رفتن به مطلب
انجمن نودهشتیا

Eriik

مدیر سرپرست
  • ارسال ها

    16
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    1

تمامی موارد ارسال شده توسط Eriik

  1. دریا و در ماین کرافت با دیواکس سلام خانم توکلی در کلاس‌های نویسندگی مهارتی است و می‌تواند دایره لغات شما را گسترش دهد وبه درمان سینوزیت درمان التهابات مفصلی در ماین کرافت سلام 😔😂🤌🏻 یوتوب
  2. مایل به تمایل؟

    1. morganit

      morganit

      تمایل به مایل؟ 

    2. morganit
    3. Eriik
  3. آی یاد اسم قبلی خودم افتادم😂😔 آرزو
  4. Eriik

    نکات نویسندگی

    "به نام خالق قلم" شده تا حالا دغدغه ذهنی‌تون باشه!؟ حتما تا به حال خاطرات و تجربه‌هایی را در زندگی خود، اقوام و یا آشنایان خود داشتید و یا دیده‌اید که دل‌تان خواسته آن‌ها را بصورت داستان بنویسید. اما نوشتن داریم تا نوشتن! احتمالا ممکن است در ذهن‌تان بصورت خیالی نوشته باشید اما همین‌که قلم به دست گرفته اید، متوجه شدید که نمی‌توانید. از کجا شروع کنم؟ از نگاه خودم بنویسم؟ چگونه نویسنده شویم و چطور بنویسیم تا متن ما برای همه خوانندگان جذاب باشد؟ و سوالاتی از این دست. بله داشتن استعداد و برخورداری از ذهن خلاق، موهبت الهی است؛ اما حقیقت این است که بدون داشتن اطلاعِ کامل از اصول، شرایط و لوازم نویسندگی، هیچ فرد با ذوق و استعدادی به نگارش صحیح دست پیدا نخواهد کرد و نویسنده نخواهد شد. نویسنده «بودن» معنا ندارد، هیچ‌کس از بدو تولد نویسنده نیست و برای نویسنده «شدن» باید با آموزش نویسندگی در مدرسه نویسندگی و تمرین‌های نوشتن تربیت شد. آموزش نویسندگی یکی از موضوعات جذاب و خلاقانه‌ای است که بسیاری از افراد به دنبال یادگیری آن هستند. نویسندگی مهارتی است که با تمرین و مطالعه قابل بهبود است. در اینجا چند مرحله و نکته برای شروع و تقویت مهارت نویسندگی آورده شده است: # خواندن زیاد - مطالعه کتاب‌ها و مقالات: خواندن آثار نویسندگان معروف و کتاب‌های مختلف در ژانرهای متفاوت، الهام‌بخش است و می‌تواند دایره لغات شما را گسترش دهد. - بررسی سبک‌ها: با دقت به سبک نویسندگی دیگران نگاه کنید. نحوه استفاده از کلمات، جملات، و ساختار داستان‌ها را بررسی کنید. # نوشتن روزانه - تمرین روزانه: حتی اگر ایده‌ای ندارید، روزانه چند خط بنویسید. این تمرین به شما کمک می‌کند روان‌تر بنویسید و ایده‌هایتان را بهتر بیان کنید. - ژورنال‌نویسی: می‌توانید تجربیات روزمره، افکار و احساسات خود را یادداشت کنید. این کار به تقویت توانایی بیان افکار کمک می‌کند. # پیدا کردن صدای نویسندگی خود - سبک خودتان را پیدا کنید: ممکن است ابتدا از سبک‌های مختلف تقلید کنید، اما به مرور زمان صدای خودتان را پیدا خواهید کرد. - آزادانه بنویسید: بدون ترس از قضاوت دیگران، افکار و ایده‌های خود را به روی کاغذ بیاورید. # طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی - ایجاد طرح داستان: قبل از شروع به نوشتن، یک طرح کلی برای داستان خود بنویسید. این طرح شامل معرفی شخصیت‌ها، مکان‌ها، و رویدادهای اصلی باشد. - هدف‌گذاری: تعیین کنید چه زمانی و چقدر می‌خواهید بنویسید. مثلاً، روزانه 500 کلمه یا یک فصل در هفته. # ویرایش و بازنویسی - بازنگری مداوم: نویسندگی خوب نیازمند ویرایش‌های مکرر است. بارها نوشته‌های خود را بازخوانی و اصلاح کنید. - استفاده از نقد سازنده: نوشته‌های خود را به دوستان یا افرادی که به ادبیات علاقه دارند نشان دهید و از نظرات آن‌ها برای بهبود کارتان استفاده کنید. # استفاده از تکنیک‌های نویسندگی - نشان‌دادن به‌جای گفتن: به جای بیان مستقیم احساسات یا ویژگی‌ها، از توصیفات استفاده کنید. مثلاً به‌جای گفتن "او عصبانی بود"، بنویسید "او دندان‌هایش را روی هم فشار داد و دست‌هایش مشت شد". - دیالوگ‌های طبیعی: دیالوگ‌ها باید به نحوی نوشته شوند که طبیعی و باورپذیر باشند. # الهام گرفتن از اطراف - مشاهده دقیق محیط: به اطراف خود با دقت بیشتری نگاه کنید و از محیط و افراد الهام بگیرید. این مشاهدات می‌توانند به شما ایده‌های جدیدی برای داستان‌ها بدهند. - استفاده از تجربیات شخصی: بسیاری از نویسندگان از تجربیات شخصی خود برای خلق داستان استفاده می‌کنند. # شرکت در کلاس‌های نویسندگی - دوره‌های آنلاین یا حضوری: می‌توانید در کلاس‌های نویسندگی خلاق شرکت کنید تا با تکنیک‌های جدید آشنا شوید و از تجربه اساتید استفاده کنید. - کتاب‌های آموزشی: مطالعه کتاب‌هایی مثل *"هنر نویسندگی خلاق"* یا *"چگونه نویسنده خوبی باشیم"* می‌تواند مفید باشد. # صبوری و پشتکار - صبور باشید: نویسندگی یک مهارت است که نیاز به زمان و تمرین دارد. از شکست‌ها ناامید نشوید. - پشتکار داشته باشید: حتی زمانی که حس می‌کنید نویسندگی سخت است، ادامه دهید و دست از تلاش برندارید. # چالش‌های نویسندگی - شرکت در مسابقات نویسندگی: این مسابقات می‌توانند شما را تشویق به نوشتن کنند و فرصتی برای دیده شدن فراهم آورند. # منابع پیشنهادی: - کتاب‌ها: - *"چگونه رمان بنویسیم"* نوشته جیمز اسکات بل - *"در باب نویسندگی"* نوشته استیون کینگ با دنبال کردن این مراحل و نکات، می‌توانید مهارت‌های نویسندگی خود را بهبود بخشید و به یک نویسنده حرفه‌ای تبدیل شوید.
  5. Eriik

    شروع نویسندگی

    "به نام آفریننده قلم" ساختار بیشتر متن‌ها از سه بخش اصلی تشکیل شده است: مقدمه، بدنه، و نتیجه‌گیری ### 1. مقدمه مقدمه اولین بخش یک متن است که خواننده را با موضوع آشنا می‌کند و توجه او را به خود جلب می‌کند. - هدف مقدمه: - جلب توجه خواننده - معرفی موضوع اصلی - ارائه پیش‌زمینه‌ای از مطلبی که قرار است به آن پرداخته شود - بیان هدف یا سوال اصلی متن - عناصر کلیدی مقدمه: - جمله آغازین: جمله‌ای جذاب و تاثیرگذار که باعث می‌شود خواننده به ادامه متن علاقه‌مند شود. این جمله می‌تواند یک سوال، نقل‌قول، آمار جالب، یا حتی یک داستان کوتاه باشد. - ارائه پیش‌زمینه: توضیحی کوتاه در مورد موضوع متن برای درک بهتر خواننده. - بیان موضوع اصلی: جمله‌ای که به‌طور خلاصه موضوع و هدف اصلی متن را بیان می‌کند. مثال برای مقدمه: "آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا برخی افراد در محیط‌های کاری موفق‌تر از دیگران هستند؟ تحقیقات نشان می‌دهد که هوش هیجانی نقشی کلیدی در موفقیت افراد دارد. در این مقاله به بررسی مفهوم هوش هیجانی و تاثیر آن بر موفقیت شغلی می‌پردازیم." ### 2. بدنه بدنه متن، بخش اصلی آن است که ایده‌ها، اطلاعات و استدلال‌های مرتبط با موضوع در آن گسترش می‌یابد. این بخش معمولاً از چند پاراگراف تشکیل می‌شود. - هدف بدنه: - توضیح و تشریح جزئیات موضوع - ارائه شواهد، مثال‌ها و استدلال‌ها - پاسخ به سوالات مطرح‌شده در مقدمه - ساختار پاراگراف‌های بدنه: - جمله اصلی: هر پاراگراف باید با یک جمله شروع شود که موضوع آن پاراگراف را معرفی کند. - حمایت و توضیح: این جملات اطلاعات، جزئیات، و مثال‌هایی برای پشتیبانی از جمله اصلی ارائه می‌دهند. - جمله پایانی: می‌توان از یک جمله پایانی برای جمع‌بندی موضوع پاراگراف و انتقال به پاراگراف بعدی استفاده کرد. - نکات مهم برای نوشتن بدنه: - انسجام: پاراگراف‌ها باید به شکلی منطقی به یکدیگر مرتبط باشند. استفاده از کلمات انتقالی (مانند "از سوی دیگر"، "بنابراین"، "در نتیجه") به ایجاد انسجام کمک می‌کند. - جزئیات کافی: برای توضیح هر نکته، از شواهد، آمار، نقل‌قول‌ها و مثال‌ها استفاده کنید. مثال برای بدنه: "یکی از دلایل اهمیت هوش هیجانی در محیط کار، توانایی درک و مدیریت احساسات است. بر اساس مطالعات، افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، قادرند به‌طور موثرتری با استرس و فشارهای شغلی مقابله کنند. به‌عنوان مثال، مدیران موفق اغلب از این توانایی برای ایجاد انگیزه در تیم‌های خود استفاده می‌کنند." ### 3. نتیجه‌گیری نتیجه‌گیری آخرین بخش یک متن است که خلاصه‌ای از نکات اصلی ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا با یک دیدگاه کامل‌تر و واضح‌تر از متن، آن را به پایان برساند. - هدف نتیجه‌گیری: - جمع‌بندی مطالب مطرح‌شده - تاکید بر اهمیت موضوع - پاسخ نهایی به سوالات مطرح‌شده - ارائه پیشنهاد یا دعوت به اقدام (در صورت نیاز) - عناصر کلیدی نتیجه‌گیری: - خلاصه‌سازی: مرور نکات اصلی بدون ورود به جزئیات. - نتیجه‌گیری کلی: ارائه یک نظر یا پیام نهایی که تاثیرگذار باشد. - دعوت به تفکر یا اقدام: اگر متن شما آموزشی یا ترغیبی است، می‌توانید با دعوت به اقدام آن را به پایان برسانید. مثال برای نتیجه‌گیری: > "در نهایت، هوش هیجانی یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند بر موفقیت شغلی تاثیر بگذارد. با تقویت این مهارت، افراد می‌توانند روابط بهتری در محیط کار برقرار کنند و به اهداف حرفه‌ای خود دست یابند. بنابراین، شاید وقت آن رسیده که بیشتر بر روی پرورش هوش هیجانی خود کار کنیم." --- ### نکات تکمیلی: - استفاده از زبان ساده و روان: از جملات کوتاه و واضح استفاده کنید. پیچیدگی زبانی می‌تواند خواننده را خسته کند. - تنوع در جملات: برای جلوگیری از یکنواختی، از ترکیب جملات ساده و پیچیده استفاده کنید. - رعایت دستور زبان و املاء: حتماً متن خود را از نظر نگارشی و املایی بررسی کنید.
  6. Eriik

    آموزش نویسندگی

    تکینک‌های نویسندگی برای داستان نویسی همونطور که در قسمت ابتدایی هم گفتیم وقتی در مورد موضوعی مکالمه می‌کنیم خیلی ذهنمون نظم و ترتیب خاصی نداره، به جزئیات خیلی توجه نمی‌کنیم و زیاد از این شاخه به اون شاخه می‌پریم. این نوع ارتباط اصلا برای شنونده عجیب نیست و چون ارتباط در لحظه اتفاق می‌افته و انتقال پیام اهمیت بیشتری داره خیلی کسی از شما انتظار نداره دنبال کلمه چیدن باشید. همینکه بتونین منظور رو به شنونده منتقل کنید کارتون رو انجام دادین. اما در نوشتن نویسنده وقت بیشتری برای نظم و ترتیب دادن به افکارش داره و علاوه بر اینکه پیام رو منتقل می‌کنه، سعی می‌کنه این پیام رو به بهترین نحو ممکن به خواننده منتقل کنه. ولی چطوری این کارو انجام میده؟ 1. نویسنده به جزئیات توجه ‌می‌کنه نویسنده به جزئیات توجه بیشتری می‌کنه، روی انتخاب دقیق کلمات حساس میشه و به پیامش یک ساختار میده. همه ما صبح از خواب بیدار می‌شیم، میریم سر کار یا دانشگاه و مدرسه و یک سری کارهای روزمره و تکراری انجام میدیم. سعی کنید از فردا که این روتین رو انجام می‌دید هر روز به جزئیاتی توجه کنید که روز قبل ندیدید. برای اینکه راحت‌تر این کارو انجام بدید فکر کنین قراره شب برای یکی از اعضای خانواده یا دوستان توضیح بدید که دقیقا چیا دیدید، با کیا صحبت کردید، چی گفتید و ... . هر اتفاقی که می‌افته رو با جزئیات بهش نگاه کنید. هر روز این تمرین رو انجام بدید و شب قبل خواب این جزئیات رو تو ذهنتون مرور کنید. در قدم بعدی وقتی به جزئیات توجه می‌کنید به این فکر کنید که چه کلمه‌ای بهترین کلمه برای توصیف اون جزئیاته. مثلا بهترین کلمه برای توصیف وضعیت میزتون چیه؟ یا بهترین کلمه برای توصیف حالت صورت فرد داخل مترو چی می تونه باشه؟ در این مرحله شاید با کمبود کلمه مواجه بشید و دایره لغاتتون کم باشه. ولی نگران نباشید، در حینی که این تمرین رو انجام میدید سعی کنید داستان‌های مختلف هم بخونید، کلماتش رو یادداشت کنید و از اونا برای دقیق‌تر شدن روی جزئیات استفاده کنید. دیر یا زود مثلا در رمانی با کلمه عبوس آشنا می‌شید و می‌بینید این کلمه برای توصیف صورت فرد داخل مترو مناسبه. 2- نویسنده دنبال اتفاق مرکزی می‌گرده مهمترین اتفاق روزتون رو پیدا کنید و سایر اتفاق ها رو در حول اون اتفاق شکل بدید. مثلا اگه رئیستون یک نفر رو توبیخ می‌کنه سعی کنید این اتفاق رو به عنوان محور اصلی اتفاق‌های اون روز قرار بدید و سایر اتفاق‌های قبل و بعد مرتبط به اون اتفاق رو انتخاب کنید. جزئیاتی هم انتخاب کنید که به نحوی به اتفاق مرکزی مرتبط باشه. مثلا به جزئیات شلوغی خیابون موقع سر کار رفتن اشاره کنید. بعد دیر اومدن همکارتون به خاطر شلوغی خیابون، توبیخ شدنش و در نهایت تصمیم همکارتون به استفاده از مهد کودک اداره برای اینکه دیگه مهدکودک بچش باعث نشه کلی تو ترافیک گیر کنه. مثلا اینکه آبدارچی شرکت قراره بره یه ماه مرخصی ربطی به اتفاق اصلی روز شما نداره. 3- نویسنده تضاد رو دوست داره یه ذهن نویسنده همیشه سعی می‌کنه نیروهای در تضاد با هم رو پیدا کنه. این نیروهای در تضاد با هم معمولا چالش درست می‌کنن و باعث به وجود اومدن کشمکش میشن. مثلا فکر کنید یه خانوم در اداره خیلی به فکر ظاهرشه و یه نفر دیگه به این معتقده که دختر و زن فقط باید برای شوهرش خودش رو آرایش کنه. خب عجیب نیست این دو نفر وقتی سر ناهار بحث زیاد شدن جراحی‌های زیبایی بشه، با هم وارد یه بحث چالشی بشن. با پیدا کردن این نیروهای متضاد در اطرافتون راحت می تونین شروع کننده روایت باشی.
  7. Eriik

    آموزش نویسندگی

    از کجا بفهمم استعداد نویسندگی دارم؟ با اینکه معمولا دوست ندارم جواب سوال رو با سوال بدم ولی اگه کسی از من این سوال رو بپرسه، با چندتا سوال جوابش رو میدم. اگه تونست به سوال‌ها جواب بده یعنی باید نویسندگی رو شروع کنه. دیدگاهی یا پیامی برای گفتن داری؟ به نوشتن علاقه داری؟ علاقه به خلق داری؟ اگه جواب سوالای بالا مثبت باشه یعنی مسیر نویسندگی رو راحت تر از کسایی که این توانایی هارو ندارن جلو میرید. اگه جوابتون منفی باشه هم تمرین‌هایی هستش که باعث بشه این تونایی هارو به دست بیارید. صرف داشتن استعداد نویسندگی باعث موفقیت نمیشه. لازمه نویسندگی عرق ریختن پشت ماشین تایپه. تمرین و پشتکار تنها عامل موفقیته، مثل هزاران هزار کار دیگه. انشاء نویسی کلید شروع نویسندگی روی این مقاله کلیک کردید که نویسندگی زمان و داستان یا مقالات طولانی یادبگیرین ولی تا اینجا در مورد انشاء و خاطره نویسی خوندید. شما برای اینکه نویسندگی رو شروع کنید و یه نویسنده حرفه‌ای بشید ابتدا باید در مقیاس کوچک‌تر نویسندگی رو شروع کنید. وقتی که در نمونه‌های کوچکتر حرفه‌ای شدید بعد برید سراغ قدم‌های بعدی و قله های بلندتری رو فتح کنید. شما هیچ وقت از یه بچه که داره صحبت کردن رو یاد میگیره، انتظار ندارین براتون سخنرانی کنه. اول باید کلمه‌ها رو یاد بگیره، بعد یاد بگیره جمله بگه و منظورش رو برسونه و در انتها یه ارائه یا سخنرانی داشته باشه. برای نویسندگی هم همینطوره. شما ابتدا باید یاد بگیرین با کلمات مناسب در جمله منظورتون رو برسونید، بعد با جمله ها پاراگراف رو تشکیل بدید و بعد با پاراگراف‌ها انشاء و مقاله بنویسید. در غیر این صورت شاید بتونید صفحه‌ها متن بنویسید ولی میشید مثل یه نوازنده آماتور که با اینکه بلده ساز بزنه ولی صداهای قشنگی از سازش به گوش نمی‌رسه. کدوم تمرین نویسندگی مناسب‌تره؟ موارد تئوری آموزش داستان نویسی تا وقتی که با تمارین نویسندگی همراه نشن، مثل درس‌های دوره دانشگاه و مدرسه زود از ذهن فرار می‌کنن. مهمترین کارکرد تمرین نویسندگی اینه که شمارو به چالش می‌کشه. بسیاری از نویسنده‌های تازه کار معمولا چیزی رو می‌نویسن که راحت‌ترن. وقتی به آثار نویسنده‌های تازه کار نگاه می‌کنی، بیشتر دلنوشته‌های تکراری به چشم می‌خوره. این نوشته‌ها معمولا هدف خاصی ندارن و چالشی ندارن که نویسنده با غلبه بهش بهتر بشه. تمرین‌های نویسندگی رو انتخاب کنید که چالش داشته باشن. باید در نگاه اول احساس کنید که از پسش برنمیاین. بعد از تئوری‌هایی که بلدین استفاده کنید تا ذهن شمارو از بن بست خارج کنه.
  8. Eriik

    آموزش نویسندگی

    در هر مرحله از نوشتن باید از خودمون بپرسیم: خواننده الان چقدر از پیام من رو فهمیده و چه سوالی براش پیش اومده؟ آیا بهتر نیست که قبل از گفتن فلان موضوع کمی اطلاعات زمینه‌ای در موردش بدم؟ اصلا خواننده چقدر در این باره اطلاعات داره؟‌ اول چی رو بگم و چطور نوشته رو تموم کنم؟ چه کلماتی استفاده کنم؟ جملاتم کوتاه باشه یا بلند؟ لحن و زبان نوشتم چی باشه؟‌ تمام این موضوعات به خواننده شما بستگی داره، کسی که شما نمیشناسید. چرا می‌نویسیم؟ امیدوارم با خوندن سختی‌های نویسندگی که در قسمت قبل گفتم از نوشتن ناامید نشده باشید. من هم قرار نیست در این قسمت بهتون دلیل بدم برای اینکه امیدوارتر بشید. بیشتر قصد دارم در مورد اهداف نویسندگی صحبت کنم. با دونستن اینکه چرا می‌نویسید بهتر می‌تونید در مسیر پرپیج و خم نویسندگی جلوی منحرف شدن رو بگیرید و به سختی‌هاش غلبه کنید. مهمتر اینکه طوری می‌نویسید که مورد توجه خواننده قرار بگیره. همه ما برای نویسدگی دلایل شخصی خودمون رو داریم: می‌نوسیم تا احساس بهتری داشته باشیم می‌نویسیم تا از شر افکار آزار دهنده راحت شیم می‌نویسیم تا معروف یا پولدار شیم اما برای خواننده ما این دلایل شخصی مهم نیست. می‌خونه تا: سرگرم بشه آگاه بشه * فکر می‌کنم الان دیگه وقتش باشه بریم سراغ موضوعات فنی‌تر در آموزش نویسندگی* اجزای یک نوشته از کلمه شروع می‌کنیم. ۱. کلمه: وقتی چند حرف کنار هم قرار میگیرند و یه معنی خاصی رو منتقل می‌کنن، یه کلمه ساخته میشه. اگه اون کلمه رو داخل فرهنگ لغت سرچ کنید معنیش رو می‌بینید. اینکه چه حرفایی به هم بچسبن چه معنایی میدن، یه قانون قراردادی پشتشه. مثلا اینکه شب چرا از ترکیب حروف «ش» و «ب» تشکیل شده و از ترکیب حروف«ف» و «ب» ساخته نشده، فقط قرارداده. با خوندن کلمات تصویری در ذهن ما تداعی میشه که با سایر تصاویر متفاوته. مثلا با شنیدن کلمه “میز“ در ذهن همه ما تصویری از چهار پایه و یک صفحه که روی آن قرار گرفته تداعی میشه. و با شنیدن کلمه ”سیگار“ تصویری یا مفهمومی از یک جسم مخروطی که درونش با توتون پره و از یک طرف آتش میگیره و دود می کنه درذهن ما شکل می‌گیره. این دو کلمه با هم متفاوتن و حروفشون با هم فرق داره، چون تصویری که می‌سازن و موجودیتشون در دنیای واقعی با هم فرق داره. تا اینجای کار کلمات به تنهایی فقط ذرات معنایی هستن که هیچ پیام خاصی رو به خواننده یا شنونده منتقل نمی‌کنن فقط یک بازتاب آوایی از چیزی هستن که در دنیای واقعی وجود داره. ۲. جمله: اگه بخواهیم پیامی در مورد سیگار به خواننده منتقل کنیم نیاز داریم که از کلمات دیگه کمک بگیریم. مثلا: «سیگار کشید.» در اینجا پیامی به خواننده منتقل کردیم: خواننده می‌دونه یه نفر سیگار کشید. حالا می‌تونیم پیاممون رو کامل‌تر کنیم و از قبل به سوال‌هایی که در ذهن خواننده پیش میاد پاسخ بدیم: چه کسی سیگار کشید چرا سیگار کشید چه زمانی سیگار کشید چرا سیگار کشید «دیروز از روی ناراحتی سیگار کشیدم.» ۳. پاراگراف: گاهی اوقات برای آگاهی رسوندن بیشتر نیاز داریم که از چند جلمه کنار هم استفاده کنیم تا پیاممون رو به سرانجام برسونیم: «دیروز از روی ناراحتی سیگار کشیدم. این اولین باری بود که سیگار می‌کشیدم. درست بعد از اینکه فهمیدم امتحان عربی رو افتادم. هیچ وقت نمی‌کردم که روزی من هم سیگار بکشم. آخه همه ما شنیدیم که سیگار کشیدن چه مضراتی داره و همینکه یک بار لب به این آشغال بزنید دیگه پاک معتاد می‌شی. ولی راستش در اون لحظه به هیچ کدوم از این‌ها فکر نمی‌کردم. دنبال آرامش لحظه‌ای بودم. فقط به دوروبرم نگاه کردم و دیدم پاکت سیگار پدرم روی میزه. کارش رو ساختم.» هر پاراگراف باید یک محوریت موضوعی داشته باشه. محوریت پاراگراف بالا در مورد تجربه سیگار کشیدن کاراکتر بود که زیر شاخه‌هاش دیدگاه کاراکتر نسبت سیگار کشیدن، دلیل سیگار کشیدن و نحوه سیگار کشیدن بود.
  9. Eriik

    آموزش نویسندگی

    "به نام آفریننده قلم" شاید بارها شده که قلم دستتون گرفتید و نتونستید چیزی که می‌خواهید بنویسید. نمی‌دونستید از کجا باید شروع کنید و چطوری ایدتون رو گسترش بدید و در نهایت پایان بندی داشته باشید. شایدم اصلا دوست داشتید بنویسید ولی چیزی به ذهنتون نرسیده. اگه یکی از اتفاق‌ها براتون افتاده و یا به هر صورت بعدش به یادگیری آموزش نویسندگی فکر کردید، باید بگم که انتخاب درستی انجام دادید. همینکه الان دارید در مورد آموزش نویسندگی می‌خونید، یعنی اینکه اولین قدم رو درست برداشتید. ممکنه یه سری افکار در ذهنتون باشه که در این مسیر نا‌امیدتون کنه. مثلا معمولا از زبان مردم عادی می‌شنویم که نویسندگی استعداد خاصی می‌خواد و همه برای این کار ساخته نشدن. ولی واقعا باید با کلمه استعداد نویسندگی از علاقتون منحرف شید؟ می‌دونستین مردم در زمان‌های خیلی دور به نویسنده‌ها لقب پیامبر می‌دادن؟ اونا فکر می‌کردن نویسندگی انقدر سخت و عجیبه که حتما باید به نیروی ماورالطبیعه وصل باشن تا بتونن بنویسن. الان هم همینطوره، خیلی از افراد چون درک تخصصی از ابزارها و تکنیک‌های نویسندگی ندارن، تمامی این تلاش ها را با کلمه استعداد نویسندگی توجیه می‌کنند. اما افرادی که به صورت تخصصی حوزه نویسندگی رو دنبال می‌کنن، مثل مردم عادی نیستن که روی هر چیزی که نمی‌دونن اسم استعداد بذارن. تمامی شاهکارهای ادبی محصول تکنیک‌های نویسندگی، تمرین نویسندگی و مطالعه گسترده و پیوسته هستند. اگر نویسنده‌ای در دنیا تونسته شاهکاری خلق کنه، یعنی ابزاری وجود داره که شما هم می‌تونید به کمک اون شاهکار خودتون رو خلق کنید. ولی نه به این سادگی‌ها و نه به فرازمینی بودن تصور مردم عادی! نویسندگی سخته؛ ولی نگران نباشید
×
×
  • ایجاد مورد جدید...