Masi.fardi ارسال شده در 8 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد کویرم یه کویر خشک و تنها کویرم صحبتش باد و سرابه کویر رویای دریا تو سرش نیست پای قصه م بشین حالم خرابه دریغ از یه جونه تو وجودم تموم ریشه هام بی برگ و باره از اشکای خودم سینم ترک خورد تنم از دور شبیه شوره زاره نه کوهی دورمه تا کم میارم بهش تکیه کنم آروم بگیرم نه دریا دورمه تا غرق من شه نه ساحل میشم اونجوری بمیرم جوون بودم شبیه جنگلایی که الان سر راه تو گرفتن سر راهت تموم جنگلا سوخت تا چشمات رنگ دریا رو ببینن یه شب بغضم گرفت فکرت منو برد از اون شب با خیالت همنشینم با این حالی که امشب تو سرم هست محال صبح فردا رو ببینم یه شب چشمام و بستم خواب دیدم داره بارون میاد از ابر مرده یه روز چشمام و وا کردم نبودی دیدم سیل اومده دنیامو برده تو رویای یه دریا تو سرت بود دلم دریا شد و رفتی ندیدی تو رفتی رد بارون و بگیری تو رفتی و به دریا نرسیدی کسی از خلوتم چیزی ندیده کویر از خلوتش بیرون نمیره کویر رویای دریا تو سرش نیست کویر تا آخر قصه کویره نه کوهی دورمه تا کم میارم بهش تکیه کنم آروم بگیرم نقل قول 👑🎻 با من بمان عاشقانه ای خاص از جنس فریب! 👩❤️👨❣️ 🐠🏵️ سمفونی چشمانت راز گل سرخ 💞🌹 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .