مدیر آگهی Fatee ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ مدیر آگهی اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ جلالالدین مولوی، یکی از برجسته ترین شاعران،سروده هایی درسبکهای مختلف ازجمله،عاشقانه سروده اند. @مدیر تبلیغات نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
مدیر آگهی Fatee ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ مالک مدیر آگهی اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ اي عاشقــان اي عاشقـان پیمانه را گم كرده ام دركنج ویران مــــانده ام ؛ خمخــــانه را گم كرده ام هم در پی بالائیــــان ؛ هم من اسیــر خاكیان هم در پی همخــــانه ام ،هم خــانه را گم كرده ام آهـــــم چو برافلاك شد اشكــــم روان بر خاك شد آخـــــر از این جا نیستم ؛ كاشـــــانه را گم كرده ام درقالب این خاكیان عمری است سرگردان شدم چون جان اسیرحبس شد ؛ جانانه را گم كرده ام از حبس دنیا خسته ام چون مرغكی پر بسته ام جانم از این تن سیر شد ؛ سامانه را گم كرده ام در خواب دیدم بیـــدلی صد عاقل اندر پی روان میخواند با خود این غزل ؛ دیوانه را گم كرده ام گـــر طالب راهی بیــــا ؛ ور در پـی آهی برو این گفت و با خودمی سرود، پروانه راگم كرده ام نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
مدیر آگهی Fatee ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ مالک مدیر آگهی اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۴۰۰ خنک ان دم که نشینیم در ایوان من و تو به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات ان زمانی که درآییم به بستان من و تو اختران فلک آیند به نظاره ما مه خودرا بنماییم بدیشان من و تو من و تو، بی منوتو، جمع شویم از سر ذوق خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا هم دراین دم به عراقیم و خراسان من و تو! به یکی نقش بر این خاک و بر ان نقش دگر در بهشت ابدی و شکرستان من و تو نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .