ᴄʀᴀᴢʏ ارسال شده در 6 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۴۰۰ نام رمان: شری گنگز نام نویسندگان: @im._baran - @im._byta- @-Atria- ژانر: طنز- تراژدی- جنایی- عاشقانه هدف: در حومه شهر پرسه زده‌ای؟ همه آن را، آب جهل و ستم برد. ساعات پارت گذاری: نام معلوم *** خلاصه: از کوچه پس کوچه‌های قیرگون گذر می‌کند. هوا گرگ و میش شده است؛ خاطرات تلخ آن اتاقک شب نما را در ذهنش تداعی می‌کند. وای بر او که این چنین زخم خورده زمانه است. ذهنش، او را به سمت گذشته‌ها می‌خواند. نه! الان وقتش را ندارد. آنان به انتظار او پشت به شلاق کرده‌اند؛ و صبوری را خرج میکنند. باید قدم بردارد. آنان تنها طالب یک زندگی بدون مرگ هستند. سهم آن سه چه بود از این سیاهی مطلق زندگی؟ *** سخن با خواننده: با سلام! این رمان بر اساس زاده ذهن سه نویسنده ذکر شده است؛ و گر بودن تشابهی از آن با دنیای حقیقی، کاملا اتفاقی و غیر عمد است. امیدوارم از خواندن رمان نهایت لذت را ببرید و ما را همراهی کنید. با تشکر! *** (هر گونه کپی برداری از متن و مطالب این اثر، پیگرد قانونی دارد.) 6 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atria ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ 👻🖊️رمانستون نقل قول دانلود داستان قص در قلب ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Roshana ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ خب خب سلام بر سه تفنگ دار عزیز...! خب راستش فکر نمی‌کردم اولین نقد، نقد من باشه... پس سعی میکنم مفید ترین دانسته هامو ارائه بدم. 1 2 3 Les't go نام رمان: اولین مرحله که خواننده بهش دقت میکنه اسم رمانه، که خب در انجمن نودهشتیا اسم رمان رو حداکثر تا چهار کلمه مجوز داده میشه رعایت این مورد به خوبی انجام شده، درود بر شرفتون! مورد بعدی؛ نام رمان باید جذابیت داشته باشه که خب این به معنیِ اینه منه خواننده با دیدنش جذب رمان بشم... راستش اولش با خوندن نام یادِ شرلوک هلمز افتادم(شاید بی ربط به نظر بیاد ولی خب حس من همین بود) و البته یه نمه یادِ فیلمای اکشن افتادم. رُک بگم زیاد خوشم نیومد اما با فهمیدن معنیش یه جورایی لبخند رو لبم نشست... پس میشه در نتیجه گفت از نظر جذابیت سو-سو هست! نه خیلی جذاب و نه خیلی جلف... مورد بعدی که خیلی این روزا مهم هست کلیشه‌ای نبودن نام هست! کلیشه یعنی تکرار مکرر یه کلمه یا جمله... کلیشه رو میتونیم‌تو کلماتی که مثلا میزنم به خوبی حس کنیم(عشق، ماه، مغرور، شیطون و...) فقط میتونم یه چیز و این قسمت بگم؛ کلیشه ای نبود وبس! و نکته‌ی آخر؛ نام رمان باید با محتوا و ژانر ها هماهنگ باشه. این مورد هم تا حدودی سو-سو بود؛ اعتیاد کلمه‌ای که خودش زیاد درد توش نهفته‌اس پس میتونم با تراژدی ربطش بدم، اسم یه ابهت خاصی داره که جنایی بودنش تا حدودی حس میشه، اما اثری از طنز و عاشقانه تو نام مشاهده نکردم! در نهایت من با توجه به ژانر اولیه انتظار نامی خنده دار تر داشتم... 《Round2》 ژانر رمان: ژانر ها کلماتی هستن که رمان رو از ابتدا تا انتها طبقه بندی میکنند. انواع ژانرها: عاشقانه، تراژدی، عاشقانه، طنز، پلیسی، مذهبی، ترسناک، جنایی، اجتماعی، علمی/تخیلی، فانتزی/تخیلی و... در ژانر هم باید دو مورد رعایت بشه: اول: ژانر ها باید درست طبقه بندی بشن، یعنی با توجه به میزان بیشتر بودن هر ژانر در رمان اولیتش مهم تر خواهد بود خب با اینکه تنها رمان یک پارت هست ولی من تا حدودی طنز رو حس کردم، امیدوارم در نهایت مابقی ژانر ها هم به تبعیت طنز به درستی الویت بندی بشن...! دوم: انتخاب درست ژانر! فکرم مشغول اون پی نوشتی هست که برای ژانر در آخر گذاشتین! طنز و تراژدی؟ فکر کن خورشید و ماه که تضاد همن کنار هم باشن! تلفیق این دو ژانر هم همینه، اینکه بیای شیرینی و تلخی رو یکی کنی حاصل قشنگی نداره، ب نظرم به جای ب سختی کنار هم قرار دادن این دو رقیب اونی که کمتره رو جزو برچسب ها قرار بدید، داستان میتونی طنزی با چاشنی تلخ داشته باشه... 《Round3》 خلاصه رمان: ارتباط اصلیِ نویسنده با خواننده خلاصه هست، خواننده وقتی شروع به نوشتن خلاصه میکنه یعنی از هفت خوان رستم گذر کرده... خلاصه بهتره در حین دادن اطلاعاتی مفید، جذاب و زیر پوستی مبهم باشه، این طوری نه کلیشه‌ای به چشم میاد و نه ساده به نظر میرسه. اطلاعات! این مورد رو خیلی کم دیدم! من فقط از خلاصتون فهمیدم یه ادمی داره تو مسیری گام برمیداره و گذشته اش اذیتش میکنه! یه توضیح کوچیک از گذشته یا یکم توصیف بهتر به نظرم یقینا جذاب تَرِش می‌کرد. نوشته ها گاهاً نیاز به حرف زدن دارن، من صداشون رو خفه می‌شنوم که میگن این سه تفنگ دار میتونن به خوبی اطلاعات رو بیشتر کنن...:) جذابیت کلمات تا حدودی به دل می نشست؛ خیلی مبهم بود طوری که اطلاعات رو خفه می‌کرد، به نظرم ابهامش رو کم‌نکنید فقط اطلاعتش رو افزایش بدین... شروع کلیشه‌ای نداشت خلاصتون، احسنت بر شما جوانان رستگار🤓 آ...! داشتم فراموش می‌کردم، خلاصه‌ی درست حداقل ۵ خط و حداکثر ۱۰ خط هست. بازم ازتون قدردانی کنم تا مشخصه کارتون درسته؟;) 《Round4》 مقدمه رمان: مقدمه به نوعی حس رسانی‌ای هست که عواطف رمان رو تو گوش خواننده نجوا میکنه(به چه تشبیهی😂) اِهم خب داشتم می‌گفتم؛ مقدمتون خوب بود طنز بود ولی از جایی به بعد که کمی طولانی بود خسته کننده میشد. در نهایت تنها حسی که از مقدمه گرفتم ژانر طنزش بود و بس... پیشنهادم اینه بیاین سه ژانر بنده خدای دیگه هم سهیم کنین به مولا گناه دارن بدبختای بی نوایِ بیچاره‌ی... اَه در کل همین😂😐 《Round5》 محتوای پارت اول: شروع خوشبختانه کلیشه‌ای نبود، شروع جدیدی داشتید ماشالله بهتون... همون اول طنز بودن تا حدودی مشهود بود و در نهایت امیدوارم ۴ ژانر به خوبی در محتوا دیده بشن:) فضاسازی و توصیفات کمی ضعیف بود، دلم میخواست اون مرد و زنی که وارد کبابی شدن کمی از خصوصیات ظاهرشون گفته میشد... یا فضای کبابی بهتر ترسیم می شد! قشنگای من شما همین الان هم فوق العاده‌ترینِ خودتونین، ولی این‌ها یه چیزای جزئی هستن که رعایتشون برای خودتون مفید تره...! آم در نهایت می‌خوام یه نصیحت کنم و برم: از من به عنوان خواهر کوچیکتر داشته باشید هرچی فحش و ناسزا تو رمانتون کمتر باشه ایده تون ناب تر جلوه میده... این روز ها رمان های طنز که با فحاشی جذب مخاطب میکنن زیاد دیدیم، امیدوارم این طوری نشید شما:) در نهایت بسی لذت بردم، خسته مسته که نیستین؟ هیچ وقت نباشید! قلمتون سبز تر از دیروز💚 یا حق:) ☆روشنا منتقد سابق نودهشتیا☆ #cut# @im._Atria@im._baran@im._byta الحق سه تفنگدارین(خنده) 2 1 1 نقل قول مآ خُودِمُونَم از دسـت دادیم دیگه از دست دادن بَقیه برآم͢ون مهم نٰٖیست:) لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
-Baron- ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ 11 ساعت قبل، Roshana گفته است: خب خب سلام بر سه تفنگ دار عزیز...! خب راستش فکر نمی‌کردم اولین نقد، نقد من باشه... پس سعی میکنم مفید ترین دانسته هامو ارائه بدم. 1 2 3 Les't go نام رمان: اولین مرحله که خواننده بهش دقت میکنه اسم رمانه، که خب در انجمن نودهشتیا اسم رمان رو حداکثر تا چهار کلمه مجوز داده میشه رعایت این مورد به خوبی انجام شده، درود بر شرفتون! مورد بعدی؛ نام رمان باید جذابیت داشته باشه که خب این به معنیِ اینه منه خواننده با دیدنش جذب رمان بشم... راستش اولش با خوندن نام یادِ شرلوک هلمز افتادم(شاید بی ربط به نظر بیاد ولی خب حس من همین بود) و البته یه نمه یادِ فیلمای اکشن افتادم. رُک بگم زیاد خوشم نیومد اما با فهمیدن معنیش یه جورایی لبخند رو لبم نشست... پس میشه در نتیجه گفت از نظر جذابیت سو-سو هست! نه خیلی جذاب و نه خیلی جلف... مورد بعدی که خیلی این روزا مهم هست کلیشه‌ای نبودن نام هست! کلیشه یعنی تکرار مکرر یه کلمه یا جمله... کلیشه رو میتونیم‌تو کلماتی که مثلا میزنم به خوبی حس کنیم(عشق، ماه، مغرور، شیطون و...) فقط میتونم یه چیز و این قسمت بگم؛ کلیشه ای نبود وبس! و نکته‌ی آخر؛ نام رمان باید با محتوا و ژانر ها هماهنگ باشه. این مورد هم تا حدودی سو-سو بود؛ اعتیاد کلمه‌ای که خودش زیاد درد توش نهفته‌اس پس میتونم با تراژدی ربطش بدم، اسم یه ابهت خاصی داره که جنایی بودنش تا حدودی حس میشه، اما اثری از طنز و عاشقانه تو نام مشاهده نکردم! در نهایت من با توجه به ژانر اولیه انتظار نامی خنده دار تر داشتم... 《Round2》 ژانر رمان: ژانر ها کلماتی هستن که رمان رو از ابتدا تا انتها طبقه بندی میکنند. انواع ژانرها: عاشقانه، تراژدی، عاشقانه، طنز، پلیسی، مذهبی، ترسناک، جنایی، اجتماعی، علمی/تخیلی، فانتزی/تخیلی و... در ژانر هم باید دو مورد رعایت بشه: اول: ژانر ها باید درست طبقه بندی بشن، یعنی با توجه به میزان بیشتر بودن هر ژانر در رمان اولیتش مهم تر خواهد بود خب با اینکه تنها رمان یک پارت هست ولی من تا حدودی طنز رو حس کردم، امیدوارم در نهایت مابقی ژانر ها هم به تبعیت طنز به درستی الویت بندی بشن...! دوم: انتخاب درست ژانر! فکرم مشغول اون پی نوشتی هست که برای ژانر در آخر گذاشتین! طنز و تراژدی؟ فکر کن خورشید و ماه که تضاد همن کنار هم باشن! تلفیق این دو ژانر هم همینه، اینکه بیای شیرینی و تلخی رو یکی کنی حاصل قشنگی نداره، ب نظرم به جای ب سختی کنار هم قرار دادن این دو رقیب اونی که کمتره رو جزو برچسب ها قرار بدید، داستان میتونی طنزی با چاشنی تلخ داشته باشه... 《Round3》 خلاصه رمان: ارتباط اصلیِ نویسنده با خواننده خلاصه هست، خواننده وقتی شروع به نوشتن خلاصه میکنه یعنی از هفت خوان رستم گذر کرده... خلاصه بهتره در حین دادن اطلاعاتی مفید، جذاب و زیر پوستی مبهم باشه، این طوری نه کلیشه‌ای به چشم میاد و نه ساده به نظر میرسه. اطلاعات! این مورد رو خیلی کم دیدم! من فقط از خلاصتون فهمیدم یه ادمی داره تو مسیری گام برمیداره و گذشته اش اذیتش میکنه! یه توضیح کوچیک از گذشته یا یکم توصیف بهتر به نظرم یقینا جذاب تَرِش می‌کرد. نوشته ها گاهاً نیاز به حرف زدن دارن، من صداشون رو خفه می‌شنوم که میگن این سه تفنگ دار میتونن به خوبی اطلاعات رو بیشتر کنن...:) جذابیت کلمات تا حدودی به دل می نشست؛ خیلی مبهم بود طوری که اطلاعات رو خفه می‌کرد، به نظرم ابهامش رو کم‌نکنید فقط اطلاعتش رو افزایش بدین... شروع کلیشه‌ای نداشت خلاصتون، احسنت بر شما جوانان رستگار🤓 آ...! داشتم فراموش می‌کردم، خلاصه‌ی درست حداقل ۵ خط و حداکثر ۱۰ خط هست. بازم ازتون قدردانی کنم تا مشخصه کارتون درسته؟;) 《Round4》 مقدمه رمان: مقدمه به نوعی حس رسانی‌ای هست که عواطف رمان رو تو گوش خواننده نجوا میکنه(به چه تشبیهی😂) اِهم خب داشتم می‌گفتم؛ مقدمتون خوب بود طنز بود ولی از جایی به بعد که کمی طولانی بود خسته کننده میشد. در نهایت تنها حسی که از مقدمه گرفتم ژانر طنزش بود و بس... پیشنهادم اینه بیاین سه ژانر بنده خدای دیگه هم سهیم کنین به مولا گناه دارن بدبختای بی نوایِ بیچاره‌ی... اَه در کل همین😂😐 《Round5》 محتوای پارت اول: شروع خوشبختانه کلیشه‌ای نبود، شروع جدیدی داشتید ماشالله بهتون... همون اول طنز بودن تا حدودی مشهود بود و در نهایت امیدوارم ۴ ژانر به خوبی در محتوا دیده بشن:) فضاسازی و توصیفات کمی ضعیف بود، دلم میخواست اون مرد و زنی که وارد کبابی شدن کمی از خصوصیات ظاهرشون گفته میشد... یا فضای کبابی بهتر ترسیم می شد! قشنگای من شما همین الان هم فوق العاده‌ترینِ خودتونین، ولی این‌ها یه چیزای جزئی هستن که رعایتشون برای خودتون مفید تره...! آم در نهایت می‌خوام یه نصیحت کنم و برم: از من به عنوان خواهر کوچیکتر داشته باشید هرچی فحش و ناسزا تو رمانتون کمتر باشه ایده تون ناب تر جلوه میده... این روز ها رمان های طنز که با فحاشی جذب مخاطب میکنن زیاد دیدیم، امیدوارم این طوری نشید شما:) در نهایت بسی لذت بردم، خسته مسته که نیستین؟ هیچ وقت نباشید! قلمتون سبز تر از دیروز💚 یا حق:) ☆روشنا منتقد سابق نودهشتیا☆ #cut# @im._Atria@im._baran@im._byta الحق سه تفنگدارین(خنده) مرصی روشنم از نقد مفیدی ک کردی حتمااا ب همشون دقت میکنیم بوص ماچ کبودی گاز😂💚 3 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Roshana ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۴۰۰ هم اکنون، im._baran گفته است: مرصی روشنم از نقد مفیدی ک کردی حتمااا ب همشون دقت میکنیم بوص ماچ کبودی گاز😂💚 فدات عسلم کاری نکردم امیدوارم مایوس نشید و محکم تر ادامه بدین:) ♡ 4 نقل قول مآ خُودِمُونَم از دسـت دادیم دیگه از دست دادن بَقیه برآم͢ون مهم نٰٖیست:) لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
-Baron- ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ 11 ساعت قبل، Roshana گفته است: فدات عسلم کاری نکردم امیدوارم مایوس نشید و محکم تر ادامه بدین:) ♡ ن قربونت برم خیلی نقد قشنگ و قوی و خوشمزه ای بود:*) 3 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atria ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ 12 دقیقه قبل، Roshana گفته است: خب خب سلام بر سه تفنگ دار عزیز...! خب راستش فکر نمی‌کردم اولین نقد، نقد من باشه... پس سعی میکنم مفید ترین دانسته هامو ارائه بدم. 1 2 3 Les't go نام رمان: اولین مرحله که خواننده بهش دقت میکنه اسم رمانه، که خب در انجمن نودهشتیا اسم رمان رو حداکثر تا چهار کلمه مجوز داده میشه رعایت این مورد به خوبی انجام شده، درود بر شرفتون! مورد بعدی؛ نام رمان باید جذابیت داشته باشه که خب این به معنیِ اینه منه خواننده با دیدنش جذب رمان بشم... راستش اولش با خوندن نام یادِ شرلوک هلمز افتادم(شاید بی ربط به نظر بیاد ولی خب حس من همین بود) و البته یه نمه یادِ فیلمای اکشن افتادم. رُک بگم زیاد خوشم نیومد اما با فهمیدن معنیش یه جورایی لبخند رو لبم نشست... پس میشه در نتیجه گفت از نظر جذابیت سو-سو هست! نه خیلی جذاب و نه خیلی جلف... مورد بعدی که خیلی این روزا مهم هست کلیشه‌ای نبودن نام هست! کلیشه یعنی تکرار مکرر یه کلمه یا جمله... کلیشه رو میتونیم‌تو کلماتی که مثلا میزنم به خوبی حس کنیم(عشق، ماه، مغرور، شیطون و...) فقط میتونم یه چیز و این قسمت بگم؛ کلیشه ای نبود وبس! و نکته‌ی آخر؛ نام رمان باید با محتوا و ژانر ها هماهنگ باشه. این مورد هم تا حدودی سو-سو بود؛ اعتیاد کلمه‌ای که خودش زیاد درد توش نهفته‌اس پس میتونم با تراژدی ربطش بدم، اسم یه ابهت خاصی داره که جنایی بودنش تا حدودی حس میشه، اما اثری از طنز و عاشقانه تو نام مشاهده نکردم! در نهایت من با توجه به ژانر اولیه انتظار نامی خنده دار تر داشتم... 《Round2》 ژانر رمان: ژانر ها کلماتی هستن که رمان رو از ابتدا تا انتها طبقه بندی میکنند. انواع ژانرها: عاشقانه، تراژدی، عاشقانه، طنز، پلیسی، مذهبی، ترسناک، جنایی، اجتماعی، علمی/تخیلی، فانتزی/تخیلی و... در ژانر هم باید دو مورد رعایت بشه: اول: ژانر ها باید درست طبقه بندی بشن، یعنی با توجه به میزان بیشتر بودن هر ژانر در رمان اولیتش مهم تر خواهد بود خب با اینکه تنها رمان یک پارت هست ولی من تا حدودی طنز رو حس کردم، امیدوارم در نهایت مابقی ژانر ها هم به تبعیت طنز به درستی الویت بندی بشن...! دوم: انتخاب درست ژانر! فکرم مشغول اون پی نوشتی هست که برای ژانر در آخر گذاشتین! طنز و تراژدی؟ فکر کن خورشید و ماه که تضاد همن کنار هم باشن! تلفیق این دو ژانر هم همینه، اینکه بیای شیرینی و تلخی رو یکی کنی حاصل قشنگی نداره، ب نظرم به جای ب سختی کنار هم قرار دادن این دو رقیب اونی که کمتره رو جزو برچسب ها قرار بدید، داستان میتونی طنزی با چاشنی تلخ داشته باشه... 《Round3》 خلاصه رمان: ارتباط اصلیِ نویسنده با خواننده خلاصه هست، خواننده وقتی شروع به نوشتن خلاصه میکنه یعنی از هفت خوان رستم گذر کرده... خلاصه بهتره در حین دادن اطلاعاتی مفید، جذاب و زیر پوستی مبهم باشه، این طوری نه کلیشه‌ای به چشم میاد و نه ساده به نظر میرسه. اطلاعات! این مورد رو خیلی کم دیدم! من فقط از خلاصتون فهمیدم یه ادمی داره تو مسیری گام برمیداره و گذشته اش اذیتش میکنه! یه توضیح کوچیک از گذشته یا یکم توصیف بهتر به نظرم یقینا جذاب تَرِش می‌کرد. نوشته ها گاهاً نیاز به حرف زدن دارن، من صداشون رو خفه می‌شنوم که میگن این سه تفنگ دار میتونن به خوبی اطلاعات رو بیشتر کنن...:) جذابیت کلمات تا حدودی به دل می نشست؛ خیلی مبهم بود طوری که اطلاعات رو خفه می‌کرد، به نظرم ابهامش رو کم‌نکنید فقط اطلاعتش رو افزایش بدین... شروع کلیشه‌ای نداشت خلاصتون، احسنت بر شما جوانان رستگار🤓 آ...! داشتم فراموش می‌کردم، خلاصه‌ی درست حداقل ۵ خط و حداکثر ۱۰ خط هست. بازم ازتون قدردانی کنم تا مشخصه کارتون درسته؟;) 《Round4》 مقدمه رمان: مقدمه به نوعی حس رسانی‌ای هست که عواطف رمان رو تو گوش خواننده نجوا میکنه(به چه تشبیهی😂) اِهم خب داشتم می‌گفتم؛ مقدمتون خوب بود طنز بود ولی از جایی به بعد که کمی طولانی بود خسته کننده میشد. در نهایت تنها حسی که از مقدمه گرفتم ژانر طنزش بود و بس... پیشنهادم اینه بیاین سه ژانر بنده خدای دیگه هم سهیم کنین به مولا گناه دارن بدبختای بی نوایِ بیچاره‌ی... اَه در کل همین😂😐 《Round5》 محتوای پارت اول: شروع خوشبختانه کلیشه‌ای نبود، شروع جدیدی داشتید ماشالله بهتون... همون اول طنز بودن تا حدودی مشهود بود و در نهایت امیدوارم ۴ ژانر به خوبی در محتوا دیده بشن:) فضاسازی و توصیفات کمی ضعیف بود، دلم میخواست اون مرد و زنی که وارد کبابی شدن کمی از خصوصیات ظاهرشون گفته میشد... یا فضای کبابی بهتر ترسیم می شد! قشنگای من شما همین الان هم فوق العاده‌ترینِ خودتونین، ولی این‌ها یه چیزای جزئی هستن که رعایتشون برای خودتون مفید تره...! آم در نهایت می‌خوام یه نصیحت کنم و برم: از من به عنوان خواهر کوچیکتر داشته باشید هرچی فحش و ناسزا تو رمانتون کمتر باشه ایده تون ناب تر جلوه میده... این روز ها رمان های طنز که با فحاشی جذب مخاطب میکنن زیاد دیدیم، امیدوارم این طوری نشید شما:) در نهایت بسی لذت بردم، خسته مسته که نیستین؟ هیچ وقت نباشید! قلمتون سبز تر از دیروز💚 یا حق:) ☆روشنا منتقد سابق نودهشتیا☆ #cut# @im._Atria@im._baran@im._byta الحق سه تفنگدارین(خنده) عررررر مرسی لامپ دلبندم👀💋 حتما به نکاتی گفتی عمل میکنیم عخشم💋ماچ 3 نقل قول دانلود داستان قص در قلب ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ᴄʀᴀᴢʏ ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ 52 دقیقه قبل، Roshana گفته است: خب خب سلام بر سه تفنگ دار عزیز...! خب راستش فکر نمی‌کردم اولین نقد، نقد من باشه... پس سعی میکنم مفید ترین دانسته هامو ارائه بدم. 1 2 3 Les't go نام رمان: اولین مرحله که خواننده بهش دقت میکنه اسم رمانه، که خب در انجمن نودهشتیا اسم رمان رو حداکثر تا چهار کلمه مجوز داده میشه رعایت این مورد به خوبی انجام شده، درود بر شرفتون! مورد بعدی؛ نام رمان باید جذابیت داشته باشه که خب این به معنیِ اینه منه خواننده با دیدنش جذب رمان بشم... راستش اولش با خوندن نام یادِ شرلوک هلمز افتادم(شاید بی ربط به نظر بیاد ولی خب حس من همین بود) و البته یه نمه یادِ فیلمای اکشن افتادم. رُک بگم زیاد خوشم نیومد اما با فهمیدن معنیش یه جورایی لبخند رو لبم نشست... پس میشه در نتیجه گفت از نظر جذابیت سو-سو هست! نه خیلی جذاب و نه خیلی جلف... مورد بعدی که خیلی این روزا مهم هست کلیشه‌ای نبودن نام هست! کلیشه یعنی تکرار مکرر یه کلمه یا جمله... کلیشه رو میتونیم‌تو کلماتی که مثلا میزنم به خوبی حس کنیم(عشق، ماه، مغرور، شیطون و...) فقط میتونم یه چیز و این قسمت بگم؛ کلیشه ای نبود وبس! و نکته‌ی آخر؛ نام رمان باید با محتوا و ژانر ها هماهنگ باشه. این مورد هم تا حدودی سو-سو بود؛ اعتیاد کلمه‌ای که خودش زیاد درد توش نهفته‌اس پس میتونم با تراژدی ربطش بدم، اسم یه ابهت خاصی داره که جنایی بودنش تا حدودی حس میشه، اما اثری از طنز و عاشقانه تو نام مشاهده نکردم! در نهایت من با توجه به ژانر اولیه انتظار نامی خنده دار تر داشتم... 《Round2》 ژانر رمان: ژانر ها کلماتی هستن که رمان رو از ابتدا تا انتها طبقه بندی میکنند. انواع ژانرها: عاشقانه، تراژدی، عاشقانه، طنز، پلیسی، مذهبی، ترسناک، جنایی، اجتماعی، علمی/تخیلی، فانتزی/تخیلی و... در ژانر هم باید دو مورد رعایت بشه: اول: ژانر ها باید درست طبقه بندی بشن، یعنی با توجه به میزان بیشتر بودن هر ژانر در رمان اولیتش مهم تر خواهد بود خب با اینکه تنها رمان یک پارت هست ولی من تا حدودی طنز رو حس کردم، امیدوارم در نهایت مابقی ژانر ها هم به تبعیت طنز به درستی الویت بندی بشن...! دوم: انتخاب درست ژانر! فکرم مشغول اون پی نوشتی هست که برای ژانر در آخر گذاشتین! طنز و تراژدی؟ فکر کن خورشید و ماه که تضاد همن کنار هم باشن! تلفیق این دو ژانر هم همینه، اینکه بیای شیرینی و تلخی رو یکی کنی حاصل قشنگی نداره، ب نظرم به جای ب سختی کنار هم قرار دادن این دو رقیب اونی که کمتره رو جزو برچسب ها قرار بدید، داستان میتونی طنزی با چاشنی تلخ داشته باشه... 《Round3》 خلاصه رمان: ارتباط اصلیِ نویسنده با خواننده خلاصه هست، خواننده وقتی شروع به نوشتن خلاصه میکنه یعنی از هفت خوان رستم گذر کرده... خلاصه بهتره در حین دادن اطلاعاتی مفید، جذاب و زیر پوستی مبهم باشه، این طوری نه کلیشه‌ای به چشم میاد و نه ساده به نظر میرسه. اطلاعات! این مورد رو خیلی کم دیدم! من فقط از خلاصتون فهمیدم یه ادمی داره تو مسیری گام برمیداره و گذشته اش اذیتش میکنه! یه توضیح کوچیک از گذشته یا یکم توصیف بهتر به نظرم یقینا جذاب تَرِش می‌کرد. نوشته ها گاهاً نیاز به حرف زدن دارن، من صداشون رو خفه می‌شنوم که میگن این سه تفنگ دار میتونن به خوبی اطلاعات رو بیشتر کنن...:) جذابیت کلمات تا حدودی به دل می نشست؛ خیلی مبهم بود طوری که اطلاعات رو خفه می‌کرد، به نظرم ابهامش رو کم‌نکنید فقط اطلاعتش رو افزایش بدین... شروع کلیشه‌ای نداشت خلاصتون، احسنت بر شما جوانان رستگار🤓 آ...! داشتم فراموش می‌کردم، خلاصه‌ی درست حداقل ۵ خط و حداکثر ۱۰ خط هست. بازم ازتون قدردانی کنم تا مشخصه کارتون درسته؟;) 《Round4》 مقدمه رمان: مقدمه به نوعی حس رسانی‌ای هست که عواطف رمان رو تو گوش خواننده نجوا میکنه(به چه تشبیهی😂) اِهم خب داشتم می‌گفتم؛ مقدمتون خوب بود طنز بود ولی از جایی به بعد که کمی طولانی بود خسته کننده میشد. در نهایت تنها حسی که از مقدمه گرفتم ژانر طنزش بود و بس... پیشنهادم اینه بیاین سه ژانر بنده خدای دیگه هم سهیم کنین به مولا گناه دارن بدبختای بی نوایِ بیچاره‌ی... اَه در کل همین😂😐 《Round5》 محتوای پارت اول: شروع خوشبختانه کلیشه‌ای نبود، شروع جدیدی داشتید ماشالله بهتون... همون اول طنز بودن تا حدودی مشهود بود و در نهایت امیدوارم ۴ ژانر به خوبی در محتوا دیده بشن:) فضاسازی و توصیفات کمی ضعیف بود، دلم میخواست اون مرد و زنی که وارد کبابی شدن کمی از خصوصیات ظاهرشون گفته میشد... یا فضای کبابی بهتر ترسیم می شد! قشنگای من شما همین الان هم فوق العاده‌ترینِ خودتونین، ولی این‌ها یه چیزای جزئی هستن که رعایتشون برای خودتون مفید تره...! آم در نهایت می‌خوام یه نصیحت کنم و برم: از من به عنوان خواهر کوچیکتر داشته باشید هرچی فحش و ناسزا تو رمانتون کمتر باشه ایده تون ناب تر جلوه میده... این روز ها رمان های طنز که با فحاشی جذب مخاطب میکنن زیاد دیدیم، امیدوارم این طوری نشید شما:) در نهایت بسی لذت بردم، خسته مسته که نیستین؟ هیچ وقت نباشید! قلمتون سبز تر از دیروز💚 یا حق:) ☆روشنا منتقد سابق نودهشتیا☆ #cut# @im._Atria@im._baran@im._byta الحق سه تفنگدارین(خنده) احم احم مرسی لامپ سه فاز انجمن😂 3 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
-Baron- ارسال شده در 20 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۴۰۰ در 8/8/2021 در 1:12 PM، im._Crazy گفته است: احم احم مرسی لامپ سه فاز انجمن😂 کوشولوی وحشی من:) 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atria ارسال شده در 20 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۴۰۰ 5 دقیقه قبل، im._Brainless گفته است: کوشولوی وحشی من:) بارون، نکن! میادش. باید بیاد میگم 1 نقل قول دانلود داستان قص در قلب ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atria ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ بارون 1 نقل قول دانلود داستان قص در قلب ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
-Baron- ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ 11 ساعت قبل، im._neurotic گفته است: بارون جون اوره میاد 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atria ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۴۰۰ 8 دقیقه قبل، im._Brainless گفته است: جون اوره میاد عافرین. دیگه نبینم غصه بخوری 2 نقل قول دانلود داستان قص در قلب ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .