مدیر سرپرست زری گل🌻 ارسال شده در 5 خرداد مدیر سرپرست اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 20 صندلی داغ🦋 20 نفری که این سه روز میزبان سئوال های شما عزیزان هستش سرکارخانم @ Qazal 🌼 تاریخ بسته شدن تاپیک: 7 خرداد 🔒 🌼خرده سئوالات اولیه که باید جواب بدید👇🌼 توجه کنید که به سئوالات شخصی و... پاسخ ندید و تنها مدیر اسپم یا بنده رو تگ کنید!🚫 ۱- اگه شخصیت مورد علاقت توی رمانت رو از نزدیک می دیدی چه واکنشی نشون می دادی؟ ۲- عشق رو توی رمانت دوست داری به چه شکلی نشون بدی؟ فیزیکی یا معنوی؟ روحی یا جسمی؟ با زبون یا با عمل؟ ۳- شده تا حالا، به خاطر یه دیالوگ فی البداهه، مسیر رمانت عوض بشه و تو مثل چی توی گل گیر کنی؟ ۴- تا حالا با کارکتر مورد علاقه ات توی رمانت طی یک مدتی زندگی کردی؟ ۵- از کدوم جای رمانت به شخصه خوشت نمیاد یا که از تصورش حس چندان خوبی نمیگرفتی؟ ۶- کتاب و نویسنده مورد علاقهات کیه و چرا؟ ۷- محبوب ترین سکانس رمانت کجاست؟ دربارش توضیح بده ۸- کارکتر اصلی رمانت رو به یک شی تشبیه کن ۹- ملاکت برای نوشتن یه شخصیت منفی چیه؟ ۱۰- اگر عاشقانه نویس هستی؛ تا حالا خودت عاشق شدی و رابطه عاشقانه رو تجربه کردی؟ ۱۱- بهت میگن نویسندگی رو بزار کنار و تا اخر عمرت دست به قلم نشو ۵۰ میلیون بت میدیم قبول میکنی؟ ۱۲- ضایع ترین قسمت رمانت رو بگو؟ ۱۳- اگه یک روز بخوابی و وقتی بیداری بشی جزئی از رمانت باشی چهکار میکنی؟ ۱۴- هر روز رمان می نویسی یا وقتی حسش باشه؟ ۱۵- آیا اطرافیانت می دونند نویسنده ای؟ ۱۶- تا حالا نوشتن رمانی رو نصفه رها کردی؟چرا؟ ۱۷- بدترین و بهترین رمانی که تو عمرت خوندی چی بود؟ ۱۸- ایده ها از کجا به ذهنت میرسن؟ ۱۹- اگه میخواستن زندگی نامتو بنویسن دوست داشتی چه اسمی روش بزارن؟ ۲۰- دوست داشتی با کدوم شخصیت رمانت زندگی کنی؟ کدوم شخصیت رمانت به خود واقعیت نزدیک تره؟ میزباان: @ Qazal دوستانتون رو تگ کنید که سئوالاتشون رو بپرسند🌻 1 ❤لینک رمان سیاهکار🖤 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ماهی ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد چرا همه شخصیتهات خوشی ندیدن تو زندگیشون؟ 2 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همه چیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی، همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» -رمان-در-دل-این-شهر-استخوان-میروید- لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ماهی ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد دلیلت برای بدبخت کردن شخصیتهات چیه؟ 3 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همه چیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی، همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» -رمان-در-دل-این-شهر-استخوان-میروید- لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
...سآنا... ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۷- محبوب ترین سکانس رمانت کجاست؟ دربارش توضیح بده 1 گشتم دنبال فالگیری تا دهد اندکی دلداریام🖇🥂 👇 ☽︎𝒎𝒐𝒉𝒓-𝒄𝒂𝒕☾︎ | بازی از جنس خون🖤🥀 ♲︎︎︎𝒅𝒂𝒉 𝒎𝒐𝒌𝒂𝒇𝒂𝒕 𝒅𝒂𝒉 𝒋𝒂𝒔𝒂𝒅♲︎︎︎|مکافاتی مرگبار! ☽︎.𝑮𝒚𝒂𝒏𝒂𝒎.☾︎| گیان من ! 🤍 ساز زدن و آواز خوندن با ط پناه خستگی من بود.... ~𝑯𝒂𝒍𝒆-𝒃𝒂𝒅~ | اوضاع داغون🥂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
...سآنا... ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱۸- ایده ها از کجا به ذهنت میرسن؟ 1 گشتم دنبال فالگیری تا دهد اندکی دلداریام🖇🥂 👇 ☽︎𝒎𝒐𝒉𝒓-𝒄𝒂𝒕☾︎ | بازی از جنس خون🖤🥀 ♲︎︎︎𝒅𝒂𝒉 𝒎𝒐𝒌𝒂𝒇𝒂𝒕 𝒅𝒂𝒉 𝒋𝒂𝒔𝒂𝒅♲︎︎︎|مکافاتی مرگبار! ☽︎.𝑮𝒚𝒂𝒏𝒂𝒎.☾︎| گیان من ! 🤍 ساز زدن و آواز خوندن با ط پناه خستگی من بود.... ~𝑯𝒂𝒍𝒆-𝒃𝒂𝒅~ | اوضاع داغون🥂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ماهی ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد اولین حست بعد از اتمام رمانت چیه؟ 1 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همه چیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی، همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» -رمان-در-دل-این-شهر-استخوان-میروید- لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
...سآنا... ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۷- محبوب ترین سکانس رمانت کجاست؟ دربارش توضیح بده 1 گشتم دنبال فالگیری تا دهد اندکی دلداریام🖇🥂 👇 ☽︎𝒎𝒐𝒉𝒓-𝒄𝒂𝒕☾︎ | بازی از جنس خون🖤🥀 ♲︎︎︎𝒅𝒂𝒉 𝒎𝒐𝒌𝒂𝒇𝒂𝒕 𝒅𝒂𝒉 𝒋𝒂𝒔𝒂𝒅♲︎︎︎|مکافاتی مرگبار! ☽︎.𝑮𝒚𝒂𝒏𝒂𝒎.☾︎| گیان من ! 🤍 ساز زدن و آواز خوندن با ط پناه خستگی من بود.... ~𝑯𝒂𝒍𝒆-𝒃𝒂𝒅~ | اوضاع داغون🥂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
...سآنا... ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ملاکت برای نوشتن یه شخصیت منفی چیه 1 گشتم دنبال فالگیری تا دهد اندکی دلداریام🖇🥂 👇 ☽︎𝒎𝒐𝒉𝒓-𝒄𝒂𝒕☾︎ | بازی از جنس خون🖤🥀 ♲︎︎︎𝒅𝒂𝒉 𝒎𝒐𝒌𝒂𝒇𝒂𝒕 𝒅𝒂𝒉 𝒋𝒂𝒔𝒂𝒅♲︎︎︎|مکافاتی مرگبار! ☽︎.𝑮𝒚𝒂𝒏𝒂𝒎.☾︎| گیان من ! 🤍 ساز زدن و آواز خوندن با ط پناه خستگی من بود.... ~𝑯𝒂𝒍𝒆-𝒃𝒂𝒅~ | اوضاع داغون🥂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
SARAM ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد اگه بخوای یک بخشی از یکی از رمانات رو پاک کنی کدوم سکانس و کدوم رمانت 1 جامعه ستیز ← ( روایت غنچههای نشکفته و برچیده شده. داستان دخترهایی که قربانی حسد غریبهای میشوند.) پلاک هفت←( روایت اشتباه خونین) رزاگینه←( قصهای از دل دنیای هاگوارتز و دنیای جنگل سیاه ) برای دسترسی به لینک هر کدام نمایه پیام بدید^_^ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد (ویرایش شده) ۱- اگه شخصیت مورد علاقت توی رمانت رو از نزدیک می دیدی چه واکنشی نشون می دادی؟ از اونجا که تو همهی رمانام یک عده بیچاره و بدبختن و اکثرشون مورد علاقمن خب ترجیحا فرار میکردم. ولی خب بدم نمیاومد با ونداد در سرپناهی دیگر، پیمان در پشیمان میشوی و سامر در آواره چای بخورم. ۲- عشق رو توی رمانت دوست داری به چه شکلی نشون بدی؟فیزیکی یا معنوی؟ روحی یا جسمی؟ با زبون یا با عمل؟ به شکل خوبی، عشق واقعی نه هوس زودگذر. هم روحی و جسمانی و هم با زبون و عمل ۳- شده تا حالا، به خاطر یه دیالوگ فی البداهه، مسیر رمانت عوض بشه و تو مثل چی توی گل گیر کنی؟ آره خیلی از این اتفاقات افتاده، چون من بداهه رمان مینویسم مدام مسیری که اول رمان واسش تعیین کردم عوض میشه. راستش تو همین رمان جدیدم آواره ویرانی، چون تا حالا جنایی ننوشتم یکم کارم سخت شده ولی خب بخاطر چند نفر که رمانام رو میخونم سعی میکنم جمع و جور کنم و با فشردن پا روی گاز، از گل بیام بیرون😂 ۴- تا حالا با کارکتر مورد علاقه ات توی رمانت طی یک مدتی زندگی کردی؟ اوف آره، من با نهال زندگی کردم. با ملکا سیگار کشیدم، با پیمان و آلاگل گریه کردم. مگه میشه زندگی نکرد؟ به نظر من هر رمانی که شروع میکنی یک مدت با کارکترای بد و خوبش زندگی میکنی. چون نیمی بیشتر فکرت در گیر اوناست. ۵- از کدوم جای رمانت به شخصه خوشت نمیاد یا که از تصورش حس چندان خوبی نمیگرفتی؟ صحنهی رقص پیمان و آلاگل از نظرم یکم بد شده ولی خب حس غمش قشنگه😂 ۶- کتاب و نویسنده مورد علاقهات کیه و چرا؟ اگه بخوام روانشناسی بگم شفای زندگی از لوئیز هی اگه بخوام رمان بگم. رمانهای زینب ایلخانی مخصوصا این مرد امشب میمیرد، عابر بی سایه . آرزو توکلی که جدیدا با قلمش آشنا شدم ( اسم رمانش دلی ز دست میرود.) و مهدیه از همین انجمن که قلمش رو خیلی دوست دارم. ۷- محبوب ترین سکانس رمانت کجاست؟ دربارش توضیح بده صحنهی مرگ پیمان ( سرهمین سیگاری شدم 😂) هیچی دیگه یک مرگ آروم و بی دغدغه کنار کسی ته دوسش داشت. روبه دریا هنگام پگاه صبح! ۸- کارکتر اصلی رمانت رو به یک شی تشبیه کن ملکا به یک نخ سیگار 😂 سامر به یک تیکه سنگ صبور ۹- ملاکت برای نوشتن یه شخصیت منفی چیه؟ خب شخصیتهای من هیچ وقت ته منفی ها نبودن. شاید برمیگرده به شخصیتم. تو ذهنم نمی گنجه شخصیت منفی واقعا منفی باشه. هرکدومشون یک جوری ته رمان روی دیگهاشون رو نشون میدن. مثل حمید نواب، پدر پیمان، اول بد بود، منفی بود؛ ولی آخرش شاید دوست داشتنی ترین شخصیت رمانم شد. ۱۰- اگر عاشقانه نویس هستی؛ تا حالا خودت عاشق شدی و رابطه عاشقانه رو تجربه کردی؟ با افتخار خیرررر، بنده عاشق نشدم و خوشحالم از این امر هرچند اکثر رمانام ژانر اصلیش عاشقانه است. ۱۱- بهت میگن نویسندگی رو بزار کنار و تا اخر عمرت دست به قلم نشو ۵۰ میلیون بت میدیم قبول میکنی؟ خیر ، دو میلیاردم بدی بیخیال نمیشم. چون اعتیاد آوردم به نویسندگی من از هفت سال پیش یعنی سن ۱۱ سالگی با نوشتن تو دفتر شروعش کردم. الانم که دیگه خیلی راه افتادم محاله؛ ولی یک استثنا وجود داره شاید یک زمانی خسته شدم از این کار! ۱۲- ضایع ترین قسمت رمانت رو بگو؟ این سه تای آخر نداره! اون دوتا رمان اولم چرا قسمت ضایع زیاد داشت چون سنم کم بود، تجربهی نویسندگیم کم بود و محاوره ام که داغونش کرد. سوتی و ضایع بازی اون دوتا زیاد داشت😐😂 ۱۳- اگه یک روز بخوابی و وقتی بیداری بشی جزئی از رمانت باشی چهکار میکنی؟ اوه چه سوالی، ام خب کنار ملکا میشینم یکم نصیحتش میکنم با شهریار ادبیات میخونم و کنار ارغوان میشینم و یکم درس زندگی بهش میدم. ۱۴- هر روز رمان می نویسی یا وقتی حسش باشه؟ هر روز یک پارت رو مینویسم. ۱۵- آیا اطرافیانت می دونند نویسنده ای؟ بله مامانم درجریانن ولی پدر و برادرم متاسفانه هنوز نمیدونن و کمی میترسم از بیانش چون چهار سال پیش وقتی فهمیدن رمان میخونم یکم جبهه گرفتن. انشالله خواهم گفت. ۱۶- تا حالا نوشتن رمانی رو نصفه رها کردی؟چرا؟ آره رمانایی که تو دفتر نوشتم چون خیلی کلیشهای شده بود. ولی کلا آدمی نیستم رمان رو پس از استارت زدن ول کنم. چهار پنج ساله اینجوری شدم. ۱۷- بدترین و بهترین رمانی که تو عمرت خوندی چی بود؟ بهترین زیادن:اسطوره، افق طلایی، این مرد امشب میمیرد، عابر بی سایه، سنت شکن، دلی ز دست میرود، تا تباهی ، حصار تنهایی من بدترین: خدایی انقدر رمان خوندم یادم نیست کدومشون بد بوده. ۱۸- ایده ها از کجا به ذهنت میرسن؟ از اتفاقاتی که دور و اطرافم میافته. از یک فیلم، یا یک عکس. ۱۹- اگه میخواستن زندگی نامتو بنویسن دوست داشتی چه اسمی روش بزارن؟ نمدونم بهش فکر نکردم. ۲۰- دوست داشتی با کدوم شخصیت رمانت زندگی کنی؟ کدوم شخصیت رمانت به خود واقعیت نزدیک تره؟ نهال. همه اشون نزدیکن، نهال از نظر ظاهری به خودم شبیهه ولی کلا چون من نویسندهام چیزایی که باور دارم ناخودآگاه میشه باور اونا، طرز پوشش، نوع رفتارشون هرچی من باور دارم روی اونا تاثیر مثبت میذاره. هرچی دوست دارم اونا هم علاقه دارن حتی یک روسری از یک سال پیش چشمم و گرفت که نخریدم و تموم کرد. همون شد هدیهی، ونداد به نهال(: میزبان: @ Qazal دوستانتون رو تگ کنید که سئوالاتشون رو بپرسند @ .Murphy. @ Negin Yazdani99 @ masoo @ Masi68 @ Masi.fardi @ Narges.Sh @ VampirE☆ویژه☆ @ Atefeh L @ Artemis.T @ Masoome @ Ayda.r☆ویژه☆ @ MMMahdis @ زری گل🌻 ویرایش شده 5 خرداد توسط Qazal 3 2 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱ ساعت قبل، ماهی گفته است: چرا همه شخصیتهات خوشی ندیدن تو زندگیشون؟ اگه همه خوشبخت بودن که رمان نمیشد و ایده تو ذهنم نمی اومد ۱ ساعت قبل، ماهی گفته است: دلیلت برای بدبخت کردن شخصیتهات چیه؟ باورت میشه نمدونم؟😂 فقط میدونم باید بدبخت باشن. همین! چون تراژدی نویسم اگه بدبخت نباشن جریان پیدا نمیشه. حالا میخواد از اول بدبخت شن، یا اواسط رمان 2 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱ ساعت قبل، SAHAR.TG گفته است: ۷- محبوب ترین سکانس رمانت کجاست؟ دربارش توضیح بده ۱ ساعت قبل، SAHAR.TG گفته است: ملاکت برای نوشتن یه شخصیت منفی چیه پاسخ دادم سانی 😄🌺 2 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ماهی ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 1 دقیقه قبل، Qazal گفته است: اگه همه خوشبخت بودن که رمان نمیشد و ایده تو ذهنم نمی اومد کاملا موافقم...بدبختی رو عشقه😐😂 باورت میشه نمدونم؟😂 فقط میدونم باید بدبخت باشن. همین! چون تراژدی نویسم اگه بدبخت نباشن جریان پیدا نمیشه. حالا میخواد از اول بدبخت شن، یا اواسط رمان تراژدی خیلی خوبه🤤👌 همین جوری ادامه بده 1 1 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همه چیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی، همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» -رمان-در-دل-این-شهر-استخوان-میروید- لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱ ساعت قبل، ماهی گفته است: اولین حست بعد از اتمام رمانت چیه؟ شاید یک نفس راحت و شاید غم! خیلی سخته با چند نفر هشت ماه نه ماه زندگی کنی بشن کل ذهنت بعد تموم شه دیگه نبینیشون. دیگه نیان تو ذهنت، سخته مخصوصا اگه تهش تلخ باشه 1 1 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱ ساعت قبل، ...Kimia... گفته است: اگه بخوای یک بخشی از یکی از رمانات رو پاک کنی کدوم سکانس و کدوم رمانت کلا رمان به یادت بیاور و ماندن یا رفتن رو حذف میکردم😂😂 از بس که سوتی زیاد دادم از بس که پیش پا افتاده است. مخصوصا اسم خودمم توش هست 🤣🤣😂 ( گند بالاتر از این؟؟) 3 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ویراستار VampirE☆ویژه☆ ارسال شده در 5 خرداد ویراستار اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد اسم اولین رمانی که نوشتی؟ 1 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همهچیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی.. همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» رمان در دل این شهر استخوان میروید! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ویراستار VampirE☆ویژه☆ ارسال شده در 5 خرداد ویراستار اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد اولین باری که نوشتی کی بود؟ چیشد که نوشتی؟ 1 یه دیالوگ صابر ابر داره که میگه: «همه چیز خوب پیش میره تا وقتی همهچیز مخفیه، همه چیز شوخیه تا وقتی درد نکشی.. همه چیز دروغه تا وقتی حقیقت تاریكه!» رمان در دل این شهر استخوان میروید! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
منتقد انجمن N.H ارسال شده در 5 خرداد منتقد انجمن اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد تا حالا شده به این فکر بیوفتی کلا نویسندگی رو بزاری کنار؟! @ Qazal 1 من از هر ثانیه بی تو می ترسم! رمان جَبر سرنوشت⏳ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Masi.fardi ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد پنجشنبه میای کردان چند پیک بزنیم؟🤣💁🏼♀️🍷🍷 1 👑🎻 با من بمان عاشقانه ای خاص از جنس فریب! 👩❤️👨❣️ 🐠🏵️ سمفونی چشمانت راز گل سرخ 💞🌹 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 25 دقیقه قبل، VampirE گفته است: اسم اولین رمانی که نوشتی؟ به یادت بیاور🤦♂️ نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 25 دقیقه قبل، VampirE گفته است: اولین باری که نوشتی کی بود؟ چیشد که نوشتی؟ یازده سالگی، دختر دوست مامانم نوشتن و انداخت تو ذهنم نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 21 دقیقه قبل، N.H گفته است: تا حالا شده به این فکر بیوفتی کلا نویسندگی رو بزاری کنار؟! @ Qazal نه؛ ولی شاید در ده سال آینده یک روزی گذاشتم کنار 1 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Qazal ارسال شده در 5 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد ۱۲ دقیقه قبل، Masi.fardi گفته است: پنجشنبه میای کردان چند پیک بزنیم؟🤣💁🏼♀️🍷🍷 امتحانام تموم شه میام تهران بزنیم 😂😂😂😂😂🤣 1 نویسنده رمانهای: به یادت بیاور، ماندن یا رفتن، سرپناهی دیگر، پشیمان میشوی، آواره ویرانی در حال تایپ رمان آوارهی ویرانی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
طراح گرافیک Atefeh L ارسال شده در 5 خرداد طراح گرافیک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد 2 ساعت قبل، ماهی گفته است: دلیلت برای بدبخت کردن شخصیتهات چیه؟ سوال منم دقیقا همینه غزل🧐 1 رمانهای تکمیل شده👇 به گسی خرمالو🍂 شعله رقصان این آتش تویی🔥 در حال تایپ👇🏻 رمان کوه به کوه میرسد...🗻 دردي است درد عشق که درمان پذير نيست از جان گزير هست و ز جانان گزير نیست لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده