رفتن به مطلب
انجمن نودهشتیا

آموزش نویسندگی


Eriik

پست های پیشنهاد شده

"به نام آفریننده قلم"

شاید بارها شده که قلم دستتون گرفتید و نتونستید چیزی که می‌خواهید بنویسید. نمی‌دونستید از کجا باید شروع کنید و چطوری ایدتون رو گسترش بدید و در نهایت پایان بندی داشته باشید. شایدم اصلا دوست داشتید بنویسید ولی چیزی به ذهنتون نرسیده. اگه یکی از اتفاق‌ها براتون افتاده و یا به هر صورت بعدش به یادگیری آموزش نویسندگی فکر کردید، باید بگم که انتخاب درستی انجام دادید.

همینکه الان دارید در مورد آموزش نویسندگی می‌خونید، یعنی اینکه اولین قدم رو درست برداشتید. ممکنه یه سری افکار در ذهنتون باشه که در این مسیر نا‌امیدتون کنه. مثلا معمولا از زبان مردم عادی می‌شنویم که نویسندگی استعداد خاصی می‌خواد و همه برای این کار ساخته نشدن.

ولی واقعا باید با کلمه استعداد نویسندگی از علاقتون منحرف شید؟

 

می‌دونستین مردم در زمان‌های خیلی دور به نویسنده‌ها لقب پیامبر می‌دادن؟ اونا فکر می‌کردن نویسندگی انقدر سخت و عجیبه که حتما باید به نیروی ماورالطبیعه وصل باشن تا بتونن بنویسن. الان هم همینطوره، خیلی از افراد چون درک تخصصی از ابزارها و تکنیک‌های نویسندگی ندارن، تمامی این تلاش ها را با کلمه استعداد نویسندگی توجیه می‌کنند.

اما افرادی که به صورت تخصصی حوزه نویسندگی رو دنبال می‌کنن، مثل مردم عادی نیستن که روی هر چیزی که نمی‌دونن اسم استعداد بذارن.

تمامی شاهکارهای ادبی محصول تکنیک‌های نویسندگی، تمرین نویسندگی و مطالعه گسترده و پیوسته هستند. اگر نویسنده‌ای در دنیا تونسته شاهکاری خلق کنه، یعنی ابزاری وجود داره که شما هم می‌تونید به کمک اون شاهکار خودتون رو خلق کنید. ولی نه به این سادگی‌ها و نه به فرازمینی بودن تصور مردم عادی!

نویسندگی سخته؛ ولی نگران نباشید

 

 

  • Thanks 2
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • Eriik عنوان را به آموزش نویسندگی تغییر داد
  • Eriik بسته شده،باز شده،بسته شده و پین شده این موضوع

در هر مرحله از نوشتن باید از خودمون بپرسیم:

  • خواننده الان چقدر از پیام من رو فهمیده و چه سوالی براش پیش اومده؟
  • آیا بهتر نیست که قبل از گفتن فلان موضوع کمی اطلاعات زمینه‌ای در موردش بدم؟
  • اصلا خواننده چقدر در این باره اطلاعات داره؟‌ اول چی رو بگم و چطور نوشته رو تموم کنم؟
  • چه کلماتی استفاده کنم؟
  • جملاتم کوتاه باشه یا بلند؟
  • لحن و زبان نوشتم چی باشه؟‌

تمام این موضوعات به خواننده شما بستگی داره، کسی که شما نمیشناسید.

  • چرا می‌نویسیم؟

امیدوارم با خوندن سختی‌های نویسندگی که در قسمت قبل گفتم از نوشتن ناامید نشده باشید. من هم قرار نیست در این قسمت بهتون دلیل بدم برای اینکه امیدوارتر بشید. بیشتر قصد دارم در مورد اهداف نویسندگی صحبت کنم.

با دونستن اینکه چرا می‌نویسید بهتر می‌تونید در مسیر پرپیج و خم نویسندگی جلوی منحرف شدن رو بگیرید و به سختی‌هاش غلبه کنید. مهمتر اینکه طوری می‌نویسید که مورد توجه خواننده قرار بگیره.

همه ما برای نویسدگی دلایل شخصی خودمون رو داریم:

  • می‌نوسیم تا احساس بهتری داشته باشیم
  • می‌نویسیم تا از شر افکار آزار دهنده راحت شیم
  • می‌نویسیم تا معروف یا پولدار شیم

اما برای خواننده ما این دلایل شخصی مهم نیست. می‌خونه تا:

  • سرگرم بشه
  • آگاه بشه 

* فکر می‌کنم الان دیگه وقتش باشه بریم سراغ موضوعات فنی‌تر در آموزش نویسندگی*

 

  • اجزای یک نوشته

از کلمه شروع می‌کنیم.

۱. کلمه:

وقتی چند حرف کنار هم قرار میگیرند و یه معنی خاصی رو منتقل می‌کنن، یه کلمه ساخته میشه. اگه اون کلمه رو داخل فرهنگ لغت سرچ کنید معنیش رو می‌بینید.

اینکه چه حرفایی به هم بچسبن چه معنایی میدن، یه قانون قراردادی پشتشه. مثلا اینکه شب چرا از ترکیب حروف «ش» و «ب» تشکیل شده و از ترکیب حروف«ف» و «ب» ساخته نشده، فقط قرارداده.

با خوندن کلمات تصویری در ذهن ما تداعی میشه که با سایر تصاویر متفاوته. مثلا با شنیدن کلمه “میز“ در ذهن همه ما تصویری از چهار پایه و یک صفحه که روی آن قرار گرفته تداعی میشه. و با شنیدن کلمه ”سیگار“ تصویری یا مفهمومی از یک جسم مخروطی که درونش با توتون پره و از یک طرف آتش میگیره و دود می کنه درذهن ما شکل می‌گیره. این دو کلمه با هم متفاوتن و حروفشون با هم فرق داره، چون تصویری که می‌سازن و موجودیتشون در دنیای واقعی با هم فرق داره.

تا اینجای کار کلمات به تنهایی فقط ذرات معنایی هستن که هیچ پیام خاصی رو به خواننده یا شنونده منتقل نمی‌کنن فقط یک بازتاب آوایی از چیزی هستن که در دنیای واقعی وجود داره.

۲. جمله:

اگه بخواهیم پیامی در مورد سیگار به خواننده منتقل کنیم نیاز داریم که از کلمات دیگه کمک بگیریم. مثلا:

«سیگار کشید.»

در اینجا پیامی به خواننده منتقل کردیم: خواننده می‌دونه یه نفر سیگار کشید. حالا می‌تونیم پیاممون رو کامل‌تر کنیم و از قبل به سوال‌هایی که در ذهن خواننده پیش میاد پاسخ بدیم:

  • چه کسی سیگار کشید
  • چرا سیگار کشید
  • چه زمانی سیگار کشید
  • چرا سیگار کشید

«دیروز از روی ناراحتی سیگار کشیدم.»

۳. پاراگراف:

گاهی اوقات برای آگاهی رسوندن بیشتر نیاز داریم که از چند جلمه کنار هم استفاده کنیم تا پیاممون رو به سرانجام برسونیم:

«دیروز از روی ناراحتی سیگار کشیدم. این اولین باری بود که سیگار می‌کشیدم. درست بعد از اینکه فهمیدم امتحان عربی رو افتادم. هیچ وقت نمی‌کردم که روزی من هم سیگار بکشم. آخه همه ما شنیدیم که سیگار کشیدن چه مضراتی داره و همینکه یک بار لب به این آشغال بزنید دیگه پاک معتاد می‌شی. ولی راستش در اون لحظه به هیچ کدوم از این‌ها فکر نمی‌کردم. دنبال آرامش لحظه‌ای بودم. فقط به دوروبرم نگاه کردم و دیدم پاکت سیگار پدرم روی میزه. کارش رو ساختم.»

هر پاراگراف باید یک محوریت موضوعی داشته باشه. محوریت پاراگراف بالا در مورد تجربه سیگار کشیدن کاراکتر بود که زیر شاخه‌هاش دیدگاه کاراکتر نسبت سیگار کشیدن، دلیل سیگار کشیدن و نحوه سیگار کشیدن بود.

 

  • Thanks 2
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • از کجا بفهمم استعداد نویسندگی دارم؟

با اینکه معمولا دوست ندارم جواب سوال رو با سوال بدم ولی اگه کسی از من این سوال رو بپرسه، با چندتا سوال جوابش رو میدم. اگه تونست به سوال‌ها جواب بده یعنی باید نویسندگی رو شروع کنه.

  • دیدگاهی یا پیامی برای گفتن داری؟
  • به نوشتن علاقه داری؟
  • علاقه به خلق داری؟

اگه جواب سوالای بالا مثبت باشه یعنی مسیر نویسندگی رو راحت تر از کسایی که این توانایی هارو ندارن جلو میرید. اگه جوابتون منفی باشه هم تمرین‌هایی هستش که باعث بشه این تونایی هارو به دست بیارید.

صرف داشتن استعداد نویسندگی باعث موفقیت نمیشه. لازمه نویسندگی عرق ریختن پشت ماشین تایپه. تمرین و پشتکار تنها عامل موفقیته، مثل هزاران هزار کار دیگه.

  • انشاء نویسی کلید شروع نویسندگی

روی این مقاله کلیک کردید که نویسندگی زمان و داستان یا مقالات طولانی یادبگیرین ولی تا اینجا در مورد انشاء و خاطره نویسی خوندید. شما برای اینکه نویسندگی رو شروع کنید و یه نویسنده حرفه‌ای بشید ابتدا باید در مقیاس کوچک‌تر نویسندگی رو شروع کنید. وقتی که در نمونه‌های کوچکتر حرفه‌ای شدید بعد برید سراغ قدم‌های بعدی و قله های بلندتری رو فتح کنید.

شما هیچ وقت از یه بچه که داره صحبت کردن رو یاد میگیره، انتظار ندارین براتون سخنرانی کنه. اول باید کلمه‌ها رو یاد بگیره، بعد یاد بگیره جمله بگه و منظورش رو برسونه و در انتها یه ارائه یا سخنرانی داشته باشه. برای نویسندگی هم همینطوره.

شما ابتدا باید یاد بگیرین با کلمات مناسب در جمله منظورتون رو برسونید، بعد با جمله ها پاراگراف رو تشکیل بدید و بعد با پاراگراف‌ها انشاء و مقاله بنویسید. در غیر این صورت شاید بتونید صفحه‌ها متن بنویسید ولی میشید مثل یه نوازنده آماتور که با اینکه بلده ساز بزنه ولی صداهای قشنگی از سازش به گوش نمی‌رسه.

  • کدوم تمرین نویسندگی مناسب‌تره؟

موارد تئوری آموزش داستان نویسی تا وقتی که با تمارین نویسندگی همراه نشن، مثل درس‌های دوره دانشگاه و مدرسه زود از ذهن فرار می‌کنن.

مهمترین کارکرد تمرین نویسندگی اینه که شمارو به چالش می‌کشه. بسیاری از نویسنده‌های تازه کار معمولا چیزی رو می‌نویسن که راحت‌ترن.

وقتی به آثار نویسنده‌های تازه کار نگاه می‌کنی، بیشتر دلنوشته‌های تکراری به چشم می‌خوره. این نوشته‌ها معمولا هدف خاصی ندارن و چالشی ندارن که نویسنده با غلبه بهش بهتر بشه.

تمرین‌های نویسندگی رو انتخاب کنید که چالش داشته باشن. باید در نگاه اول احساس کنید که از پسش برنمیاین. بعد از تئوری‌هایی که بلدین استفاده کنید تا ذهن شمارو از بن بست خارج کنه.

  • Thanks 2
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تکینک‌های نویسندگی برای داستان نویسی

همونطور که در قسمت ابتدایی هم گفتیم وقتی در مورد موضوعی مکالمه می‌کنیم خیلی ذهنمون نظم و ترتیب خاصی نداره، به جزئیات خیلی توجه نمی‌کنیم و زیاد از این شاخه به اون شاخه می‌پریم. این نوع ارتباط اصلا برای شنونده عجیب نیست و چون ارتباط در لحظه اتفاق می‌افته و انتقال پیام اهمیت بیشتری داره خیلی کسی از شما انتظار نداره دنبال کلمه چیدن باشید. همینکه بتونین منظور رو به شنونده منتقل کنید کارتون رو انجام دادین.

اما در نوشتن نویسنده وقت بیشتری برای نظم و ترتیب دادن به افکارش داره و علاوه بر اینکه پیام رو منتقل می‌کنه، سعی می‌کنه این پیام رو به بهترین نحو ممکن به خواننده منتقل کنه. ولی چطوری این کارو انجام میده؟

1. نویسنده به جزئیات توجه ‌می‌کنه

نویسنده به جزئیات توجه بیشتری می‌کنه، روی انتخاب دقیق کلمات حساس میشه و به پیامش یک ساختار میده.

همه ما صبح از خواب بیدار می‌شیم، میریم سر کار یا دانشگاه و مدرسه و یک سری کارهای روزمره و تکراری انجام میدیم. سعی کنید از فردا که این روتین رو انجام می‌دید هر روز به جزئیاتی توجه کنید که روز قبل ندیدید. برای اینکه راحت‌تر این کارو انجام بدید فکر کنین قراره شب برای یکی از اعضای خانواده یا دوستان توضیح بدید که دقیقا چیا دیدید، با کیا صحبت کردید، چی گفتید و ... . هر اتفاقی که می‌افته رو با جزئیات بهش نگاه کنید. هر روز این تمرین رو انجام بدید و شب قبل خواب این جزئیات رو تو ذهنتون مرور کنید.

در قدم بعدی وقتی به جزئیات توجه می‌کنید به این فکر کنید که چه کلمه‌ای بهترین کلمه برای توصیف اون جزئیاته.

مثلا بهترین کلمه برای توصیف وضعیت میزتون چیه؟ یا بهترین کلمه برای توصیف حالت صورت فرد داخل مترو چی می تونه باشه؟

در این مرحله شاید با کمبود کلمه مواجه بشید و دایره لغاتتون کم باشه. ولی نگران نباشید، در حینی که این تمرین رو انجام میدید سعی کنید داستان‌های مختلف هم بخونید، کلماتش رو یادداشت کنید و از اونا برای دقیق‌تر شدن روی جزئیات استفاده کنید. دیر یا زود مثلا در رمانی با کلمه عبوس آشنا می‌شید و می‌بینید این کلمه برای توصیف صورت فرد داخل مترو مناسبه.

2- نویسنده دنبال اتفاق مرکزی می‌گرده

مهمترین اتفاق روزتون رو پیدا کنید و سایر اتفاق ها رو در حول اون اتفاق شکل بدید. مثلا اگه رئیستون یک نفر رو توبیخ می‌کنه سعی کنید این اتفاق رو به عنوان محور اصلی اتفاق‌های اون روز قرار بدید و سایر اتفاق‌های قبل و بعد مرتبط به اون اتفاق رو انتخاب کنید. جزئیاتی هم انتخاب کنید که به نحوی به اتفاق مرکزی مرتبط باشه.

مثلا به جزئیات شلوغی خیابون موقع سر کار رفتن اشاره کنید. بعد دیر اومدن همکارتون به خاطر شلوغی خیابون، توبیخ شدنش و در نهایت تصمیم همکارتون به استفاده از مهد کودک اداره برای اینکه دیگه مهدکودک بچش باعث نشه کلی تو ترافیک گیر کنه. مثلا اینکه آبدارچی شرکت قراره بره یه ماه مرخصی ربطی به اتفاق اصلی روز شما نداره.

3- نویسنده تضاد رو دوست داره

یه ذهن نویسنده همیشه سعی می‌کنه نیروهای در تضاد با هم رو پیدا کنه. این نیروهای در تضاد با هم معمولا چالش درست می‌کنن و باعث به وجود اومدن کشمکش میشن.

مثلا فکر کنید یه خانوم در اداره خیلی به فکر ظاهرشه و یه نفر دیگه به این معتقده که دختر و زن فقط باید برای شوهرش خودش رو آرایش کنه. خب عجیب نیست این دو نفر وقتی سر ناهار بحث زیاد شدن جراحی‌های زیبایی بشه، با هم وارد یه بحث چالشی بشن. با پیدا کردن این نیروهای متضاد در اطرافتون راحت می تونین شروع کننده روایت باشی.

  • Thanks 2
  • Haha 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • ایجاد مورد جدید...