ZeinabHDM ارسال شده در 3 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین (ویرایش شده) نام رمان: گولان نویسنده: زینب هادی مقدم ژانر: عاشقانه، اجتماعی مقدمه: بین گلبرگ های کاغذی؛ نام تو را حک کردم؛ آن ها را در گوشه ای از صندوقچه ی دلدادگی پنهان ساختم تا راز دل فاش نشود؛ این است دنیای پر از خیال تو که در اطرافم پرسه میزند؛ این است دل بیقراری که بنا است در خفا و دور از دیگران به دنبال تو بتپد؛ روا نیست که پنهان شوی؟! کاش برسد آن فصلی که وصال میسر میشود؛ کاش گولان میسر شود تا صدای بلبلان در میان سبزه ها طنین انداز شود و با آوازشان صدای تپش های قلبم را به گوشت برسانند؛ آن زمان است که زمزمه خواهم کرد: چو باران در چمنزاری رسد، گلها بروید چو باوان در گلستانی رسد، دلها بکوبد در آن بوی گل یاس و سمن در دشت ایران چو گولان در بیابانی رسد، غم ها سرآید خلاصه : گولان روایت دلتنگی ها و عاشقانه های باوان دختر خان زاده ی کرمانجی است، او در پی در دست داشتن دل داژیار با غیرت، روزهایش را از پی هم می گذراند و در انتظار فصل وصال است، اما این راه عشق است که هموار نیست و او در پس این ناهمواری به دنبال یار شتابان است تا اینکه در گولان وصال میسر می شود. ویرایش شده 3 فروردین توسط ZeinabHDM نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .