم چرخید و آوار شد رو قلبم
نتونستم چیزی بگم🔞
🔞تو دیشب حالت بد بود بهم گفتی منو تا خونم ببر منم اوردمت اما تو نزاشتی برم فکر کردی من ماهگلتم🔞
،گفتی ماهگل باید مال من بشی و این اتفاق افتاد
تو 🔞 فکر میکنی من میخواستم باهات باشم ، من مگه زورم به تو میرسه یادت رفته من هم هیکلت نیستم🔞
تو کور شدی فکر کردی من ماهگلم
🔞الانم حق نداری از زیر کاری که کردی در بری🔞
... من نمیتونم اینکارو کرده باشم
خواستم به ماهگل زنگ بزنم که
🔞اون با رادانه ، بهت خیانت میکرد برا همی🔞ن
🔞... تو از کجا میدونی، زن
ماهی خیانت نکردم🔞
گذاشت رفت داشتم دیوونه میشدم
من نمیتونم همچین کاری کرده باشم من به ماهگل🔞م خیانت نمیکنم🔞
چه خاکی🔞 روسرت بریزی
کثافت🔞
🔞زادت با یه زن دیگه خیانت کردم ، برم بگم ماهی ببخشش ؟؟
پاشو برو که بمونی زندت نمیزارم🔞
بدونم چرا🔞 فرزاد خیانت کرده🔞
از اتاق بیرون رفتم
🔞منو فرزاد یه سالی میشه که باهمیم ،اون شب اون اتفاق ،اولین بارمون نبود🔞
احساس شکستگی میک
ب🔞هش خیانت کردی🔞 ، خواهرم بخاطر🔞 تو خودکشی کرد🔞( از کلمات خیانت و خودکشی زیاد استفاده شده همه اصلاح بشن)
خودشو کشت🔞 چون تحمل🔞 خیانتتو نداشت 🔞خدا لعنتت کنه
... ماهگل 🔞خودکشی کرد🔞ه!
مامان میگفت بهش🔞 خیانت کرد🔞ی حالش خیلی بد بود ،اومده🔞 اینجا خودکشی 🔞کنه بلکه دردش تموم شه
درضمن همه فک میکنن🔞 تو خودکشی کردی
... نه من خودکشی نکردم🔞
🔞خودشو رسوند و بغلم کرد منو گذاشت رو تخت🔞
رادان_ کی افتادی؟ حالت خوبه
... نه
قلبم گذاشتم
🔞آه🔞
ن🔞یلی ، بهم گفت تو شکمش بچه منه
گفتم دروغه، تف🔞
🔞چون دختره تو شکمش بچه داره مجبورم چون
نمیتونم بگم بخاطر من تو هم برو خودتو نابود کن🔞
🔞نمیتونم یه دخترو با شکم بالا اومده ول کنم
دوسش ندارم اما پدر بچشم بلد نیستم از زیر کارم در برم🔞
🔞کی بهت خیانت یاد دادم ،کی یادت دادم زن داشته باشی ،چشمت رو زن🔞
🔞من عاشق فرزاد شده بودم و بهت حسودی کردم اون روز از مستیش سو استفاده کردم اون تو حالی نبود که کاری کنه حتی دستشم بهم نخورد وقتی دیدم فکر میکنه تو مردی بهش الکی گفتم حاملهم🔞
( اصلاحی همه جملات ) که باهام ازدواج کنه اما امروز وجدانم نذاشت ادامه بدم اون تو محضر منتظر منه اما براش پیام فرستادم تو اینجایی بیاد ببرتت
🔞اون هیچوقت بهت خیانت نکرد 🔞هیچوقتم باور نکرد مردی منو ببخش )
🔞خیانت نکرده دنبالم بود🔞ه باور نکرده من مردم ، حرفای رادان دروغ بود
ا🔞ومد استقبال و بغلم کرد
... پس خوردن داره🔞
_ بله
🔞اتاق خارج شدم ماهگل میزو آماده کرده بود
گونشو بوسیدم🔞
ماهگل_ عشقم میخوام یه چیزی
ب🔞بغلش کردم🔞
... دوست دارم
_ من بیشتر دوست دارم
... پس بهم ده تا بچه بده
و تعجب و خنده های از ته دل ماهی
(عه شق برینکه
(( دوست عزیز همه مواردی که نشون داده شده رو حتما باید اصلاح کنی بعد از ما تیم سانسور چی هست و رصد آخر رو نیز انجام میده پس یک کلمه رو نادیده نگیر و خودت بهتر میدونی چه جاهایی دقیقا مشکل زیادی داره موفق باشی)
پاسخگزارش ویرایش
@fatemeh گل زودتر ممنوعهها رو اصلاح کنید تا رمان شما زودتر ویراستاری بشه.
شعر مشکلی نداره، بقیه قسمت هارو ویرایش کنید.چشم ،خسته نباشید
ولی مست و خراب عطر گیسو ...
یه قسمت از اهنگ حجت اشرف زاده س ک اهنگ مجازی هم هست ، متن اهنگ رو هم تغییر بدم؟؟
عزیزم ممنوعه هارو ویرایش کردین؟ @fatemehچشم ،خسته نباشید
ولی مست و خراب عطر گیسو ...
یه قسمت از اهنگ حجت اشرف زاده س ک اهنگ مجازی هم هست ، متن اهنگ رو هم تغییر بدم؟؟