- موضوع نویسنده
- #1
- نام رمان
- دبیرستان لی ویلیامز
- نام نویسنده
- توت فرنگی
- ژانر اصلی
- ترسناک
- ژانر های مکمل
- معمایی_ تخیلی
- ساعت پارت گذاری
- نامعلوم
«به نام خداوند تاریکی ها»
نام رمان: دبیرستان لی ویلیامز
نام نویسنده: توت فرنگی
ژانر: ترسناک_ معمایی_ تخیلی
ناظر:
ویراستار:
مقدمه:
بگذار این بار را جور دیگری برایت شرح دهم، بگذار از کلیشهی لیلی و مجنون گذر کنیم، بگذار سرآشپز شیطان درونت شوم تا چاشنی وحشتِ طمعِ قصهام، عطشات را سیراب کند.
من همانند مادر کودکی هایت، دست نوازش بر سرت نمیکشم و قصهی پری ها را برایت نمیگویم...
بلکه سرنوشتی به تلخی زندگی برایت خواهم گفت، من را همان پیرزن در داستان سفید برفی تصور کن که جای سیب، شکلاتی تلخ را بهت هدیه میدهد!
خلاصه:
دبیرستان لی ویلیامز، جایی که پتانسیل این را دارد تمام آرزو های دختری جوان را نابود کند، مِرا مَکلین دختر هفده سالهای که با کلی امید پا در دبیرستان جدیدش میگذارد تا مثل همهی نوجوان های دیگر از بهترین دورهی زندگیاش لذت ببرد، اما دست سرنوشت گویی برنامه های دیگری برایش دارد که حال تنها دغدغهاش، زنده ماندن است! اما چه چیزی او را تحدید میکند؟ گل من، اینجا جایی برایِ عاشقی نیست، داستان پسر و دخترانی که از سر لجاجت و احساسات صورتی رنگشان، به تو هیجان را هدیه میدهند هم نیست؛ مسئله خیلی بیشتر از اینهاست و تو پا به پای من معمایِ این داستان کشف خواهی کرد کارآگاه جوان!
نام رمان: دبیرستان لی ویلیامز
نام نویسنده: توت فرنگی
ژانر: ترسناک_ معمایی_ تخیلی
ناظر:
ویراستار:
مقدمه:
بگذار این بار را جور دیگری برایت شرح دهم، بگذار از کلیشهی لیلی و مجنون گذر کنیم، بگذار سرآشپز شیطان درونت شوم تا چاشنی وحشتِ طمعِ قصهام، عطشات را سیراب کند.
من همانند مادر کودکی هایت، دست نوازش بر سرت نمیکشم و قصهی پری ها را برایت نمیگویم...
بلکه سرنوشتی به تلخی زندگی برایت خواهم گفت، من را همان پیرزن در داستان سفید برفی تصور کن که جای سیب، شکلاتی تلخ را بهت هدیه میدهد!
خلاصه:
دبیرستان لی ویلیامز، جایی که پتانسیل این را دارد تمام آرزو های دختری جوان را نابود کند، مِرا مَکلین دختر هفده سالهای که با کلی امید پا در دبیرستان جدیدش میگذارد تا مثل همهی نوجوان های دیگر از بهترین دورهی زندگیاش لذت ببرد، اما دست سرنوشت گویی برنامه های دیگری برایش دارد که حال تنها دغدغهاش، زنده ماندن است! اما چه چیزی او را تحدید میکند؟ گل من، اینجا جایی برایِ عاشقی نیست، داستان پسر و دخترانی که از سر لجاجت و احساسات صورتی رنگشان، به تو هیجان را هدیه میدهند هم نیست؛ مسئله خیلی بیشتر از اینهاست و تو پا به پای من معمایِ این داستان کشف خواهی کرد کارآگاه جوان!