ta-ra ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) • به نام آفریننده تاریکی ها • • رمان: در خلاء • • نویسنده: tara-Lr • • ژانر: معمایی, تخیلی-فانتزی, جنایی • • زمان پارت گذاری: نامعین • • هدف: تشنه آنم که ذهنتان را به دام فکر کردن بیاندازم • *** خلاصه: سرگذشتی با موضوعی بیتقارن، رمان دنباله داری را متولد کرده که مقدار گمراهی و کج روی در آن زیاد است. ملاقات مرموز کایلا با شخصی که زندگی آرام او را برهم میریزد تا نشان دهد که او نقش پر رنگی در جهان معدومش دارد. احضار شد در جهانی که ظاهرا به معنای واقعی کلمه وجود ندارد. *** تحرک بدون زمان هیچ چیز ثابت شدهای ندارد. یا برعکس؛ زمان بدون تحرک باعث گذر آن نمیشود. موجود زنده برای احیاء کلمه دومش نیاز به پیش روی وقت دارد. پیچیده شد. فقط کافیست همه چیز را فراموش کرد و خود را در یک بُعد جدا از جهان رها کرد. بُعدی که ثانیه ها در آن بیمعنی باشد. در آنجا ببین اما تصورش نکن. بنوش ولی مزه نکن. بجو و قورت نده. بشنو و در آخر، باور نکن! چون زندگی غیر کامل جایگزین قطاری به مقصد خلاء میشود. ما همه اینجاییم! در خلاء بریم بخونیم ویرایش شده 30 شهریور، ۱۴۰۰ توسط tara-Lr 5 نقل قول اگه آخرین سیگار جهان رو در حال سوختن ببینی... وقتشه که پایان کابوس هات رو هم تماشا کنی! در خلاء لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Beretta ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ در 8/9/2021 در 11:44 AM، tara-Lr گفته است: • به نام آفریننده تاریکی ها • • رمان: در خلاء • • نویسنده: tara-lr • • ژانر: تریلر, جنایی, علمی-تخیلی • • زمان پارت گذاری: نامعین • • هدف: تشنه آنم که ذهنتان را به دام فکر کردن بیاندازم • *** خلاصه: سرگذشتی با موضوعی بیتقارن، رمان دنباله داری را متولد کرده است که مقدار گمراهی و کج روی در آن زیاد است. رمان در خلاء با اعتقاد بیمعنی جَنِسا دوست کایلا شروع میشود که تنها گوشهای از از این نا متقارنی را به دنبال دارد. این رمان مرزی بین واقعیت و خیال میباشد تا هضم آن را برای مخاطب سخت و مهیج بسازد. *** مقدمه: تحرک بدون زمان هیچ چیز ثابت شدهای ندارد. یا برعکس، زمان بدون تحرک باعث گذر زمان نمیشود. موجود زنده برای احیاء کلمه دومش نیاز به زمان دارد. پیچیده شد. فقط کافیست همه چیز را فراموش کرد و خود را در یک بُعد جدا از جهان رها کرد. بُعدی که زمان در آن بیمعنی باشد. در آنجا ببین اما تصور نکن. بنوش ولی مزه نکن. بجو و قورت نده. بشنو و در آخر، باور نکن! زیرا زندگی غیر کامل جایگذین قطاری به مقصد خلاء میشود. ما همه اینجاییم! در خلاء سلام دوست عزیزم، ژانر تریلر فکر نکنم برای رمان درست باشه. داخل خلاصه تنها چیزی که گفته شده اعتماد جنساست و اطلاعات دیگهای نداده. به نظرم کمی بیشتر به خواننده اطلاعات بدید. مقدمهی خیلی جالبی بود و به شخصه عاشقش شدم. رمان فعلا زیاد پیشروی نکرده که نظر بدم اما تنها مشکلی که من حس کردم این بود که زیاد مشخص نبود کی داره صحبت میکنه، یا کی رو داری توصیف میکنی. کمی گنگ بود. اما در کل رمان جالبیه، تاپیک رو دنبال کردم بخونم. موفق باشی❤✨ 2 نقل قول - قانون هیچوقت به احساسات توجه نمیکنه، هیچوقت هم نمیکرد! نمیگه فلانی چرا عقدهای شده، چرا کینه به دل گرفته، چرا از دیوونگی به سیم آخر زده! براشون مهم نیست چرا یه کاری رو کردی، فقط براشون مهمه که چه کاری کردی! ساتی این زندگی همیشه بیعدالت بوده، همیشه همین بوده! تلاش نکن که همهچی رو خوب جلوه بدی، خودت هم میدونی که هردومون به یه اندازه نابود شدهایم و دیگه چیزی واسه از دست دادن نداریم. فقط باید دور شیم، میفهمی؟ تحت تعقیبیم، میفهمی؟! «روایت زندگیهای هیجانانگیز بدلکاران قصهی ما!» لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ta-ra ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ 27 دقیقه قبل، MOBINA.H گفته است: سلام دوست عزیزم، ژانر تریلر فکر نکنم برای رمان درست باشه. داخل خلاصه تنها چیزی که گفته شده اعتماد جنساست و اطلاعات دیگهای نداده. به نظرم کمی بیشتر به خواننده اطلاعات بدید. مقدمهی خیلی جالبی بود و به شخصه عاشقش شدم. رمان فعلا زیاد پیشروی نکرده که نظر بدم اما تنها مشکلی که من حس کردم این بود که زیاد مشخص نبود کی داره صحبت میکنه، یا کی رو داری توصیف میکنی. کمی گنگ بود. اما در کل رمان جالبیه، تاپیک رو دنبال کردم بخونم. موفق باشی❤✨ سلام گلم واقعا مرسی که خبر دادی من یادم رفته بود این تاپیک رو ویرایش کنم 💛 سعی میکنم پارت بعدیای که میفرستم خلاصه رو ویرایش کنم خیلیا گفتن گنگه^^ 1 1 نقل قول اگه آخرین سیگار جهان رو در حال سوختن ببینی... وقتشه که پایان کابوس هات رو هم تماشا کنی! در خلاء لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Beretta ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۴۰۰ 7 دقیقه قبل، tara-Lr گفته است: سلام گلم واقعا مرسی که خبر دادی من یادم رفته بود این تاپیک رو ویرایش کنم 💛 سعی میکنم پارت بعدیای که میفرستم خلاصه رو ویرایش کنم خیلیا گفتن گنگه^^ خواهش میکنم عزیزم. 1 نقل قول - قانون هیچوقت به احساسات توجه نمیکنه، هیچوقت هم نمیکرد! نمیگه فلانی چرا عقدهای شده، چرا کینه به دل گرفته، چرا از دیوونگی به سیم آخر زده! براشون مهم نیست چرا یه کاری رو کردی، فقط براشون مهمه که چه کاری کردی! ساتی این زندگی همیشه بیعدالت بوده، همیشه همین بوده! تلاش نکن که همهچی رو خوب جلوه بدی، خودت هم میدونی که هردومون به یه اندازه نابود شدهایم و دیگه چیزی واسه از دست دادن نداریم. فقط باید دور شیم، میفهمی؟ تحت تعقیبیم، میفهمی؟! «روایت زندگیهای هیجانانگیز بدلکاران قصهی ما!» لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
niloofar.h ارسال شده در 1 شهریور، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) سلام عزیزم خسته نباشی. پارتهای رمانت رو خوندم و چند تا نکته به نظرم اومد که بهت میگم. داستان و رمان نباید با دیالوگ شروع بشه 《 طبق مقالههایی که خوندم و مطالعاتی که راجع به نوشتن رمان و داستان داشتم》 توی پارت دوم کلمهی حرس غلط هست ( توی پارت حرسی نوشته شده بود) و به این صورت نوشته میشه👈 حرص. پارت سوم یه اشتباه تایپی کوچولو داشتی👈 در فضای کوچک کلاس شروع به 《قدم زدم》، قدم زدن✔ جنسا و امثالش✔ امسالش❌ خیلی خوبه که به زبان ادبی مینویسی. فضاسازی رمان خوبه، به نظرم شروع خوبی داشت. خلاصه و مقدمه خیلی خوب بودن. اسم رمان هم قشنگه👌 موفق باشی💙 ویرایش شده 1 شهریور، ۱۴۰۰ توسط niloofar.h 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
شوکران ارسال شده در 8 شهریور، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۴۰۰ مهیج و راز آلود ژانر ادبی نیست. باید بهت تو تست قلم گفته باشند احتمالا همون طور که برا علمی کنارش تخیلی رو نوشتی، برا فانتزی هم باید کنارش تخیلی رو بنویسی تارای عزیز. من بالاتر هم دیدم یه سری ها گفتند نباید با دیالوگ شروع کنی و اینا اما درستش اینه که به قول یه نفر، نبایدی وجود نداره و ما خیلی رمان و کتاب معروف داریم که با دیالوگ شروع می شند. پس رو این حاشیه ها زیاد تمرکز نکن . فایتینگ 👍 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
مدیر آگهی elhamak ارسال شده در 9 شهریور، ۱۴۰۰ مدیر آگهی اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۴۰۰ سلام عزیزم 😃 خسته نباشی. قلم خوبی داشتی و من به شخصه لذت بردم از رمانت.فقط کمی توصیفات کم بود که سعی کن روش بیشتر کاری کنی ^^ چند تا غلط املایی داشتی که پایین میگم. نقاطی ❌ نقاشی✔️ خاندن❌ خواندن✔️ دفع❌ دفعه✔️ مطمعن❌ مطمئن✔️ قلط❌ غلط✔️ خاهش❌ خواهش✔️ موفق باشی =)♡ 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ta-ra ارسال شده در 9 شهریور، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۴۰۰ در 8/23/2021 در 5:33 PM، niloofar.h گفته است: سلام عزیزم خسته نباشی. پارتهای رمانت رو خوندم و چند تا نکته به نظرم اومد که بهت میگم. داستان و رمان نباید با دیالوگ شروع بشه 《 طبق مقالههایی که خوندم و مطالعاتی که راجع به نوشتن رمان و داستان داشتم》 توی پارت دوم کلمهی حرس غلط هست ( توی پارت حرسی نوشته شده بود) و به این صورت نوشته میشه👈 حرص. پارت سوم یه اشتباه تایپی کوچولو داشتی👈 در فضای کوچک کلاس شروع به 《قدم زدم》، قدم زدن✔ جنسا و امثالش✔ امسالش❌ خیلی خوبه که به زبان ادبی مینویسی. فضاسازی رمان خوبه، به نظرم شروع خوبی داشت. خلاصه و مقدمه خیلی خوب بودن. اسم رمان هم قشنگه👌 موفق باشی💙 در 8/30/2021 در 4:01 PM، شوکران گفته است: مهیج و راز آلود ژانر ادبی نیست. باید بهت تو تست قلم گفته باشند احتمالا همون طور که برا علمی کنارش تخیلی رو نوشتی، برا فانتزی هم باید کنارش تخیلی رو بنویسی تارای عزیز. من بالاتر هم دیدم یه سری ها گفتند نباید با دیالوگ شروع کنی و اینا اما درستش اینه که به قول یه نفر، نبایدی وجود نداره و ما خیلی رمان و کتاب معروف داریم که با دیالوگ شروع می شند. پس رو این حاشیه ها زیاد تمرکز نکن . فایتینگ 👍 19 دقیقه قبل، Ad Manager elif گفته است: سلام عزیزم 😃 خسته نباشی. قلم خوبی داشتی و من به شخصه لذت بردم از رمانت.فقط کمی توصیفات کم بود که سعی کن روش بیشتر کاری کنی ^^ چند تا غلط املایی داشتی که پایین میگم. نقاطی ❌ نقاشی✔️ خاندن❌ خواندن✔️ دفع❌ دفعه✔️ مطمعن❌ مطمئن✔️ قلط❌ غلط✔️ خاهش❌ خواهش✔️ موفق باشی =)♡ بچه ها ممنونم از نقدای خوبتون خیل کمکم میکنن^^ و به عنوان اولین رمانم و اولین باری که دارم مینویسم عادی باشه براتون که همچین اشکالاتی دارم شما هم دریغ نکنین و هرچیزی که به نظرتون اومد گفتنیه بهم بگین سعی میکنم با گذشت زمان بهتر هم بشم و به حمایتتون نیاز دارم🙂🦋 3 نقل قول اگه آخرین سیگار جهان رو در حال سوختن ببینی... وقتشه که پایان کابوس هات رو هم تماشا کنی! در خلاء لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
..Pegah.. ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) اهم اهم! اسم تقریباً به دور از کلیشهای رو انتخاب کردین. در نگاه اول حس کردم با رمانی تخیلی-علمی روبهرو هستم و با توجه به ژانرهای عنوانشده معلوم شد که ژانر رمان با عنوان انتخابی همخوانی دارد. محتوای پارتها نیز با اسم انتخابی مطابقت داشت. ژانرهای «رازآلود» و «هیجانی» توی حیطهی نویسندگی نیست. ژانر تخیلی و فانتزی هم به این صورت هست~ تخیلی-فانتزی/تخیلی-علمی. میتوان به جای «رازآلود» از «معمایی» استفاده کرد. اگه ژانر اول رو معمایی فرض کنیم، توی بیشتر پارتها شاهدش بودیم. از ابتدای خلاصه تقریباً مشخص است با چه رمانی روبهرو هستیم. خلاصهی یه رمان یعنی چکیدهای از اتفاقاتش... بهگونهای که اطلاعاتی از ایده و رویکرد کلی رمان به مخاطب بده. حس کردم میزان اطلاعات دادهشده در این بخش کم بود. تا حدودی گویا فقط به شروع رمان توی خلاصه اشاره کردین. میشه اطلاعات نسبی که از خلاصه در اختیار خواننده قرار میگیره، غیر مستقیم هم روایت بشه. این روش بسی جذابتره. به دور از قالب و ساختار کلیشهای بود. ابهام داشت و میتونست برای جذابیت بیشتر، از کلمات و تشبیههات دلفریبتری برخوردار باشه. متن نگاشتهشده جذاب بود، البته نه به عنوان مقدمه. بهتره بیشتر با احساسات و عواطف خواننده بازی کنین. مقدمهی یه رمان از دل احساسات داستان سرچشمه میگیره و مخاطب رو تحت تأثیر قرار میده. حس کردم مطالبی رو غیر مستقیم بازگو میکنین که مربوط به کاراکترها یا اتفاقات رمان هست؛ بنابراین برای خلاصه مناسبتره. در جایگاه یک متن، جذاب و مبهم بود ولی در مقام مقدمه گمان نمیکنم مناسب باشه. با محتوا و ژانر هم همخوانی داشت. شروع کلیشهای رو برای رمان شاهد نبودیم. از همون ابتدای رمان ژانر معمایی کلیک هم خورده و کاملاً مشهوده. پیشنهاد میکنم روی صحنهها بهخصوص صحنههایی که کایلا تصور میکنه، بیشتر کار کنین تا حس ترس و اضطراب به مخاطب هم منتقل بشه. برای مثال این قسمت: «چهره مظلومی داشت» ~ بهتر بود این مظلومیت نهفته توی چهرهش رو واضحتر به مخاطب نشون میدادین، نه اطلاعرسانی فقط با یه جملهی خبری. صحنهی کابوس کایلا میشد با جزئیات بیشتری روایت بشه. مثلاً بیشتر به احساسات کایلا مانور میدادین. یعنی به نحوی که خواننده بتونه تمام و کمال با صحنه و کاراکترهای اون موقعیت ارتباط برقرار کنه. بهگونهای صحنهها و اتفاقات رو روایت کنین که مثلاً خواننده گرمی خون و اون حس ترس کایلا رو درک کنه. مورد دیگهای که کمی برام ناخوشاینده، برخی سؤالات درون مونولوگ بود که انگار از منِ خواننده پرسیده شدن. «به نظرتان واکنش جنسا چه بود؟» «این هم واضح هست؟» به نظرم این نوع سؤال پرسیدن از مخاطب توی مونولوگ از جذابیت رمان کم میکنه. درسته که زاویه دید شما سوم شخص هست ولی باز هم چندان جذاب نبودن. یا جمله«اگر دل رحم باشید حس جنسا را درک میکنید!» برام جذاب نبود. گویی راوی داره اخباری رو اعلام میکنه و جملهها رو به حالت خبری بیان میکنه. یه نکتهی دیگه! بهتره بعد از تموم شدن صحنهای از علامت سه ستاره برای جداسازی اتفاقات و صحنهها بهره ببرید. مثلاً: انتهای پارت 5 یا ابتدای پارت 6. تکرار فعل «داد» توی آخرهای پارت 5 یهذره آزاردهنده بود. از علائم نگارشی غافل نشین و در جای مناسب خودشون بهکار ببرین. چند مورد اشکال تایپی هم وجود داره که با یه بار ویرایش حل میشه. میآم❌ میام✅ احظار❌ احضار✅ (*توی خلاصه) و... . ---------------- امیدوارم مفید واقع بشه. اندیشهتون سبز-^ @tara-Lr ویرایش شده 10 شهریور، ۱۴۰۰ توسط ..Pegah.. 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ta-ra ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ 5 ساعت قبل، ..Pegah.. گفته است: اهم اهم! اسم تقریباً به دور از کلیشهای رو انتخاب کردین. در نگاه اول حس کردم با رمانی تخیلی-علمی روبهرو هستم و با توجه به ژانرهای عنوانشده معلوم شد که ژانر رمان با عنوان انتخابی همخوانی دارد. محتوای پارتها نیز با اسم انتخابی مطابقت داشت. ژانرهای «رازآلود» و «هیجانی» توی حیطهی نویسندگی نیست. ژانر تخیلی و فانتزی هم به این صورت هست~ تخیلی-فانتزی/تخیلی-علمی. میتوان به جای «رازآلود» از «معمایی» استفاده کرد. اگه ژانر اول رو معمایی فرض کنیم، توی بیشتر پارتها شاهدش بودیم. از ابتدای خلاصه تقریباً مشخص است با چه رمانی روبهرو هستیم. خلاصهی یه رمان یعنی چکیدهای از اتفاقاتش... بهگونهای که اطلاعاتی از ایده و رویکرد کلی رمان به مخاطب بده. حس کردم میزان اطلاعات دادهشده در این بخش کم بود. تا حدودی گویا فقط به شروع رمان توی خلاصه اشاره کردین. میشه اطلاعات نسبی که از خلاصه در اختیار خواننده قرار میگیره، غیر مستقیم هم روایت بشه. این روش بسی جذابتره. به دور از قالب و ساختار کلیشهای بود. ابهام داشت و میتونست برای جذابیت بیشتر، از کلمات و تشبیههات دلفریبتری برخوردار باشه. متن نگاشتهشده جذاب بود، البته نه به عنوان مقدمه. بهتره بیشتر با احساسات و عواطف خواننده بازی کنین. مقدمهی یه رمان از دل احساسات داستان سرچشمه میگیره و مخاطب رو تحت تأثیر قرار میده. حس کردم مطالبی رو غیر مستقیم بازگو میکنین که مربوط به کاراکترها یا اتفاقات رمان هست؛ بنابراین برای خلاصه مناسبتره. در جایگاه یک متن، جذاب و مبهم بود ولی در مقام مقدمه گمان نمیکنم مناسب باشه. با محتوا و ژانر هم همخوانی داشت. شروع کلیشهای رو برای رمان شاهد نبودیم. از همون ابتدای رمان ژانر معمایی کلیک هم خورده و کاملاً مشهوده. پیشنهاد میکنم روی صحنهها بهخصوص صحنههایی که کایلا تصور میکنه، بیشتر کار کنین تا حس ترس و اضطراب به مخاطب هم منتقل بشه. برای مثال این قسمت: «چهره مظلومی داشت» ~ بهتر بود این مظلومیت نهفته توی چهرهش رو واضحتر به مخاطب نشون میدادین، نه اطلاعرسانی فقط با یه جملهی خبری. صحنهی کابوس کایلا میشد با جزئیات بیشتری روایت بشه. مثلاً بیشتر به احساسات کایلا مانور میدادین. یعنی به نحوی که خواننده بتونه تمام و کمال با صحنه و کاراکترهای اون موقعیت ارتباط برقرار کنه. بهگونهای صحنهها و اتفاقات رو روایت کنین که مثلاً خواننده گرمی خون و اون حس ترس کایلا رو درک کنه. مورد دیگهای که کمی برام ناخوشاینده، برخی سؤالات درون مونولوگ بود که انگار از منِ خواننده پرسیده شدن. «به نظرتان واکنش جنسا چه بود؟» «این هم واضح هست؟» به نظرم این نوع سؤال پرسیدن از مخاطب توی مونولوگ از جذابیت رمان کم میکنه. درسته که زاویه دید شما سوم شخص هست ولی باز هم چندان جذاب نبودن. یا جمله«اگر دل رحم باشید حس جنسا را درک میکنید!» برام جذاب نبود. گویی راوی داره اخباری رو اعلام میکنه و جملهها رو به حالت خبری بیان میکنه. یه نکتهی دیگه! بهتره بعد از تموم شدن صحنهای از علامت سه ستاره برای جداسازی اتفاقات و صحنهها بهره ببرید. مثلاً: انتهای پارت 5 یا ابتدای پارت 6. تکرار فعل «داد» توی آخرهای پارت 5 یهذره آزاردهنده بود. از علائم نگارشی غافل نشین و در جای مناسب خودشون بهکار ببرین. چند مورد اشکال تایپی هم وجود داره که با یه بار ویرایش حل میشه. میآم❌ میام✅ احظار❌ احضار✅ (*توی خلاصه) و... . ---------------- امیدوارم مفید واقع بشه. اندیشهتون سبز-^ @tara-Lr ممنون گلم خیلی مفید بودن به دردم خورد و همین الان اون نکته و اشتباه هایی که به نظرم لازم به ویرایش داشت رو درست کردم. اویدوارم جدا از اینا رمانم برات جالب بوده باشه^^ 2 نقل قول اگه آخرین سیگار جهان رو در حال سوختن ببینی... وقتشه که پایان کابوس هات رو هم تماشا کنی! در خلاء لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
..Pegah.. ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۴۰۰ 1 ساعت قبل، tara-Lr گفته است: ممنون گلم خیلی مفید بودن به دردم خورد و همین الان اون نکته و اشتباه هایی که به نظرم لازم به ویرایش داشت رو درست کردم. اویدوارم جدا از اینا رمانم برات جالب بوده باشه^^ خواهش از این به بعد میخونمش-^ 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ᴄʀᴀᴢʏ ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ خب خب رمانتو خیلی دوس داشتم اسم ، ژانر، خللاصه، مقدمه، شروع و موضوع عالی داشتی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ta-ra ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ 11 دقیقه قبل، -Byta- گفته است: خب خب رمانتو خیلی دوس داشتم اسم ، ژانر، خللاصه، مقدمه، شروع و موضوع عالی داشتی نفوذ کردی تو مغذم تعریف پرستیدنیای بود فداتم. 2 نقل قول اگه آخرین سیگار جهان رو در حال سوختن ببینی... وقتشه که پایان کابوس هات رو هم تماشا کنی! در خلاء لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ᴄʀᴀᴢʏ ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۴۰۰ 34 دقیقه قبل، tara-Lr گفته است: نفوذ کردی تو مغذم تعریف پرستیدنیای بود فداتم. 💋😁 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .