Z.mim ارسال شده در 3 بهمن، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۴۰۰ (ویرایش شده) - بِسم الله ِ الرَحمنِ الرَحیم - • نام رمان : لاتاری • نویسنده : زهرهمقدم • ژانر : عاشقانه/ اجتماعی ویرایش شده 3 اسفند، ۱۴۰۰ توسط Z.mim 5 1 نقل قول ☆ رمان مُتَّحِدین☆ _______________________________________ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
نویسنده کوچک ارسال شده در 5 بهمن، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۴۰۰ هلو سوییتی 🥺😍 من رمانت رو میخونمو از اینکه پر از اتفاق و حادثه و رازه خیلی خوشم میاد🤭 مرسی بابت پارتای جدید و لوطفن تند تند پارت بزار قشنگم🥺💋💜💯 3 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Z.mim ارسال شده در 5 بهمن، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۴۰۰ 40 دقیقه قبل، نویسنده کوچک گفته است: هلو سوییتی 🥺😍 من رمانت رو میخونمو از اینکه پر از اتفاق و حادثه و رازه خیلی خوشم میاد🤭 مرسی بابت پارتای جدید و لوطفن تند تند پارت بزار قشنگم🥺💋💜💯 سلام عزیزم خوشحالم که نوشتمو دوست داشتی و دنبال میکنی💫 و اینکه حتما هر وقت بتونم پارت میزارم🤍 3 1 نقل قول ☆ رمان مُتَّحِدین☆ _______________________________________ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حنان ارسال شده در 6 بهمن، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۴۰۰ سلام سلام در لحظه پارت جدیدتو شکار کردمو خوندم و باید بگم که من تو همین دوتا دیدار کوتاه عاشق حامد شدم🥺 چرا مهراد از دعوت حامد عصبانی شد؟ این رفتارای مشکوک منو نسبت به آینده رمان نگران میکنه.... ایشالا اگه قراره در آینده بلایی سر حامد عزیزم بیاد همه درد و بلاش بخوره تو سر آنا🙄😂 لاتاری تو لیست رمانای مورد علاقمه و واقعا دوستش دارم فقط قول بده چیزی که تو مقدمه نوشتی رو نخوای تو جریان داستان بهمون نشون بدی و مارو درگیر بازی سرنوشت بکنی🥺🥺 کلی بوس بهت و موفق باشی❤ 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Z.mim ارسال شده در 6 بهمن، ۱۴۰۰ مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۴۰۰ سلام عزیزدلم اول بگم که خیلی خوشحالم که نوشتمو دوست داشتی 💜 و دوم درباره ادامه داستان به نظرم طوریه که خواننده ها خیلی نمیتونن حدسش بزنن و خب بالاخره به قول مقدمه سرنوشت قابل پیش بینی نیست... امیدوارم که ادامه داستان هم بتونه راضی نگهت داره و دوسش داشته باشی💫🙄🤍 1 نقل قول ☆ رمان مُتَّحِدین☆ _______________________________________ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حنان ارسال شده در 11 بهمن، ۱۴۰۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰/۱۱/۶ در 18:05، Z.mim گفته است: سلام عزیزدلم اول بگم که خیلی خوشحالم که نوشتمو دوست داشتی 💜 و دوم درباره ادامه داستان به نظرم طوریه که خواننده ها خیلی نمیتونن حدسش بزنن و خب بالاخره به قول مقدمه سرنوشت قابل پیش بینی نیست... امیدوارم که ادامه داستان هم بتونه راضی نگهت داره و دوسش داشته باشی💫🙄🤍 اینجوری که گفتی کاملا مطمئن شدم میخوای با روان ما بازی کنی😭😐😂 فقط با حامد مهربون باش🥺💔 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .