ویراستار Negin jamali☆ویژه☆ ارسال شده در 26 آذر، ۱۴۰۰ ویراستار اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۴۰۰ من و شب و تنهایی و غم یه عمره رفیقیم عادتمونه تو دلتنگی دست هم رو میگیریم من یه گمشدهی تنهام دنیای بی اون رو نمیخوام به خدا نمیخوام منم و حسرت اون شب و خبابون صدای بارون این دلِ داغون من و این دل دیوونه پی نشونه کجای دنیاست خدا میدونی، خدا میدونه نگاهم به یادگاریش که تو گردنم هست خودش برام بست دیوونه کنندست که خاطرههاش باشه، خودش نباشه رو زخم کهنهم از درد دوری نمک بپاشه تصویر این روزهای من مثل یه بغض شکستنه به سمت قله ی سقوط بار سفر رو بستنه اون که نیست دلم بهونه گیر شده اون میدونه واسه برگشت دیر شده منم و حسرت اون شب و خبابون صدای بارون این دل داغون من و این دل دیوونه پی نشونه کجای دنیاست خدا میدونه، خدا میدونه نگاهم به یادگاریش که تو گردنم هست خودش برام بست دیوونه کنندست که خاطرههاش باشه، خودش نباشه رو زخم کهنهم از درد دوری نمک بپاشه:) آهنگش برخلاف متنش خیلی قشنگ تره! 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .