نقد و معرفی رمان زیر مدار عاشقی |عسلی م‌آوی؛کاربر انجمن رمان نود هشتیا

[Asali _mA]

نام رمان: زیر مدار عاشقی

نام نویسنده: عسلی م‌آوی

ژانر: عاشقانه،پلیسی،جنایی

خلاصه:

 

از قدیم به جای مانده است! سر نخ، دو شاخه شود، نمیتوان آنرا از راه سوزن گذراند و در صورت جدا شدن عاشق و معشوق، عشق در رهگذر کاری ندارند و به عبارتی دیگر تفکیک میان عاشق و معشوق در مدار عشق، ناممکن است.

من تورا در ذهنم البته خواهم کشت! گناهی نیست که خدا قربانی ذهن در قبال قلب را می‌بخشد!؟

 

 شیر پسری از دیار غربت، تلاطم نگاهت را  محو خواهد کرد. هوس درون را در مداری از جنس عشق خاموش خواهد کرد .. تصویر همچو ماهت را بر روی آب خواهد کشید!

 

پس دخترک می‌گوید، من تو را خواهم مَهرَب کرد!؟مَهرَب من! یک مکان با ظاهری خشن، اما سراسر مهر دور   پدرانه!؟

 

بیا من دایره و مرکز می‌شوم. تو محوری بیارا، از توصیفات عشق...

مَهرَب‌خانه(جای فرار گریز ) تو، بشود  قطبی در مدار عشق  تا من لایق نام پناهنده  باشم؟  آنگاه خدا خود،  با دستانش روایت مارا به تصویر می‌کشد...

 

این رمان سراسر  عشق و عارفانه هاییست که هر یک از شخصیت‌ها شجاعت اعتراف آن‌را ندارند. 

اما این تحفه‌ی بلا به دور، چیز دیگریست.

بلاخره دستش رو می‌شود...

داستان از آنجایی به شروع پیوست که عسل دختری ساده  قلب،  از دست ارباب خود فرار کرده. به دنبال جایی برای پنهان شدن، به طور اتفاقی به خانه امیر، سرگرد و مامور مخفی  اداره آگاهی پناه  برد.

اما آیا امیر مغرور و سخت ما، حاضر به قبول کردن دختری پر دردسر مثل عسل خواهد شد؟!

"با من قلم به قلم همراه باشید؛ تا شاید راز نهفته در این داستان قدم به قدم آشکار شود.

 

صفحه رمان: 

 

ویرایش شده 16 فروردین توسط Asali _mA

[MCH]

14 ساعت قبل، Asali _mA گفته است:

نام رمان:سقوط در عشق

نام نویسنده:عسلی م‌آوی

ژانر:عاشقانه،پلیسی،جنایی

 

خلاصه:

رمان سقوط در عشق ؛ یک رمان با ظاهری خشن،اما سراسر عشق است . عشقی که هر یک از شخصیت ها شجاعت اعتراف آنرا ندارند. اما این عشق چیز دیگریست . بلاخره دستش رو میشود...

داستان از اونجایی به شروع پیوست که عسل دختری ساده از دست ارباب خود فرار کرد. به دنبال جایی برای پنهان شدن ؛ به طور اتفاقی به خانه امیر..سرگرد و مامور مخفی  اداره آگاهی پناه برد ...

اما آیا امیر مغرور و سخت ما ، حاضر به قبول کردن دختری پر دردسر مثل عسل خواهد شد ؟!

"با من قلم به قلم همراه باشید ؛ تا شاید راز نهفته در این داستان قدم به قدم آشکار شود ...

 

صفحه رمان: 

 

سلام

برای نقد رمانت اومدم.

اسم کلیشه ایه و مشابه های زیادی داره. ژانرات قابل قبولن.

خلاصت هم خوبه اما مشکل نگازشی و پرش لحن داره.

مقدمت رو به عنوان دارت ذکر کردی. چیزی که یه عنوان پارت اول آوردی بیشتر مقدمه است.

توصیفاتت برای فضاسازی خیلی کمه. بهتره بیشتر روی جزئیاتت کار کنی. نکته بعدی راجب مضمون و رفتار اصلی شخصیت مردت امیره که به عنوان یه پلیس رفتار خیلی خشنی با یه قرد که وارد خونش داره. این عجیب  نیست اگه امیر یه پلیس قدیمی بود تو زمان قدیم نه الان که یه تفنگم بدون اجازه نمیتونن ازجاش بیرون بیارن. چه برسه یه آدمو بکشن.

زمان رمانت مجهوله و بهتره مشخص کنی که داری برای حال مینویسی یا گذشته. توصیه من چون ارباب رعیتیه، بردنش به گذشته و استفاده از عناصر زمان های قدیمه که جذابتر و واقع گرایانه ترش میکنه. حتی نسیت به بقیه رمانای ارباب و رعیتی متفاوت!

مشکلات ویراستاری هم به چشم میخوره که تو بخش تایپ رمان آموزش هاش رو بخون.

موفق باشی

@ Gh.aꨄ︎

[ماهی]

سلام عزیزم.

اسم رمانت کلیشه‌اس، سعی کن یه اتفاق خاص رو توی رمانت مدنظر قرار بدی و بعد اسم رو انتخاب کنی.

ژانرات مناسبن و ایرادی ندارن.

مقدمه‌ات هم خوبه.

خلاصه‌ات رو پیچیده‌تر کن، ابهام توش ایجاد کن تا خواننده کنجکاو بشه تا رمانت رو بخونه.

شروع رمانت خوب بود.

یه قسمت‌هایی به کل فراموش کرده بودی که توصیف کنی.

توصیفات مکان، شخصیت‌هاتم کم بود و روشون کار کن.

برااات؟!

این قسمت، کشیدن حروف توی  رمان درست نیست و  حتما ویرایشش کن.

قلمت مانا🧡

[Asali _mA]

6 ساعت قبل، ماهی گفته است:

سلام عزیزم.

اسم رمانت کلیشه‌اس، سعی کن یه اتفاق خاص رو توی رمانت مدنظر قرار بدی و بعد اسم رو انتخاب کنی.

ژانرات مناسبن و ایرادی ندارن.

مقدمه‌ات هم خوبه.

خلاصه‌ات رو پیچیده‌تر کن، ابهام توش ایجاد کن تا خواننده کنجکاو بشه تا رمانت رو بخونه.

شروع رمانت خوب بود.

یه قسمت‌هایی به کل فراموش کرده بودی که توصیف کنی.

توصیفات مکان، شخصیت‌هاتم کم بود و روشون کار کن.

برااات؟!

این قسمت، کشیدن حروف توی  رمان درست نیست و  حتما ویرایشش کن.

قلمت مانا🧡

خیلی ممنون که رمانم رو خوندی 😍😍😍 چشم حتما سعی میکنم گفته هات رو ویرایش بزنم