nobody ارسال شده در 26 آبان، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) به نام خدا نام رمان: راز لحظهها نویسنده: مانش Mansh (اسمعیل شیرازی) ژانر: تراژدی-عاشقانه باسلام درخواست نقد اولیه رمان راز لحظهها را داشتم با سپاس @مدیر منتقد ویرایش شده 28 آبان، ۱۴۰۰ توسط اسمعیل Ismail 2 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
همکار منتقد♥️ ارسال شده در 28 آبان، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰/۸/۲۶ در 21:06، اسمعیل Ismail گفته است: به نام خدا نام رمان: راز لحظهها نویسنده: مانش Mansh (اسمعیل شیرازی) ژانر: تراژدی-عاشقانه باسلام درخواست نقد اولیه رمان راز لحظهها را داشتم با سپاس @مدیر منتقد سلام نویسنده عزیز تعداد پارتهای شما بیشتر از معیار ما برای نقد اولیه هست. بهتون پیشنهاد میکنم که تعداد پارت هاتون رو به 80 برسونید و یا رمانتون رو تمام کنید و سپس درخواست نقد حرفهای بدید. نقد حرفهای خیلی گستردهتر از باقی نقدها هست. 1 1 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 28 آبان، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۴۰۰ باسلام از آنجایی که من اولین بار است به دو روش معیار و محاوره مینویسم و همینطور ویراستار هم در کنار خود نداشتم تا بتوانم از رهنمودهای ایشان برای اصلاح استفاده کنم. لذا فقط درخواست بررسی و نقد فقط فصل یک را داشتم. تا بتوانم بر اساس نقد ویرایشهای احتمالی را انجام دهم باسپاس از شما @همکار منتقد 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
همکار منتقد♥️ ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) با سلام خدمت نویسنده عزیز. منتقد شما @Atlas _sa میباشد. از اونجایی که منتقد عزیز تنها 42 پارت شمارو مورد بررسی قرار میدن، تاپیک رمان شما قفل نخواهد شد🌹 موفق باشید🌹 @اسمعیل Ismail ویرایش شده 29 آبان، ۱۴۰۰ توسط همکار منتقد 2 2 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ با تشکر و سپاس 1 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atlas _sa ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) تاریخ امروز بیست و هفتم آبان ماه، انشالا تا پانزدهم آذر نقد رو تحویل میدم @همکار منتقد @اسمعیل Ismail ویرایش شده 29 آبان، ۱۴۰۰ توسط Atlas _sa 1 2 #رمان 👑ᖵ🅕̉e͇t̉n͇ẻ ͇z̉i͇b̉a꯭͇🦋⟧ مطمئن باش اسم تو رو شاید دیر یاد گرفته باشم؛ ولی هیچ وقت قرار نیست فراموش کنم! ***** - آلییوش بهتره اونجور نخندی! آلییوش بهت زده، فقط نگاه کرد. مارگارت ادامه داد. - داری کار خودت رو سخت تر میکنی، باعث میشه دیگه یه قدمهم پا پس نکشم برا داشتنت. # رمان مـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜن کـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜه نمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜیـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜدانسـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜتـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ 2 ساعت قبل، Atlas _sa گفته است: تاریخ امروز بیست و هفتم آبان ماه، انشالا تا پانزدهم آذر نقد رو تحویل میدم @همکار منتقد @اسمعیل Ismail سپاس @Atlas _sa 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ با تشکر از توجه شما @همکار منتقد 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
همکار منتقد♥️ ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۴۰۰ ۲ ساعت قبل، اسمعیل Ismail گفته است: با تشکر از توجه شما @همکار منتقد 🌹 1 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
مدیر منتقد ارسال شده در 15 آذر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۴۰۰ منتقد: @Atlas _sa نویسنده: @Ismail نقد اولیه رمان راز لحظهها ☂️☂️ با نام و یاد و خدا آغاز می کنیم با سلام خدمت شما نویسنده عزیز و مدیر منتقدجان 💜💜اول این نکته را یادآور شوم که این نقد تا پارت چهلم را در برمیگیرد، زیرا نقد اولیه است.💜💜 قبل از شروع نقد اول تعریفی از کلیشه داشته باشیم 🍏🍏 یک اصطلاح، ایده یا عنصر از یک کارهنری است که به دلیل مصرف بیش از حد و مفرط معنای اصلی یا اثر خود را از دست میدهد و حتی آزاردهنده میشود. 🍏🍏 اسم رمان شما***🌞 همانطور که خودتان به خوبی می دانید اسم اولین مقوله ای است که خواننده؛ وقتی با یک کتاب روبه رو می شود به چشمش می خورد و نظرش به آن جلب می شود. همچنین نقش به سزایی در جذب مخاطب دارد.🌞🌞 نام رمان شما یک ترکیب اضافی ( رازِلحظه)+ علامت جمع(ها) است. که با توجه به معیارهای انجمن طولانی نیست و قابل قبول است. خب اگر اسم شما را از لحاظ کلیشه ای بودند مورد بررسی قرار دهیم؛ هم کلمه راز و هم کلمه لحظه برای عنوان رمان کلیشهای شدند و کتابهای بسیاری از آن ها برای اسم خود استفاده کردهاند؛ اما چون این دوکلمه در کنارهم ترکیب و ساختار جدیدی ساختهاند در کل تکراری و کلیشه جلوه نمیکنند. پس مورد قبول است. اسم رمان جذاب بود و با ژانر و محتوای کتاب کاملا همخوانی داشت. ژانر رمان شما**** باید بگویم ژانرهای صحیح در کل (عاشقانه، تراژدی، پلیسی، اجتماعی و غیره) می باشد. ژانری که شما برای رمان خود معرفی کرده اید( تراژدی، عاشقانه، ) است که صحیح می باشد و با محتوا هماهنگی دارد. با توجه درد و رنجی که سهیل در اول ماجرا به خاطر از دست دادن معشوقش تجربه میکند و این موضوع در بیشتر پارتها جریان داشت؛ ترتیب ژانرها هم درست بود. خلاصه رمان شما**☘️☘️ خلاصه رمان قسمتی است که نویسنده سعی دارد با بیشترین توان در عین کم ترین کلمات اولین ارتباط خود را با خواننده برقرار کند. خلاصه در عین جامع بودن نیاز نیست کامل باشد. بهتر است با طرح سوال در ذهن مخاطب او را برای خواندن مشتاق تر کند. خلاصه رمان شما زیبا است اما میتوانست که با طرح سوالات و ابهام بیشتر در ذهن خواننده، بهتر هم شود. سوال بود اما آنقدر کشش نداشت . خلاصه رمان کنجکاوی در ذهن مخاطب به وجود نیاورد تا به خواندن مشتاق شود. فقط یک توضیح کلی از رمان بود. خلاصه با ژانر و متن همخوانی داشت. خلاصه بخش دومش آن قسمت که در مورد آیینه گفتهای بسیار جذاب بود و در کل آن چنان جذاب به نظر نرسید. اندازه خلاصه شما****☘️☘️ بررسی اندازه خطوط خلاصه: خلاصه یک رمان حداقل 5 الی 10 خط «سلیقهای» میباشد. اندازه خلاصه با توجه به این معیار، قابل قبول بود. ☘️☘️ اصول درست نویسی خلاصه شما**☘️☘️ لحن نوشته ادبی بود اما در قسمتی نوشتید ( میشه) که فعل محاورهای است بهتر بود به جای آن مینوشتید( میشود). این کار ثبات لحن شما را از بین برده است. کلمه کلیشه ای و تکراری دیده نشد. 💐💐مقدمه رمان شما** مقدمه بخشی است که باعث می شود خواننده با یک ذهنیت آماده وارد سیر رمان شود و خیلی مؤثر است.💐💐 مقدمه بسیا زیبا بود، گویی خلاصه ای از کل ماهیت رمان است. بسیار ساده اما در عین حال گیرا و جذاب که مخاطب را مشتاق به خواندن می کند. اصول درست نویسی مقدمه شما***💐💐 مقدمه یک شعر بسیار زیبا از شاعر دوستداشتنی کشورمان بود و ثبات لحن داشتید. محتوا با متن هماهنگی داشت. کلمه کلیشه و تکراری نیز دیده نشد. مقدمه با متن و ژانر تطابقت داشت. اندازه مقدمه شما***💐💐 مقدمه نه باید آن قدری طولانی گردد که خواننده خسته شود و نه آنقدر کوتاه و نامفهوم. اندازه مقدمه شما مناسب است و به خوبی اهمیت زمان و لذت بردن از زندگی در آن مشخص است. شروع رمان شما****🌲🌲 شروع رمان مثل بخش های دیگری که گفته شد نقش موثری در ترغیب مخاطب به دنبال کردن ماجرا دارد. در واقع وقتی یک نویسنده شروع درخشانی ارائه بدهد؛ راه خود را هموار تر ساخته و خواننده هم مشتاق تر به خواندن شده است .🌲🌲 جذب مخاطب: شروع نسبتاً خوبی داشتید، مکالمه سهیل با پرستو و نقشههایی که پرستو برای آینده پسران دوقلویش کشیده بود و سپس لحظه تصادف، خیلی خوب ترسیم شده بود و مخاطب برای ادامه رمان مشتاق میشد. کلیشهای بودن یا نبودن: شروع اصلا کلیشهای نبود و تکراری به نظر نرسید. میزان اوج و سقوط: در مکالمه اولیه بین سهیل و همسرش همه چیز آرام به نظر میرسد ولی با شروع بارش باران و ریزش کوه و سپس تصادف، ماجرا اوج میگیرد و با مرگ پرستو و عزاداری سهیل و خانوادهاش برای او، دوباره آرام میشود. کیفیت کلمات هم خوب بود نه آنقدر دشوار و ادبی بود که مخاطب عام متوجه نشود و آنقدر سطحی و ابتدایی که کیفیت کار پایین آمده باشد.🌲🌲 بررسی سیر رمان *****🌷🌷 ما سیر رمان رو بر اساس سرعت و پردازش محتوا به سه دسته تقسیم می کنیم سیر تند: 🌷🌷 این معنا که نویسنده در بیان کردن توصیفات و جزئیات خساست به خرج داده و از موارد اصلی و با اهمیت به سرعت گذشته است. سیر کند:🌷🌷 این معنا که نویسنده در بیان کردن توصیفات و جزئیات فرعی دست و دلبازی زیادی داشته و بیش از حد به حواشی تاکید کرده. سیر معمولی:🌷🌷 این معنا که نویسنده در بیان کردن توصیفات و جزئیات تعادل کافی را ایفا کرده و از محور اصلی چندان فاصله نگرفته و بر موارد اصلی و با اهمیت تاکید کافی را داشته است. قالب سیر ***🌷🌷 تا آنجایی که من متوجه شدم سیر رمان شما اوایل رمان آرام است و صحنه توصیف صحنه وداع سهیل با پیکر زنش سیر بسیار آرام است. اما در قسمت بازگشت به گدشته و روایت گذشته سیر تند میگردد و بیشتر دیالوگ محور میشود. ( در این باره در قسمت توصیفات بیشتر توضیح داده میشود.) اگر بخواهم به طور کلی در نظر بگیرم باید بگویم سیر شما معمولی است. البته بهتر است در همه قسمت رمان تعادل را برای سیر رعایت کنید. پیرنگ:🌈🌈 روایت حوادث داستان با تأکید بر رابطهٔ علیّت میباشد. ما پیرنگها را بر اساس کیفیت به سه دسته تقسیم مینماییم: کنش و واکنش: 🌈🌈 به این معنا است که برای وقوع اتفاقات دلایل موجه و منطقی وجود داشته باشد. در این مورد خوب عمل کردید . چینش حوادث به صورتی بود که مخاطب با کاراکترها همراه میشد و با درک صحنه، کنش ها و واکنش های آن ها را کاملا قبول میکرد. به طور مثال؛ در صحنهای که پرستو به سهیل به دروغ گفت که سرطان دارد، واکنش سهیل منطقی بود و ما کاملا ترس او برای از دست دادن پرستو و درعین حال عشقش و خواستنش را فهمیدم و واکنش او را پای عاشقیاش گذاشتیم . به قولی عشق چشم و گوش انسات را کور و کر میکند. ✦ انگیزهی احساسی (روانی): 🌈🌈 به این معنا است که شخصیتهای داستان بر اساس شخصیتی که نویسنده برایشان تعریف کرده است، رفتار کنند در این قسمت هم موردی دیده نشد و همه چیز عادی و درست بود. سینا و سهیل هر دو مشتاق ازدواج با عشقهایشان یعنی سهیلا و پرستو بودند. البته بهتر بود بعد دیگری از شخصیتها را هم به نمایش میگذاشتید و انگیزههای بیشتری از ازدواج به آنها میدادید. این کار باعث میشد رمانت غیرقابل پیشبینی شود( در این باره در قسمت گره افکنی واضح تر گفته میشود.) ✦ دلیل (منطق و اخلاقیات):🌈🌈 به این معنا است که شخصیتها برای حل مشکلات خود از راه حلهای ساده و بدیهی استفاده کنند نه راه حلهای پیچیده و دور از دسترس به منظور پیش بردن محتوا و طولانی کردن خطوط رمان. در این بخش هم همهچیز به جا بود. روال عادی خواستگاری و نامزد شدن کاراکترها درست و اخلاقی و مطابق عرف جامعه بود. مورد خاصی دیده نشد و روال داستان منطقی و قابل پذیرش بود. بررسی پیرنگ(گرهافکنی و گرهگشایی)به دو دسته تقسیم میشود.🌈🌈 پیرنگ باز:🌈🌈 محور استدلالهای نظم طبیعی هست و گرهگشایی قاطعی نداریم. چون بیشتر اتفاقات بین زوج های رمان است پیرنگ باز محسوب می شود. پیرنگ بسته:🌈🌈 محور استدلالهای نظم ساختگی هست این پیرنگ بیشتر برای رمانهایی استفاده میشود که گرهگشایی قطعی داره. پیرنگ بستهای دیده نشد. 🌈🌈پیرنگ و گره افکنی رمان شما *** از نظر گره افکنی: رمان در این بخش قوی عمل نکرده بود. از اول رمان که شروع به خواندن میکردی، هیچ سؤال و گره اساسی وجود نداشت که به خاطر آن به ادامه رمان مشتاق شوی. فقط مرگ پرستو را داشتیم و سپس بازگشت به گذشته. در قسمت گذشته هم روایتِ صرفاً آشنایی و خواستگاری کاراکترها بود. در این میان گرههای کوچکی مثل اینکه، پرستو جواب بله میدهد یا نه؛ ایجاد شده بود. این موضوع باعث شده بود ماجرای رمان قابل پیشبینی و کلیشهای شود. اگر یک گره بزرگ به فرض مثال اینکه پرستو به کس دیگری علاقه دارد یا اول از سهیل دوری میکرد، وجود داشت؛ مخاطب هم به خاطر اینکه در ادامه جواب و گره گشایی را بفهمد پای رمان مینشست و آن را در ادامه همراهی میکرد. پس بهتر است که در گره افکنی رمان بیشتر ابتکار عمل خرج دهید. گره گشایی: رمان خود به خود که جلو میرفت جواب تمام سوالات را میداد و هیچ گره گشایی برای آخر داستان نمانده بود و همین باعث میشود؛ عطش خواننده پایین بیاید. برسی صحنه های رمان 🍬🍬 صحنه:🍬🍬 از عناصری است که مکان و زمان وقوع داستان را مشخص میکند. در شناساندن شخصیتها، حوادث و فضای داستان به خواننده نقش مهمی را ایفا میکند. به طور کلی اگر درنظر بگیریم خوب عمل کردید اما در پارتهای گفتوگوی سهیل و پرستو با یکدیگر در خاستگاری پرستو، بیشتر به دیالوگ توجه کرده اید و توصیفات به حداقل رسیده است. روایت:🍬🍬 شیوهای از نوشتن است که نویسنده با گفتن اتفاقات و توضیح آنها مستقیما با خواننده ارتباط برقرار میکند. خب در این قسمت خوب عمل کردید. صحنههای خواستگاری، عزاداری برای پرستو و گفتوگوهای سهیل و مادرش به خوبی روایت شده بود ومخاطب به خوبی میتوانست درک کند. 🍬🍬 فضا:🍭🍭 فضا رنگ و آن حالت احساسی است که خواننده با خواندن اثر آن دست مییابد و با کمک آن میتواند به حال و هوای حاکم بر داستان پی ببرد. مثلا وقتی شما میگید فضا بارانی است در ناخودآگاه خواننده مکانی بارانی و زمین خیس و هوای سرد را ایجاد میکند. به خوبی حال و هوای بارانی جاده شمال و تصادف درک میشد. حال و هوای خاستگاری و شور و شوق جوانی سهیل برای مخاطب آشکار بود. 🍭برای فضاسازی هر چه بهتر شگردها و نکاتی وجوددارد که برای شما بازگو می کنم. آبوهوا🍭🍭 در رمان و سریال های زیادی با مطابقت آب و هوا و حال روحی شخصیت روبهرو شدهایم. به طور مثال، اغلب هنگامی که هوا ابری یا بارانی است، شخصیت اندوهگین است( البته ممکن است این بارش در یک سری از مناطق عادی باشد)این یعنی نویسنده به نحوه احسنت از تغییرات آب هوا برای وصف حالت و روحیات شخصیت استفاده کرده است. حواس پنجگانه🍭🍭 استفاده از حواس پنچگانه میتواند در ترسیم صحنههای آشنا نقش بسزایی داشته باشد. تخیل🍭🍭 قرار نیست ما تنها در رمانهای تخیلی از تخیل بهره ببریم! ما روزمره در حال خیال کردن هستیم، وصف مکانی که نرفتهایم، خانهای که برای شخصیت طراحی کردهایم، ماشینی که تا به حال سوار آن نشدهایم، شهری که فقط از کنارش گذشتهایم و ... همه نشان از یک تخیل خوب است! محدودیت🍭🍭 فضاسازی خوب به معنی توضیح بیشتر نیست! توضیحهای زیاد و البته اضافی باعث میشوند، خواننده خسته و دلزده شود. پس ما باید توضیحات اضافه را حذف کنیم. قرار نیست آنچه در ذهن داریم را مو به مو شرح دهیم. فضاسازی خوب به معنای دریغ توضیحات لازمه هم نیست! اگر ما نتوانیم خوب و به اندازه وصف کنیم، نمیتوانیم توقع داشته باشیم تا مخاطب بتواند فضای منتخب ما را تصور کند، پس ما باید ابتدا یک بازهی مشخص را انتخاب کنیم، سپس با توجه به آن لغات، توصیفات و ... را برگزینیم.( با توجه به ژانر این میزان کلی متغیر است، به تبع در رمانهای تخیلی ما نیازمند به توضیحات بیشتری هستیم) زمان🍭🍭 وصف گردش زمان یکی از مهمترین ها است! وقتی ما وقایع مختلف را به وقوع اتفاقات وصل میکنیم، قطعا تاثیر گذارتر خواهد بود. به طور مثال گذر سال را با گذرفصول وصف کنیم، بعضی از روزها و ساعات مختلف سال را به تصویر بکشیم. بازی با لغات🍭🍭 فضاسازی فقط شرح دادن نیست! برای توصیف بهتر انتخاب کلمههای مناسب، استفاده از عبارات و ترکیبهای بکر، کوتاه و بلند نوشتن جملهها با توجه به موضوع فضا، ساختار متن و… اهمیت دارد. همهی اینها میتوانند روند و بار احساسی نوشته را تحت تأثیر قرار دهند. ساختن واژه برای توصیف آنچه در ذهن داریم خیلی لذتبخش است. یه نکته 🍭🍭 مهمترین مورد در فضاسازی این است که ابتدا نویسنده فضای داستان را در ذهن خود شکل دهد و سپس آن را بازگو کند، اگر نویسنده فضایی ناقص داشته باشد قادر به ساختن درست فضا در ذهن مخاطب نخواهد بود. شخصیت:🍎🍎 شخصیت ها توسط نویسنده وارد داستان میشوند. هر شخصیتی بنابر قوهتخیل نویسنده و با الهام از پیرامون دارای خلق و خوی مخصوص به خود است. شخصیت ها انواع متفاوتی دارند. شخصیت قالبی:🍎🍎 به شخصیت های کلیشه ای گفته میشه که کنش ها و واکنش های متعددشون قابل پیش بینی هست و نویسنده بایستی برای جلوگیری از کسل کننده شدن و تکراری بودن جلوه رمانش از به کارگیری چنین شخصیت هایی پرهیز کنه. شخصیتهای قرار دادی: 🍎🍎 دارای خلق و خوی قدیمی، معتقد به خرافات، تعصب عقیده یا افرادی که از سخنان گذشتگان بسیار زیاد استفاده میکنند. شخصیتهای نوعی: 🍎🍎 افرادی خاص، اخلاقی ناب، رفتاری جالب، پوشش مخصوص و ... که آن ها را از دگر دستهها متمایز میکند. شخصیتهای تمثیلی: 🍎🍎 شخصیتهایی که الهام گرفته هستند، مثلا من میام یه فیلمی میبینم از یه شخصیت خوشم میاد، میام شخصیت داستانم رو بنا بر اون مینویسم. شخصیتهای نمادین: 🍎🍎 بیشتر شخصیتهای فلسفی، واقع بین، مثبت اندیشهها و هر کسی که قصد دارد درسی دهد و حرفی برای گفتن دارد. این نوع افراد ذاتا شخصتهای ماندگاری هستند شخصیت راوی: 🍎🍎 شخصیتی است که مخاطب داستان را از زاویه دید او تجربه میکند، با او همدردی میکند و از او طرفداری میکند، از این رو شخصیت اصلی داستان است. شخصیت قهرمان: 🍎🍎 شخصیتی است که کنش داستان را پیش میبرد و انتظار میرود به هدف غایی داستان نائل شود. در شیوهی داستانگویی غربی، قهرمان عموماً شخصیت اصلی داستان است. شخصیت ضدقهرمان: 🍎🍎 شخصیتی است که در برابر قهرمان قد علم میکند شخصیت ایستا: 🍎🍎 شخصیتی است که در روند داستان دچار تغییر محسوسی نمیشود. شخصیت پویا: 🍎🍎 شخصیتی است که در روند داستان دستخوش تغییرات شخصیتی میشود. شخصیت متضاد: 🍎🍎 شخصیتی است که از نظر خصوصیات درست در نقطهٔ مقابل قهرمان قرار دارد و شخصیت و ویژگیهای قهرمان را آشکار میکند. شخصیت مکمل: 🍎🍎 شخصیتی که در داستان نقشی ایفا میکند؛ اما نقش او چندان عمده نیست. شخصیت فرعی: 🍎🍎 شخصیتی است که نقش کوچکی در داستان دارد. 🍎🍎 شخصیت سهیلا و پرستو نمادین جلوه کردند. شخصیت پدر پرستو و مادر سهیل و همچنین سینا و بچههای سهیل، قالبی بودند و رفتارشان قابل پیش بینی بود. شخصیت سهیل هم راوی داستان محسوب میشد. شخصیتها تقریبا از یکدیگر متمایز و متفاوت توصیف شده بودند. بهره گیری از آرایه های مهم ادبی🍉🍉 پارادوکس:🍉🍉 پارادوکس یا متناقض نما، آوردن دو واژه یا دو معنی که در کلام به ظاهر متناقض و متضاد به نظر میرسند. زیبایی ناقض این است که ترکیب سخن به گونه ای باشد که تناقض منطقی آن از قدرت اقناع ذهنی و زیبایی آن نکاهد. تشبیه:🍉🍉 به مثل یه مانند کردن چیزی به چیزی استعاره:🍉🍉 استعاره همان تشبیه ولی رکنهای مشبه و ادات تشبیه را ندارد. حس آمیزی:🍉🍉 آمیختن دو یا چند حس که موجب آهنگین شدن متن میشود. 🍉🍉 آرایه هایی که به کار بردید؛ بسیار زیبا و حرفه ای بودو قلم قوی خود را به رخ کشیدید. عشق به فرزندو احساس سرخوردگی و عشق به معشوق با آرایه ها بیان شده بود. فقط در قسمتی نوشته بودی ( بوی خیره کنندهاش) خب این توصیف اصلا منطقی جلوه نمیکند، بو که دیدنی نیست، بوییدنی است. بهتر است بنویسید. عطر بوییدنی بوی مسحور کننده. تکرار 🍍🍍 تکرار چیست؟ جملاتی که از نظر مفهوم یکسان هستند هم لغات و هم جملاتی که زیاد تکرار شدهاند، هم حروف که بدون نیاز تکرار شده اند. کشیده نویسی هم جزع تکرار است. و هم علائم نگارشی.🍍🍍 در پارت های اول در دیالوگهای بین سهیل و پرستو در ماشین، کلمه ( حالا) زیاد تکرار شده بود که باعث دلزدگی مخاطب میشود. موردی غیر از این دیده نشد. اصولدرستنویسی: **💥💥 درست نویسی در نوشتن رمان، داستان نقش بسیار مهمی در کیفت دارد. یکی از راز های موفقیت نویسندگان بزرگ هم رعایت اصول درست نویسی است.💥💥 سرکج آ و فاصله می و نمی با فعل رعایت شده بود. علائم نگارشی به درستی استفاده شده بود. در پارت چهارم نوشتید: دلم برای آن لبخندها و مهربانیها تنگ-تنگ است. خب بهتر بود مینوشتید. تنگ و تنگتر است. کشمکشها****⭐️⭐️ کشمکش انسان با انسان:🌟🌟 چنین کشمکشی میان دو فرد صورت می گیرد که معمولا بیشتر داستان ها بر مبناي کشمکش انسان با انسان نوشته می شوند و این نوع کشمکش در بین خوانندگان دارای طرفداران بیشتری است. کشمکش زیادی مشاهده نشد. همه کاراکترها با هم خوب بودند و بیشتر کشمکش عاطفی و احساسی به یکدیگر داشتند. مثل عشق پرستو و سهیل. کشمکش انسان با جامعه***⭐️⭐️ در این نوع کشمکش، ما افراد متفاوتی را شاهد هستیم که برای اهداف گوناگونی، شروع به کارهایی از قبیل مقابله، تغییر دادن، تغییر کردن و ... در برابر یک شخص و یا حتی یک اجتماع میکنند. ما در این کشمکشها شاهد افرادی با طرز تفکرها و نگرشهای متفاوتی در جنبه های مختلفی هستید. این مورد به دلیل مفتضیات رمان دیده نشد. بیشتر اتفاقات درون خانوادگی بود. کشمکش انسان با خود****⭐️⭐️ بر اساس این نوع کشمکش، انسانی به تصویر کشیده می شود که به مبارزه درونی با بعضی جنبه هاي وجود خودش می پردازد. کشمکشهای ذهنی سهیل بعد از اینکه عکس پرستو را دید و شیفته او شد هم در این بخش قرار میگیرد. درگیریهای ذهنی او بعد اینکه پرستو را از دست داد و احساس تنهاییاش هم همینطور، شامل این قسمت میشود. کشمکش جامعه با جامعه****⭐️⭐️ در این نوع کشمکش، افراد داستان فردیتی براي خود ندارند و هر کدام جزئی از یک گروه هستند که این گروه، در حکم یک فرد، در داستان عمل می کند. این نوع کشمکش با توجه به موضوع رمان دیده نشد و قابل قبول است. ⭐️⭐️ (به طور کلی کشمکشها خیلی زیاد نبود که از گرهافکنی کم نشأت میگیرد.) توصیفات: ***🌸🌸 ما توصیفات رو به پنج بخش«توصیف مکان، توصیف زمان، توصیف حالات، توصیف کاراکتر، توصیف احساس» تقسیم میکنیم. توصیف مکان: در این قسمت خوب عمل کردید مخاطب میتوانست فضای خانه سهیل و پرستو و حیاط ها را هم به خوبی تصور کند. توصیف زمان: توصیف زمان در بعضی قسمتها شده بود و بعضی قسمت نه، ولی درکل خوب بود و به اندازه. در پارت چهلم اشاره کنید که از روایت گذشته به آینده برگشتهاید. توصیف احساس: در توصیف احساسات سهیل درخشان عمل کردید و ما میتوانستیم میزان عشق او به پرستو را درک کنیم. توصیف حالات: در این بخش اوایل رمان تا پارت بیست پنجم تقریبا به اندازه عمل کردید اما از پارت بیست و ششم به بعد، یکدفعه سیر رمان تند شده و فقط دیالوگها پشت سرهم ردیف شدند و هیچ توصیفی از حالات کارکترها نکرده اید و آنها صرفا با هم حرف میزند. مثلا در اوایل رمان، در صحنهای که مادر سهیل به او عکس پرستو را نشان می دهد، رفتار و حالات سهیل و مادرش به خوبی روایت شده ولی در صحنههایی مثل گفتگوی سهیل و پرستو در اتاق و روی تاب، توصیف حالات خیلی کم بود. توصیف کارکتر: شخصیتهای سهیل، سهیلا، مادرشان، پرستو و سینا از لحاظ ظاهری به خوبی توصیف شده بودند. اما پسرانِ دوقلوی سهیل، خیلی گنگ و مبهم بودند و زیاد به آنها پرداخته نشده بود. از لحاظ اخلاقی نیز تقریبا همه کاراکترها شبیه هم بودند و مهربان جلوه کردند. بهتر است برای هر شخصیت اخلاقیاتی بارز و متفاوت در نظر بگیرید. زاویه دید:***🌙🌙 نحوه روایتی است که نویسنده برای تعریف داستان برای مخاطبش از آن استفاده میکند.» بررسی زاویه دید****🌙🌙 زاویه دید شما در بیشتر اوقات از زبان سهیل است و اول شخص است. در قسمتی هم از زبان دانای کل نامحدود( سوم شخص) روایت شده بود. در این قسمت مشکلی دیده نشد؛ فقط در پارت دوم، اشاره کنید که زاویه دید تغییر کرده و دوباره از زبان سهیل شده است. روایت زاویه دیدها خوب بود و حس همذاتپنداری را منتقل میکرد. لحن:***☀️☀️☀️ برای تایپ یک رمان ما از سه زبان می توانیم استفاده کنیم. ادبی***☀️☀️ در این زبان باید هم مونولوگ و هم دیالوگ به صورت ادبی نوشته شود. گفتاری(محاوره):**☀️☀️ در این زبان هم مونولوگ و هم دیالوگ به صورت گفتاری یا محاورهای نوشته میشود. معیار:**☀️☀️ در این زبان مونولوگ ها به صورت ادبی و دیالوگها به صورت به صورت گفتاری نوشته میشود. لحن یک رمان باید تا آخر به یک شکل باشد تا زیبایی و درستی خودش را حفظ کند. بررسی لحن: **☀️☀️ لحن شما معیار بود ولی در بعضی قسمتها ثبات لحنتان از بین رفته بود. در منولوگهای ادبی⬇️ سختیه❌ سختیاست.✅ بیقرار توی اتاق روی تخت نشسته بودم.❌ بیقرار در اتاق، روی تخت نشستهبودم.✅ در دیالوگهای محاورهای⬇️ -کسی که خانه آنها یک خروار گل درون و بیرونش داره.❌ -کسی که خونه اونها یک خروار گل درون و بیرونش داره.✅ -همراه آنها برو!❌ -همراه اونها برو!✅ غلط املایی و تایپی 💥💥 همیشهگی❌ همیشگی✅ هیپنوتیز❌ هیپنوتیزم✅ 💥💥 رعایت فعل و فاعل در متن:🍩🍩 ساختار جمله: ساختار جمله هم یکی از اصول مهم نویسندگی هست و نویسنده در این بخش باید با رعایت کردن مکان فعال و فاعل کیفیت یک جمله را حفظ کند.🍩 به نظرم ایرادی نبود اتفاقا ساختار درست و کاملا عالی داشتین. 🍩🍩 دیالوگ و منولوگ :🎤 دیالوگ و منولوگ چیست؟🎤🎤 دیالوگ به صحبت های بین دو یا چند نفر گفته میشود و منولوگ صحبت های راوی گفته میشود که به خواسته نویسنده میتواند به هر لحنی باشد. برسی دیالوگ ها و جدا سازی از گفتگو: 🎤 خب دیالوگ ها بیشتر ابراز عشق کاراکترها به یکدیگر بود. دیالوگهای مادر سهیل بسیار شیرین بود. دیالوگ ماندگاری من ندیدم. البته قلم قوی شما حتما توان ارائه آن را درپارت های آینده دارد. برسی حجم دیالوگ ها نسبت به منولوگ ها:🎤🎤 حجم دیالوگ ها و مونولوگ ها اصلا خوب نبود. دیالوگها خیلی طولانی و متوالی بودند. بهتر بود بین دیالوگها، منولوگ هم مینوشتید و تعادلشان را به میزان درست میرساندید. منولوگ نویسی:🎤🎤 منولوگ ها جملات ساده و روانی هستند که داستان رو روایت میکنند و نقش مهمی در رمان دارند. هدف مند بودن پارت: ***🍒🍒 هدف مند بودن پارت ها اهمیت بالایی دارد.هدف مندی هر پارت با سوال های گوناگونی برسی میشود. مثل:از پارت چه چیزی یاد گرفتیم؟ چه موضوعی دستگیرتان شد؟ با توجه به اطلاعاتی که داریم آیا جذب آن پارت میشدیم. بررسی هدفمند بودن پارتها:**🍒🍒 پارت های اول وابستگی دیده شد ولی با جلو رفتن رمان، پارت ها هدفمند تر شدند ؛ و آن هدف هم این بود که بالاخره کاراکترها ( در قسمت فلاشبک) به یکدیگر میرسند و ازدواج میکنند یا نه. اندازه پارت: ***🍓🍓 اندازه هر پارت میتونه 60 خط تا 70 خط در گوشی و 30 خط در سیستم باشه. بررسی اندازه پارتها: **🍓🍓 اندازه همه ی پارتها مناسب بودند و نه بیش از حد طولانی بودند و خیلی کوتاه.🍓🍓 ...رعایت شرع و قانون اسلام+ نکات اخلاقی :🚫🚫 ممنوعات: موردی که سبب ایجاد اشکال کند مشاهده نشد. همه روابط تقریبا سالم بود و کاراکترها محرم یکدیگر بودند. سخنی با نویسنده: رمان بسیار شیرین و حال خوب کن بود و حس و حال لطیف عشق در آن جریان داشت اما به عنوان یک منتقدِ دلسوز به شما پیشنهاد میکنم که یک گره و یک هیچان هم چاشنی و ضمیمه رمان کنید تا مهیجتر شود. قلم روان و زیبایی دارید. موفق باشید. با انرژی ادامه دهید.🌹 1 2 🌹همه چیز درمورد تالار معرفی و نقد کتاب کاربران❤️ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 15 آذر، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) با سلام و تشکر بسیار از نقد زیبای شما و بسیار ، بسیار خرسند شدم که شما به عنوان منتقد رمان راز لحظهها را نقد کردین و این کار رو به عهده گرفتین. و از بررسی ریز نکات مو به مو بسیار لذت بردم . من در نگارش این رمان سه تا مشکل داشتم اینکه ابتدا کلا محاورهای بود و بعد حین پارت گذاری تغییراتی ایجاد کردم و دو سبکه شد. که خوب یکسری نکات از دستم در رفت البته متاسفانه نمیدونم مشکل از کجا بود که من بارها و بارها ویرایش میزدم و بعد چک میکردم اما بعد از چند روز دوباره میدیدم ویرایشها اعمال نشده و همه چیز به قبل از ویرایش برگشته بود. سوم اینکه خب برای کمک چون اولین بار بود این مدلی مینوشتم حضور یک ویراستار در کنار رمان الزامی بود که خب تاکنون من در این رمان از آن بی بهره بودم. در مورد گرهها از آنجایی که از نظر خود من رمانم بیشتر چالشی میباشد تا عاشقانه و من فصل به فصل چالش ایجاد کردم تا خواننده ذهنش در گیر بشه. در فصل سوم به ذهنیات خواننده کلا شوک وارد میشه و از اونجا به بعد خواننده تازه متوجه چالشها میشود. چون کل رمان به غیر از پارت یک و فصل پنجم که سیر اصلی رمان را در بر میگیرد بقیه رمان به غیر از فلش بکها (برگشت به گذشته) زائیده توهم ذهن سهیل است و در هر فصل چالش خودش رو ایجاد کردم. به زودی در پایان رمان درخواست نقد کامل را ارائه میدهم و امیدوارم آن نقد را شما انجام بدهید تا نظر کلی شما را در پایان دریابم و یک نکته شخصیت دو قلوها رو در فصلهای بعدی مثل مرور خاطرات سهیل و فصل پنجم پرداخته میشه چون در اونجا نقششون فعالتر میگردد. با سپاس از شما @Atlas _sa ویرایش شده 15 آذر، ۱۴۰۰ توسط Ismail 2 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atlas _sa ارسال شده در 16 آذر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۴۰۰ سلام خواهش میکنم امیدوارم نقدم باعث کمک و مؤثر بوده باشه. موفق باشید؛ انشالا اگر عمری بود در پایان رمان هم رمان زیباتون رو نقد میکنم. 1 2 #رمان 👑ᖵ🅕̉e͇t̉n͇ẻ ͇z̉i͇b̉a꯭͇🦋⟧ مطمئن باش اسم تو رو شاید دیر یاد گرفته باشم؛ ولی هیچ وقت قرار نیست فراموش کنم! ***** - آلییوش بهتره اونجور نخندی! آلییوش بهت زده، فقط نگاه کرد. مارگارت ادامه داد. - داری کار خودت رو سخت تر میکنی، باعث میشه دیگه یه قدمهم پا پس نکشم برا داشتنت. # رمان مـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜن کـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜه نمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜیـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜدانسـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜتـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 16 آذر، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) 3 دقیقه قبل، Atlas _sa گفته است: سلام خواهش میکنم امیدوارم نقدم باعث کمک و مؤثر بوده باشه. موفق باشید؛ انشالا اگر عمری بود در پایان رمان هم رمان زیباتون رو نقد میکنم. سپاس دخترم بسیار موثر و تاثیر گذار بود. شما هم نیز موفق باشید.🙏🏽 ویرایش شده 16 آذر، ۱۴۰۰ توسط Ismail 1 2 1 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nobody ارسال شده در 27 آذر، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) با سلام همونطور که در صفحه نقد رمان میبینید و توجه میکنید منتقد این رمان به خوبی توانسته اند ا- تمامی نکات را ابتدا شرح داده و سپس با رمان تطبیق دهند. و 2- رمان را زوایای مختلف مورد نقد و ارزیابی قرار بدهند به طوری که من نویسنده را نیز متقاعد کردهاند تا نقاط ضعف رمان را پذیرفته و در رفع آنها تلاش نمایم. 3- یکی از مسائل مهم از نظر من اینه که منتقد بتواند در نقد هر قسمت زاویه مناسب با دید نویسنده را دریابد تا نقد علاوه بر منصفانه بودن تاثیر گذار نیز باشد من قبلا نیز از ایشان نقدهایی نیز دیده بودم. که از دقت بالای ایشان خبر میداد.4- منتقد باید خود نیز خوش قلم و صاحب سبک باشد وقتی نویسنده خود نیز تبحر داشته باشد به خوبی منولوگها و دیالوگها را درمییابد و انواع توصیفات را نیز درک کرده و تشخیص میدهد. که ایشان با توجه با اینکه من رمانهای ایشان را پیگیر بودم قلم توانایی دارند. 5- منتقد باید درک مطلب را نیز داشته باشند یعنی وقتی مطلبی را میخوانند احساس و برداشت خود را نیز به نویسنده منتقل کند. 6- منتقد باید از اصول صحیح نگارش به خصوص انجمن را آگاهی کامل داشته باشد. 7- آشنایی با درست نویسی و املای کلمات و دامنه لغات ایشان زیاد باشد. 8- یکی از نکات خیلی مهم در نقد آگاهی از سبک و درست نویسی میباشد منتقد باید تشخیص بدهد کجای رمان به سبک معیار و کجا به سبک محاوره ای است. و لغزش نویسنده را از سبک تشخیص دهد. من در موارد مذکور خانم ستاری با نام کاربری Atlas-sa مناسب دیدم. @مدیر منتقد ویرایش شده 27 آذر، ۱۴۰۰ توسط Ismail 2 ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Atlas _sa ارسال شده در 30 آذر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰/۹/۲۷ ه.ش. در 21:17، Ismail گفته است: با سلام همونطور که در صفحه نقد رمان میبینید و توجه میکنید منتقد این رمان به خوبی توانسته اند ا- تمامی نکات را ابتدا شرح داده و سپس با رمان تطبیق دهند. و 2- رمان را زوایای مختلف مورد نقد و ارزیابی قرار بدهند به طوری که من نویسنده را نیز متقاعد کردهاند تا نقاط ضعف رمان را پذیرفته و در رفع آنها تلاش نمایم. 3- یکی از مسائل مهم از نظر من اینه که منتقد بتواند در نقد هر قسمت زاویه مناسب با دید نویسنده را دریابد تا نقد علاوه بر منصفانه بودن تاثیر گذار نیز باشد من قبلا نیز از ایشان نقدهایی نیز دیده بودم. که از دقت بالای ایشان خبر میداد.4- منتقد باید خود نیز خوش قلم و صاحب سبک باشد وقتی نویسنده خود نیز تبحر داشته باشد به خوبی منولوگها و دیالوگها را درمییابد و انواع توصیفات را نیز درک کرده و تشخیص میدهد. که ایشان با توجه با اینکه من رمانهای ایشان را پیگیر بودم قلم توانایی دارند. 5- منتقد باید درک مطلب را نیز داشته باشند یعنی وقتی مطلبی را میخوانند احساس و برداشت خود را نیز به نویسنده منتقل کند. 6- منتقد باید از اصول صحیح نگارش به خصوص انجمن را آگاهی کامل داشته باشد. 7- آشنایی با درست نویسی و املای کلمات و دامنه لغات ایشان زیاد باشد. 8- یکی از نکات خیلی مهم در نقد آگاهی از سبک و درست نویسی میباشد منتقد باید تشخیص بدهد کجای رمان به سبک معیار و کجا به سبک محاوره ای است. و لغزش نویسنده را از سبک تشخیص دهد. من در موارد مذکور خانم ستاری با نام کاربری Atlas-sa مناسب دیدم. @مدیر منتقد با سپاس از نظر لطفتون واقعا من رو شرمنده کردین ممنونم😊 2 #رمان 👑ᖵ🅕̉e͇t̉n͇ẻ ͇z̉i͇b̉a꯭͇🦋⟧ مطمئن باش اسم تو رو شاید دیر یاد گرفته باشم؛ ولی هیچ وقت قرار نیست فراموش کنم! ***** - آلییوش بهتره اونجور نخندی! آلییوش بهت زده، فقط نگاه کرد. مارگارت ادامه داد. - داری کار خودت رو سخت تر میکنی، باعث میشه دیگه یه قدمهم پا پس نکشم برا داشتنت. # رمان مـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜن کـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜه نمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜیـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜدانسـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜتـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜمـ◌ٜٜٜٜٜٜٜ͜͡✤ْـْٜٜٜٜ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده