Heart ارسال شده در 18 مهر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) نام رمان:جراحت قطرات نام نویسنده:Heart ژانرها:اجتماعی،انتقامی،معمایی،عاشقانه خلاصه رمان: نُت هارا مییابیم و کنار هم روی کاغذ میکشیم.حال وقت عمل است. اما ما نت را به کار نمیبریم،نت هارا تشابه کرده،و آنهارا روی تکه های پازل گذاشته و بعد کنار هم میچینیم! نت ها زنده میشوند و صوتی ایجاد میکنند.ممکن است ،با گوش کردنشان،فروغ چشم هایمان خاموش شود.شاید هم پرفروغ تر به زندگی ادامه دهیم. این ریسک درست مثل بی پوشش ایستادن در برابر قطرات مجروح باران است. بایست و عملی انجام نده! تو انتخاب شدی تا هدف تیرهای خلق های خالق روزگار باشی! چه میشود انتهای این تیر ها؟ کیست که قلبت را نشانه میگیرد؟ مقدمه: سختی هارا کنار بکشان،تبدیل به معما هایی حل نشده میشوند. حال استوار ادامه بده و بریده های کاغذ را از لابهلای درختان این جاده پیدا کن. در دل این جنگل مکانی وجود دارد که نور خورشید را به خود دیده. کافیست تکه هارا به این نور برسانی،پیشرفت هایت برق میزنند. با آنها پیشرو! عشق کلمه ایست که در بین این حروف خط زده شده،آنرا دوباره بنویس و در اولویت قرار ده،شاید قلبت بیشتر از قبل بتپد. گمانم قلبت صاحب کلمه ی عشق را بیابد. صاحبی که خدا اورا در راهت گذاشته.برای تو، از هدیه ات استفاده کن! او مسئول کلمه ی عشق توست. لینک تایپیک رمان https://forum.98ia2.ir/topic/2171-رمان-جراحت-قطراتheart-کاربر-انجمن-نودهشتادیا/ ویرایش شده 19 مهر، ۱۴۰۰ توسط مدیر منتقد 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
طراح گرافیک سادات.۸۲ ارسال شده در 8 آبان، ۱۴۰۰ طراح گرافیک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰/۷/۱۸ در 16:21، Heart گفته است: نام رمان:جراحت قطرات نام نویسنده:Heart ژانرها:اجتماعی،انتقامی،معمایی،عاشقانه خلاصه رمان: نُت هارا مییابیم و کنار هم روی کاغذ میکشیم.حال وقت عمل است. اما ما نت را به کار نمیبریم،نت هارا تشابه کرده،و آنهارا روی تکه های پازل گذاشته و بعد کنار هم میچینیم! نت ها زنده میشوند و صوتی ایجاد میکنند.ممکن است ،با گوش کردنشان،فروغ چشم هایمان خاموش شود.شاید هم پرفروغ تر به زندگی ادامه دهیم. این ریسک درست مثل بی پوشش ایستادن در برابر قطرات مجروح باران است. بایست و عملی انجام نده! تو انتخاب شدی تا هدف تیرهای خلق های خالق روزگار باشی! چه میشود انتهای این تیر ها؟ کیست که قلبت را نشانه میگیرد؟ مقدمه: سختی هارا کنار بکشان،تبدیل به معما هایی حل نشده میشوند. حال استوار ادامه بده و بریده های کاغذ را از لابهلای درختان این جاده پیدا کن. در دل این جنگل مکانی وجود دارد که نور خورشید را به خود دیده. کافیست تکه هارا به این نور برسانی،پیشرفت هایت برق میزنند. با آنها پیشرو! عشق کلمه ایست که در بین این حروف خط زده شده،آنرا دوباره بنویس و در اولویت قرار ده،شاید قلبت بیشتر از قبل بتپد. گمانم قلبت صاحب کلمه ی عشق را بیابد. صاحبی که خدا اورا در راهت گذاشته.برای تو، از هدیه ات استفاده کن! او مسئول کلمه ی عشق توست. لینک تایپیک رمان https://forum.98ia2.ir/topic/2171-رمان-جراحت-قطراتheart-کاربر-انجمن-نودهشتادیا/ سلام گلی رمان قشنگی داری، اما توصیه ام بهت اینکه حتما تایین کن پارت هات رو کی می زاری و طبق نظم بزار اینجوری برای خواننده هات بهتره و موندگار میشن. خلاصه و مقدمه خوب بودن، اسم رمانت هم واقعا زیباست و حرفی درش نیست. فقط مشکل مهم و اصلی اینکه لحنت ثابت نیست، بهتره حتما روش کار کنی. لحن رمانت معیاره اما توی دیالوگ ها گاهی ادبی گفته شده و اینکه فاصله ها رو درست کن تا خواننده گیج نشه. بهتره یه دور قوانین تالار ویراستاری رو بخونی💙 نقل قول رمان کابوس افعی _ تخیلی رمان ها: دیگه نیستم _ تقدیرخونین _ عصیانگرقرن _ پس از تردید(چاپ شده) _ کابوس افعی داستان ها: زیرتخت _ ماژور _ شیشه شکسته _ آخرین لحظه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Heart ارسال شده در 10 آبان، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰/۸/۸ در 12:29، سادات.۸۲ گفته است: سلام گلی رمان قشنگی داری، اما توصیه ام بهت اینکه حتما تایین کن پارت هات رو کی می زاری و طبق نظم بزار اینجوری برای خواننده هات بهتره و موندگار میشن. خلاصه و مقدمه خوب بودن، اسم رمانت هم واقعا زیباست و حرفی درش نیست. فقط مشکل مهم و اصلی اینکه لحنت ثابت نیست، بهتره حتما روش کار کنی. لحن رمانت معیاره اما توی دیالوگ ها گاهی ادبی گفته شده و اینکه فاصله ها رو درست کن تا خواننده گیج نشه. بهتره یه دور قوانین تالار ویراستاری رو بخونی💙 مرسی قشنگم من سوال کردم گفتن میشه مونولوگ معیار و دیالوگ ها محاوره باشند. میخواستم از این ایده پیروی کنم که ظاهرا نمیشه،اما چشم من هر مشغله ها اجازه دادن سری به تالار ویراستاری میزنم @سادات.۸۲ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
طراح گرافیک سادات.۸۲ ارسال شده در 10 آبان، ۱۴۰۰ طراح گرافیک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۴۰۰ 3 ساعت قبل، Heart گفته است: مرسی قشنگم من سوال کردم گفتن میشه مونولوگ معیار و دیالوگ ها محاوره باشند. میخواستم از این ایده پیروی کنم که ظاهرا نمیشه،اما چشم من هر مشغله ها اجازه دادن سری به تالار ویراستاری میزنم @سادات.۸۲ نه گلی ببین متوجه نشدی منظورم رو بله درسته لحن معیار باید مونولوگ ادبی و دیالوگ محاوره باشه. اما شما بعضی جاها توی دیالوگ ها ادبی نوشتی بخاطر همین گفتم. موفق باشی💙 1 نقل قول رمان کابوس افعی _ تخیلی رمان ها: دیگه نیستم _ تقدیرخونین _ عصیانگرقرن _ پس از تردید(چاپ شده) _ کابوس افعی داستان ها: زیرتخت _ ماژور _ شیشه شکسته _ آخرین لحظه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .