Navesandehjavan23 ارسال شده در 16 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت نمیدونم براتون پیش اومده یا نه وقتی حال دلتون خوب نیست دوس دارید تلاشی بکنید که از او حالت در بیایید اما نمیدونید باید چکار کنید کار های همیشگی هم جوابگو نیست اینجا دوستان با کار هایی که انجام میدند کمک شما میکنند تا حالتون خوب بشه 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Navesandehjavan23 ارسال شده در 16 اردیبهشت مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت فیلم می بینم . میخوابم .یا هیچ کاری نمیکنم و فقط به یک جا زل میزنم 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
So.Bloom ارسال شده در 16 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت 5 دقیقه قبل، Navesandehjavan23 گفته است: نمیدونم براتون پیش اومده یا نه وقتی حال دلتون خوب نیست دوس دارید تلاشی بکنید که از او حالت در بیایید اما نمیدونید باید چکار کنید کار های همیشگی هم جوابگو نیست اینجا دوستان با کار هایی که انجام میدند کمک شما میکنند تا حالتون خوب بشه ورزش می کنم ،تنها کاری که واقعا سر حالم می کنه😇😂❤ 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Navesandehjavan23 ارسال شده در 16 اردیبهشت مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت 10 دقیقه قبل، Sogol گفته است: ورزش می کنم ،تنها کاری که واقعا سر حالم می کنه😇😂❤ چه خوب 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ناظر رمان Psycho ارسال شده در 16 اردیبهشت ناظر رمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت پلی لیستم و تکواندو🤝🏻 3 نقل قول ☕🍪رمان دراگون پارازیت🍂 *اژدهای من با تمام نقصهاش!* ☕🍪رمان سجده شیطان🍂 ☕🍪رمان ناپاکزاده های رم🍂 ☕🍪رمان آسیناریا🍂 (('برگرفته از نظریهی ملکهی سرخ و جملات تامس هابز')) ☕🍪رمان کت قدیس🍂 🌱داستان سایکواکتیو💚*مردی که دیوانهوار ادبیات ژاپن و دمنوشهاش رو دوست داشت!* 🌱مجموعهی سادیسم💚 🌱داستان پیست سایکدلیک💚 🌱داستان اربوس💚*خوناشامی که فانتزیهای آبی رنگ داره!* 🌱داستان وابی سابی💚 *حیح... زیادی به درد لایت آکادمیا میخوره* 🌱داستان همزاد شیطان💚 🌱داستان بتشیورس💚 💙دلنوشتهی تقدیم به آقای الاسدی❤ 🎐دلنوشتهی سفید- فوبیا¹🤍 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ناظر رمان Artemis.T ارسال شده در 17 اردیبهشت ناظر رمان اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت گوش دادن به اهنگام و چت و تماس و...با دوستام "این ادما تو انجمن مساوی میشن ب: @ Hony.m @ Sanaz87 @ Azaliya @ Ghazal @ Masoome @ PsychoV7 و گروه اتحاد و @ Beretta " 2 1 4 نقل قول ♧انتقامی از جنس خون, مَجاز♧ -تو هیچ وقت نمیتونی جلوی سرنوشتی که از پیش تعیین شده بایستی؛ حقش رو داری، ولیتوانش رو نه! بعضی اوقات فقط باید بشینی و نگاه کنی که چه راحت داری همه چیزت رو از دست میدی. بعضی اوقات فقط باید بی تفاوت بمونی و بدون هیچ واکنشی، تنها نطارهگر نمایش بدبختیهات باشی. تو بعضی مخمصهها، تلاش فقط نتیجه معکوس میده؛ عین دست و پا زدن تو یه باتلاق، که هیچی جز سرعت غرق شدت عایدت نمیکنه...! ساردینیا، معمایی با یک کارآگاه متفاوت حافظه سیاه، در جستوجوی حافظه ای با رنگ و بوی سیاهی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Sanaz87 ارسال شده در 17 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت 1 ساعت قبل، Artemis.T گفته است: گوش دادن به اهنگام و چت و تماس و...با دوستام "این ادما تو انجمن مساوی میشن ب: @ Hony.m @ Sanaz87 @ Azaliya @ Ghazal @ Masoome @ PsychoV7 و گروه اتحاد و @ Beretta " عر جیع من ذووووووق 1 نقل قول -اونشب به اسم، شب تولدم بود، ولی تولد نبود، یه خونبازی مطلق بود! اونشب هرچی که بود، خون و خون و خون بود! اون شب به جای خامه، خون رو کیک من مالیدن! اون شب دستام به جای کادو، خون مادرم رو هدیه گرفتن! اون شب این چشما به جای خنده، خون گریه کردن! اون شب همه چی غرق خون بود! سر تا ته تولد من، به خاطر وجود نحس رها، رو خون برپا شد! و من میخوام... میخوام عقد اونم رو خون به پا شه! میخوام بفهمه چه زجری داره که خون عزیزت رو دستت ریخته باشه و لبت محکوم به خندیدن باشه! 🎴♟️حرکت آخر♟️🎴 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
کرومتوفیلیا ارسال شده در 17 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت والا من کم توقعم همین که کارت بانکی ایلان جون دستم باشه و با جانی جون و برد جون بگردم برام کافیه 😂😂😂😂 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Fatemeh14 ارسال شده در 17 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت اهم اهم😌 اولش اینه یه گوشی مدل بالا یه وای فای موجود پریز برق کنار تخت خونه لوکس ننه بابای فرا پولدار کارت بانکی میلیاردی ماشین پژوی خوشگل(میدونم پژو پارس زیاد چیز زیادی نیست اما خیلی خفنه😤💕) و اینکه یه اکیپپایه وچاپ رمانم و.... کیمیگه من پرتوقعم بزنم فکشو بیارم پایین😐😂؟؟ 1 نقل قول هر آن ممکن دارد که قلبم از عشق تو بایستد! تو فرمانده و من اجرا کننده، تو بی فا و من مطیع، تو بی احساس و من مجنون. سر انجام ما چه دارد که این چنین میکنی با من لیلی شیرین سخن؟ حق ما انتقام خونین نبود گر چه شیرینی لبخند شیرین، بر دل فرهاد حسرت شد. https://forum.98ia2.ir/topic/8223-مطیع-تو-fatemeh_14کاربر-انجمن/💛 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Shadow ارسال شده در 17 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت فقط باید بخوابم... حتی اگر کاری نداشته باشم وقتی حالم بده میتونم چند روز بخوابم 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Navesandehjavan23 ارسال شده در 17 اردیبهشت مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت 5 دقیقه قبل، Shadow گفته است: فقط باید بخوابم... حتی اگر کاری نداشته باشم وقتی حالم بده میتونم چند روز بخوابم چقدر من 😶 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Beretta ارسال شده در 17 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت 6 ساعت قبل، Artemis.T گفته است: گوش دادن به اهنگام و چت و تماس و...با دوستام "این ادما تو انجمن مساوی میشن ب: @ Hony.m @ Sanaz87 @ Azaliya @ Ghazal @ Masoome @ PsychoV7 و گروه اتحاد و @ Beretta " جیییغ عشقمی 1 نقل قول - شروعمون با سقوط بود... «داستان هیجان انگیز سقوط ستارهها!» - کاش آدمها باعث نمیشدن از خودِ قبلیت متنفر بشی؛ کاش میفهمیدن محبت، حماقت نیست! «روایت زندگیهای مرموز بدلکاران قصهی ما!» لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
جانان بانو ارسال شده در 23 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت رمان میخونم و میرم بیرون اما رمان خوندن خیلی آرومم میکنه، خیلی چون باعث میشه از این دنیا بیام بیرون و غرق دنیای داخل رمان بشم 1 نقل قول صدایی مانند خرـ خر از گلویش خارج میشد، با دستانش چنگ میانداخت به گردنش تا شاید راه تنفسش باز شود، پاهایش را بر تخت میکوبید تا از آن مخمصه رهایی یابد، ناگهان راه تنفسش باز شد و چشمانش را در آن حالت به سرعت گشود، که با دیدن فردی که دیدگانش آن را تماشا میکردند بهت زده شد؛ مقابل صورتش، درست در یک وجبی صورتش فرشته مرگش را دید که با لبخندی خوفناک به او خیره شده بود... °•روایتی از نوع بیرحمی، روایتی از نوع تناقص•° لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Narges.Sh ارسال شده در 23 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت پول! 1 نقل قول معمایی درآمیخته با گذشتهای دفن شده: رمان فراغبال لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Navesandehjavan23 ارسال شده در 24 اردیبهشت مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت 8 ساعت قبل، Narges.Sh گفته است: پول! او که حال همه رو خوب میکنه 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Seniorita ارسال شده در 24 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت حالم که نمیدونم ولی الان احتیاج به یه کلبه ی چوبی رو به دریا دارم. یه گوشی فول نت و پر از فیلم. یه عالمه خوراکی خوشمزه هم میخوام. تنهای تنها. 2 نقل قول برای خواندن رمان رِخوَت بر روی لینک کلید کنید آنقدر زنده ماندن ادامه داشت که زندگی کردن، حسرت را بر دلهایمان مهر کرد و آنقدر بیدلیل ادامه یافت که رِخوَت پدیدار گشت و در همان لحظه از انسان هر کاری برآید. شاید که چون چیزی برای از دست دادن و یا به دست آوردن نداشته باشد! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
_NAJIW80_ ارسال شده در 31 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت گشت و گذار😁 1 1 نقل قول نبردعشق عسلی رمان تکمیل شدهٔ من تقدیم نگاهتون ♥ داستان مضمحل تکمیل شده♥ ♥رمان پالس وابستگی♥رمان آئیشما💀داستان غلیان🌻دلنوشته آفتاب جلال🌷 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Masi.fardi ارسال شده در 31 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت خرید و تفریح 1 نقل قول 👑🎻 با من بمان عاشقانه ای خاص از جنس فریب! 👩❤️👨❣️ 🐠🏵️ سمفونی چشمانت راز گل سرخ 💞🌹 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Fateme Cha ارسال شده در 31 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت عروسی و رفتن سفر با اکیپ رفقا 🥺 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Navesandehjavan23 ارسال شده در 5 خرداد مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد من الان نیاز به ویلای بابابزرگم دارم نیاز دارم دوباره رانندگی کنم من الان به یک ابر سیاه رنگ بزرگ توی اسمون نیاز دارم که شروع کنه به باریدن و حالا حالا ها بند نیاد نیاز دارم به یه پیامک خوشک و خالی که فقط حالم پرسیده باشه نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
nazi nima ارسال شده در 11 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد اهنگ گوش بدم با منیع حرف بزنم سرمو بکنم تو یه رودخونه مثل فیلم کارخونه شکلات سازی از عالمو ادم دور باشم نقل قول سال هاست که دیگر عطر و بوی زندگی را حس نمی کنند... انگار که گویی زیر خروار خروار خاطره دفن شده اند.نه از درد نجوایی سر داده اند، نه از کسی دست کمک خواسته اند. مگر گناهشان چه بود جز متولد شدن؟! تاوان انتخاب اشتباه چه کسانی را تا کی و تا کجا باید پس بدهند؟! کی میبینند جز خودشان خوبه دیگری را در بر ندارند؟!... مطب روانشناسی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sarah._.iz2004 ارسال شده در 24 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد بستنی نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .