.NAFAS. ارسال شده در نُوامبر 18 اشتراک گذاری ارسال شده در نُوامبر 18 ویراستار کیست؟ ویراستاری احیای یک نوشته و هویت بخشی به آن است. با وجود این تفاسیر ویراستاری در ادبیات رسانهای کشور ما و نیز دنیای نویسندگان و مؤلفان جایگاه چندانی ندارد و نویسندگان بیتوجه به آنچه خواننده را در هنگام خواندن یک کتاب میخکوب میکند علاوه بر محتوای غنی آن و قلم توانمند نویسنده، آراستن آن به پیرایههای ادبی و زدودن پلشتیهای مخدر ذهن از واژگان مازاد است. ویراستار در حقیقت باید در نوشته جان جاری کند و این جاری کردن جان کاری است باطنی؛ پس ویراستار باید حتماً نویسنده خوبی باشد و در عین حال از فن ویرایش هم آگاه باشد تا بتواند این جان بخشی را در اثر ایفا کند. ویراستار خوب کسی است که مطالعات گسترده و طیفی و منشوری داشته و در ابواب مختلف صاحب اطلاع باشد؛ مثلاً ویراستار متون دینی باید در مجموعه علوم دینی از هر کدام خوشهای برگرفته و از هر خرمنی گلی و خوشهای فراچنگ آورده باشد. فرق نویسنده و ویراستار، همینجا معلوم میشود. نویسندهای که مثلاً در فلسفه قلم می زند نیازی نیست که از علوم دیگر خیلی بداند؛ اما اگر بداند چه بهتر. اما ویراستار یک متن فلسفی، اتفاقاً باید به اصطلاحات حوزههای دیگر علوم دینی کم و بیش آشنا باشد تا مثلاً هنگام ویرایش و تغییر و بازپروری اصطلاحات و ترکیبها، اصطلاحات حوزههای مختلف علوم را با یکدیگر در نیاویزد؛ بداند که در اصطلاح روانشناسی معنا، feed back و بازخوردی دارد، اما مثلاً در اقتصاد بازخورد دیگر دارد، در ادبیات بازخورد دیگر دارد. کسی که حتی تک واژه بسیط فرهنگ را میخواهد در جایی به کار ببرد یا دست بزند یا ترکیبات مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفتی از فرهنگ بسازد، باید بداند که فرهنگ در هر حوزهای از دانش، کاربردی و مبنایی دارد. این نیاز برای ویراستار سبب میشود به این باور برسیم که ویراستاری شأنی بالاتر از نویسندگی به طور مطلق دارد. ویراستار خوب باید نویسندهای خوب باشد، باید آگاهیهای ادبی خوب داشته باشد، آگاهیهای زبان شناسی و آگاهیهای فرامتنی داشته باشد در حوزههای مختلف دانشی، نمیگویم که مسلط باشد، در هر کدام صاحب مطالعه باشد. ویراستار باید اصولاً آدم پرمطالعهای باشد. ویراستار باید حتماً در حوزه مورد بحث، دست کم نویسنده توانایی باشد و در حوزههای همجوار هم مطالعاتی داشته باشد تا بتواند دو وظیفهای را که گفتم انجام دهد. با همه حساسیتی که ویرایش (ادبی) در فرایند چاپ کتاب دارد، متأسفانه آنچنان که باید و شاید به آن اهمیت داده نمیشود. بسیاری از ناشران به بهانه پایین آوردن بهای تمام شده کتاب برای مشتری، ترجیح میدهند تمامی مراحل آمادهسازی کتاب (جز حروف چینی آن) را به عهده مؤلف / مترجم بگذارند. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر گزینه های به اشتراک گذاری بیشتر...
.NAFAS. ارسال شده در نُوامبر 18 نویسنده اشتراک گذاری ارسال شده در نُوامبر 18 آشنایی با وظایف ویراستاران لایه املایی: یکی از وظایف ویراستار آشنایی با رسمالخطی یک دست، مهذّب و مطابق با دستور زبان است؛ برای مثال باید بداند «بشدت» درست است یا «به شدت»، «خوشحالند» یا «خوشحالاند». لایه آوایی: برای آشنایی با این لایه، ویراستار باید تا حدی آواشناسی بداند، با صامتها و مصوتهای زبان و خصوصیات واجها و هجاها در زبان فارسی آشنا باشد تا خطاهای مربوط به این لایه را تصحیح کند؛ برای مثال تفاوت «شُمال» و «شِمال» یا «خانه بزرگ» و «خانه بزرگ» را بداند. ـ لایه واژگانی: منظور از این لایه، کاربرد صحیح واژگان به لحاظ سازهشناسی است. ویراستار با شناخت انواع سازهها، کاربرد درست واژه در جمله را رعایت میکند؛ برای مثال در این لایه باید بداند «جابه جایی» درست است یا «جابجایی». ـ لایه نحوی: چنانکه از نام آن پیداست مربوط به نحو زبان و قواعد دستوری زبان است؛ مطابقت فعل و فاعل در جمع و افراد، نشانههای جمع فارسی، حذف در جمله، نگارش وجه وصفی، کاربرد «را» در جمله، افعال مرکب، افعال مجهول و... از جمله مواردی است که در این لایه قرار میگیرد؛ برای مثال ویراستار باید بداند «کتاب مشهوری» درست است یا «کتابی مشهور»؛ به تعبیر دیگر یای نکره به صفت میچسبد یا موصوف؟ ـ لایه معنایی: در این لایه، ویراستار به معنای کلمات توجه میکند و باید به کلمات فارسی و عربی و کاربرد معنایی آنها در جمله مسلط باشد؛ برای مثال بداند که تفاوت معنایی دو واژه «فقط» و «تنها» که به جای هم به کار میرود در چیست؟ ـ لایه بلاغی: این لایه به مسائل زیبایی شناختی میپردازد و بیش از همه به نگاه زیباشناسانه ویراستار بستگی دارد؛ برای مثال او باید بتواند تفاوت این دو جمله را از لحاظ بلاغی درک کند: «او خانهای دارد.» «او دارای خانهای است.» 4-3-1) ویرایش فنی در این نوع ویرایش، جنبه صوری و ظاهری اثر مورد نظر است. میدانیم که هر اثر علاوه بر محتوای بینقص و زبان پالوده، نیازمند ظاهری آراسته و منظم نیز است. تا جایی که خواننده هنگام تورق آن، مجذوب یک کالای فرهنگی مرغوب شود. حوزه وظایف ویراستار در این نوع ویرایش به شرح زیر است: ـ یک دست کردن شیوه املاء ـ اعمال قواعد کاربرد نشانههای وصل و فصل ـ یک دست کردن ضبط اعلام و اصطلاحات ـ آوانویسی، حرف نویسی، اعراب گذاری، کاربرد حروف اختصاری و رمزها ـ تنظیم پانوشتها ـ تنظیم و بررسی نشانههای مآخذ ـ بررسی ارجاعات ـ اعمال قواعد کاربرد اعداد و ارقام ـ تنظیم شرح جدولها، نمودارها، نقشهها و تصاویر ـ تنظیم فرمولها ـ درجه بندی عناوین و تعیین فصلها ـ تهیه فهرست مطالب، فهرست منابع، فهرست راهنما و اعلام ـ تهیه و تنظیم واژهنامه و کتابنامه ـ تهیه صفحات عنوان، حقوق، عنوان لاتین روی جلد و پشت آن توجه و رعایت موارد فوق باعث نظم ظاهری اثر میشود و چشم خواننده را از تشویش و تشتّت در صفحات کتاب دور میکند. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر گزینه های به اشتراک گذاری بیشتر...
پست های پیشنهاد شده