شخصیت‌های رمان افسانه‌ی شهر راز| رقیه.کاف کاربر انجمن نودهشتیا

[رقیه.ڪاف]

سلام به همه، قراره توی این تایپک تصاویر شخصیت‌های رمان افسانه‌ی شهر راز رو بارگذاری کنم. 

 شاید تو تصور صحنه‌ها و اتفاقات بهتون کمک کنه...

 

صفحه اصلی رمان

 

از اونجایی که خانوما مقدم‌ترن، با «ترین»دخترها و‌ زن‌های رمان شروع می‌کنیم و بعد میریم سراغ آقایون.

ویرایش شده 28 بهمن، 2022 توسط رقیه.ڪاف

[رقیه.ڪاف]

خب بریم برای رونمایی از شخصیت‌ها

این شما و اینم  سرسخت‌ترین و قوی‌ترین دختر دنیا...

افرا سام!

افرا دخترخوندۀ جناب سام، مشاور فرمانرواست، خواهر و برادر نداره، ولی  تک‌فرزند بودنش باعث نشده لوس بار بیاد و حسابی قوی و با اعتماد به نفسه...

پدرش همه جوره حمایتش می‌کنه و مادرش تقریبا همیشه نگران غذاخوردنشه‌. خلاصه که این خانوادۀ کوچیک سه نفره کنار هم لحظات خوبی رو تجربه می‌کنن... البته هرچی خانواده‌شون کم جمعیته، خاندان‌شون پر جمعیت و شلوغه...

حالا بعدا با اقوام و فامیلشون هم آشنا میشیم.

همین ایشون قراره مسیر زندگی یه ملت رو عوض کنه. البته نه تنهایی! 

خب، بریم با دوست‌هاش هم آشنا بشیم...

ویرایش شده 26 بهمن، 2022 توسط رقیه.ڪاف

[رقیه.ڪاف]

خب... می‌رسیم به اسطورۀ وقار و متانت، بانو آلما تارخ!

آلما یه جورایی رفیق فاب افراست...

یه دختر به معنای واقعی کلمه سر به زیر و آروم،  که   یه خانوادۀ چهار نفرۀ‌ جمع و جور و باحال داره که همه جوره حمایتش می‌کنن و علی‌رغم ظرافت‌های دخترونه‌اش، تو محیط خشن و ناامید کننده‌ای بزرگ‌ شده... جایی که سایۀ یه موجود وحشتناک روی شونه‌های ساکنینش سنگینی می‌کنه و خیلی‌هاشون رو از پا در میاره... فقر!

هر کس دیگه‌ای جای آلما بود، یا از پا درمی‌اومد، یا تبدیل به یه آدم زمخت و سرد می‌شد... ولی خب آلما هرکسی نیست!

 

ایشونم یکی از مهره‌های کلیدی و شخصیت‌های بسیار مهم شهر رازه، با رمان همراه باشین تا بفهمین چرا...

[رقیه.ڪاف]

خب، می‌رسیم به قلدرترین شخصیت رمان... 

معرفی می‌کنم: بانو سها مهرداد 

البته ایشون از نظر شخصیتی بیشتر پسر تشریف دارن تا دختر...

سها مادرش رو تو بچگی از دست داده و به همراه پدرش مهرداد، تو یکی از محله‌های فقیر نشین شهر راز زندگی می‌کنه.

  اون برای مبارزه با قفر و تفکرات مسخرۀ اطرافیانش راه جدیدی رو انتخاب کرده و ترجیح داده تو هیبت یه مرد به خواسته‌هاش برسه...

پررویی ذاتی و اخلاق خاص سها باعث میشه صحنه‌های طنز و بامزۀ زیادی خلق بشه که امیدوارم از خوندشون لذت ببرید.

 

[رقیه.ڪاف]

می‌رسیم به مقتدرترین شخصیت شهر راز، بانو مهرو اکباتان، بانوی اعظم شهر راز و مافوق افرا و آلما...

ایشون بعد از ملکۀ بزرگ و ملکه، سومین زن قدرتمند کشور محسوب میشه. 

گذشتۀ مرموزی داره و افراد کمی دربارۀ اون و خانواده‌اش اطلاعات دارن.

شخصیت بسیار جدی، مصمم، منظم و دقیقش باعث میشه حتی شنیدن اسمش هم لرزه به جون بانوان دربار بندازه. یعنی هیچ زنی توی قصر نیست که از این خانوم حساب نبره...

البته به افرا که میرسه مهربون میشه، چراش رو حتی منم نمی‌دونم.

ویرایش شده 26 بهمن، 2022 توسط رقیه.ڪاف

[رقیه.ڪاف]

خیل خب، تا اینجا سرسخت‌ترین، باوقارترین، قلدرترین‌ و مقتدرترین شخصیت‌های رمان رو دیدین، نوبتی هم باشه نوبت نمکی‌ترینه...

اسکار بانمک‌ترین شخصیت شهر راز هم می‌رسه به: کیادخت!  شهدخت کوچولوی شهر راز.

کیادخت،  ته تغاری و عزیز دردونۀ فرمانرواست. یه دختر باهوش، شاد و سرزنده که عاشق سرکار گذاشتن خدمتکارها و بازی کردن با معلمش افراست. 

بزرگ شدن تو محیط قصر باعث شده این شیطون پنج ساله حسابی لوس و نازپرورده بشه و حتی تو پنج سالگی هم هر شب‌  قبل از خواب مادرش رو بخواد و تو هر فرصتی شروع به بهونه‌گیری کنه...

بنا به دلایلی مقام مظلوم‌ترین شخصیت هم به همین وروجک  خوشگل می‌رسه که اگه با رمان همراه باشین متوجه دلیلش میشین.